1. we are marketing a large number of items
ما فراورده های زیادی را به بازار می آوریم.
2. The company has done some effective marketing of the new model.
[ترجمه ترگمان]شرکت برخی بازاریابی موثر از این مدل جدید را انجام داده است
[ترجمه گوگل]این شرکت برخی از بازاریابی موثر مدل جدید را انجام داده است
3. Surely anyone with marketing gumption should be able to sell good books at any time of year.
[ترجمه ترگمان]مطمئنا هر کسی با زیرکی بازاریابی قادر به فروش کتاب های خوب در هر زمان از سال خواهد بود
[ترجمه گوگل]مطمئنا هر کسی که با کسب و کار بازاریابی باید قادر به فروش کتاب های خوب در هر زمان سال است
4. Marketing techniques are becoming increasingly sophisticated.
[ترجمه ترگمان]تکنیک های بازاریابی به طور فزاینده ای پیچیده شده اند
[ترجمه گوگل]تکنیک های بازاریابی به طور فزاینده پیچیده می شوند
5. The direct marketing industry has become adept at packaging special offers.
[ترجمه ترگمان]صنعت بازاریابی مستقیم در بسته بندی پیشنهادهای ویژه ماهر شده است
[ترجمه گوگل]صنعت بازاریابی مستقیم در ارائه بسته های ویژه بسته بندی شده است
6. Company sales improved dramatically following a $2 million marketing campaign.
[ترجمه ترگمان]پس از ۲ میلیون دلار تبلیغات بازاریابی، فروش شرکت به طور چشمگیری بهبود یافت
[ترجمه گوگل]فروش شرکت به طور چشمگیری پس از یک کمپین بازاریابی 2 میلیون دلاری بهبود یافت
7. The marketing campaign was an uncoordinated effort by several different departments.
[ترجمه ترگمان]فعالیت بازاریابی یک تلاش ناهماهنگ از سوی چندین دپارتمان مختلف بود
[ترجمه گوگل]کمپین بازاریابی تلاش های ناگسستنی چندین اداره مختلف بود
8. The company's marketing rep was giving out pens and mugs - the usual freebies.
[ترجمه ترگمان]نماینده بازاریابی شرکت was و فنجان ها را می داد - هدایای همیشگی
[ترجمه گوگل]نماینده بازاریابی این شرکت قلم ها و لیوان ها را به عهده داشت
9. The key focus of the marketing mix will be on price and distribution.
[ترجمه ترگمان]تمرکز اصلی آمیخته بازاریابی بر قیمت و توزیع است
[ترجمه گوگل]تمرکز کل مجموعه بازاریابی بر قیمت و توزیع خواهد بود
10. Marketing is applied to everything these days, and books are no exception.
[ترجمه ترگمان]بازاریابی برای همه چیز در این روزها به کار گرفته می شود و هیچ استثنا وجود ندارد
[ترجمه گوگل]بازاریابی برای همه چیز در این روزها کاربرد دارد و کتاب ها هیچ استثنائی نیستند
11. The company's excellent marketing has resulted in enormous international success.
[ترجمه ترگمان]بازاریابی عالی این شرکت منجر به موفقیت بزرگ بین المللی شده است
[ترجمه گوگل]بازاریابی عالی شرکت منجر به موفقیت عظیم بین المللی شده است
12. Mr Smith takes care of marketing and publicity.
[ترجمه ترگمان]آقای اسمیت به بازاریابی و تبلیغات اهمیت می دهد
[ترجمه گوگل]آقای اسمیت مراقب بازاریابی و تبلیغات است
13. Until 1983 he worked in sales and marketing.
[ترجمه ترگمان]او تا سال ۱۹۸۳ در فروش و بازاریابی کار می کرد
[ترجمه گوگل]تا سال 1983 او در فروش و بازاریابی کار می کرد
14. Are your products and services competitive? How about marketing?
[ترجمه ترگمان]آیا محصولات و خدمات شما رقابتی هستند؟ درباره بازاریابی چطور؟
[ترجمه گوگل]آیا محصولات و خدمات شما رقابتی هستند؟ در مورد بازاریابی چطور؟
15. New approaches to marketing turn old practices upside down.
[ترجمه ترگمان]رویکردهای جدید برای بازاریابی، شیوه های قدیمی را وارونه می کنند
[ترجمه گوگل]رویکردهای جدید به بازاریابی، روشهای قدیمی را به حالت عادی سوق می دهد