1. he sounded very optimistic
به نظر خیلی خوش بین می رسید.
2. I'm very optimistic about our chances of success.
[ترجمه ترگمان]من نسبت به شانس موفقیت خود خوشبین هستم
[ترجمه گوگل]من در مورد شانس موفقیت ما بسیار خوش بین هستیم
3. He remained strongly optimistic that an agreement could be reached.
[ترجمه ترگمان]او به شدت خوش بین بود که توافقی حاصل شود
[ترجمه گوگل]او به شدت خوش بینانه باقی ماند که میتواند توافق را به دست آورد
4. He is optimistic about the future.
[ترجمه ترگمان]او نسبت به آینده خوشبین است
[ترجمه گوگل]او درباره آینده خوشبین است
5. He is an optimistic young fellow.
[ترجمه رضوانی] او یک آدم جوان خوش بین است
[ترجمه ترگمان]جوان خوش بین و خوش بین است
[ترجمه گوگل]او یک جوان جوان خوش بین است
6. I hold an optimistic view of events.
[ترجمه ترگمان]من یک دیدگاه خوش بینانه از رویدادها دارم
[ترجمه گوگل]من یک دیدگاه خوش بینانه از وقایع را نگه می دارم
7. Earlier sales forecasts were overly optimistic.
[ترجمه ترگمان]پیش بینی های اولیه فروش بیش از حد خوشبین بودند
[ترجمه گوگل]پیش بینی های فروش پیش بینی بسیار خوش بین بودند
8. You will feel more buoyant and optimistic about the future than you have for a long time.
[ترجمه ترگمان]شما در مورد آینده نسبت به زمانی که برای مدت طولانی دارید، احساس شادمانی بیشتری خواهید کرد
[ترجمه گوگل]شما نسبت به مدت زمان طولانی در مورد آینده احساس خوش بینی و خوش بینی بیشتری خواهید داشت
9. Bankers are cautiously optimistic about the country's economic future.
[ترجمه ترگمان]بانکداران محتاطانه نسبت به آینده اقتصادی کشور خوشبین هستند
[ترجمه گوگل]بانکداران در مورد آینده اقتصادی کشور با اطمینان خوشبین هستند
10. Your view is too optimistic.
[ترجمه ترگمان]دیدگاه شما خیلی خوش بین است
[ترجمه گوگل]دیدگاه شما خیلی خوش بینانه است
11. The meeting ended on an optimistic note.
[ترجمه ترگمان]جلسه با یک یادداشت خوش بینانه به پایان رسید
[ترجمه گوگل]این جلسه یک یادداشت خوش بینانه به پایان رسید
12. Ferguson is optimistic about the future of the business.
[ترجمه ترگمان]فرگوسن در مورد آینده کسب وکار خوش بین است
[ترجمه گوگل]فرگوسن درباره آینده ی کسب و کار خوشبین است
13. The timeline for the project is optimistic.
[ترجمه ترگمان]جدول زمانی این پروژه خوشبین است
[ترجمه گوگل]جدول زمانی پروژه خوش بینانه است
14. He is known for his optimistic can-do attitude.
[ترجمه ترگمان]او به خاطر خوش بینی اش معروف است
[ترجمه گوگل]او به خاطر نگرش خود در مورد توانایی خوش بینانه شناخته شده است
15. She is optimistic about her chances of winning a gold medal.
[ترجمه ترگمان]او نسبت به شانس برنده شدن مدال طلا خوشبین است
[ترجمه گوگل]او در مورد شانس خود برای کسب مدال طلای خوش بینانه است