1. change of venue
(حقوق) تغییر محل دادگاه
2. The first thing to do is book a venue .
[ترجمه بهروز مددی] اولین کار در نظر گرفتن محلی برای برگزاری میباشد.
[ترجمه Mr hash] اولین کار ی که باید انجام شود رزرو کردن محل است. ( book ) در اینجا به معنای رزرو است
[ترجمه ترگمان]اولین کاری که باید بکنید این است که یک محل رزرو کنید
[ترجمه گوگل]اولین کاری که باید بکنید این است که محل برگزاری را بنویسید
3. The hotel is an ideal venue for conferences and business meetings.
[ترجمه شیوا] این هتل یک محل برگزاری ایده آل برای کنفرانس و جلسات کاری است
[ترجمه بهروز مددی] هتل محلی موردپسند برای برگزاری همایشها و جلسات کاری میباشد.
[ترجمه ترگمان]این هتل محل ایده آلی برای کنفرانس ها و جلسات تجاری است
[ترجمه گوگل]این هتل ایده آل برای کنفرانس ها و جلسات تجاری است
4. We're still trying to decide on a venue.
[ترجمه ترگمان]ما هنوز داریم سعی می کنیم روی یه تالار تصمیم بگیریم
[ترجمه گوگل]ما هنوز سعی در تصمیم گیری در مورد محل برگزاری
5. The match will be played at a neutral venue.
[ترجمه شیوا] مسابقه در یک مکان بیطرف بازی خواهد شد.
[ترجمه ترگمان]مسابقه در یک محل خنثی انجام می شود
[ترجمه گوگل]مسابقه در یک محل خنثی اجرا خواهد شد
6. The Grand Hotel, venue of this week's talks, is packed out.
[ترجمه گلی افجه] گراند هتل محل برگزاری گفتگو های این هفته پر از جمعیت است
[ترجمه ترگمان]هتل گراند، محل برگزاری این هفته، بسته بندی شده است
[ترجمه گوگل]Grand Hotel، محل برگزاری مذاکرات این هفته، بسته بندی شده است
7. The venue for the World Cup remains undecided.
[ترجمه ترگمان]محل برگزاری جام جهانی هنوز در هاله ای از ابهام باقی مانده است
[ترجمه گوگل]محل برگزاری جام جهانی هنوز مشخص نیست
8. Birmingham's International Convention Centre is the venue for a three-day arts festival.
[ترجمه ترگمان]مرکز کنوانسیون بین المللی بیرمنگام، محل برگزاری یک جشنواره سه روزه هنری است
[ترجمه گوگل]مرکز کنوانسیون بین المللی بیرمنگام محل برگزاری جشنواره هنری سه روزه است
9. He told them that no venue had yet been definitely decided.
[ترجمه ترگمان]او به آن ها گفت که هیچ مکانی هنوز تعیین نشده است
[ترجمه گوگل]او به آنها گفت که هیچ جایی هنوز مشخص نشده است
10. The venue was packed with 3 000 clubbers.
[ترجمه گلی افجه] محل برگزاری مملو از سه هزار نفر اعضا کلوب بود
[ترجمه ترگمان]محل برگزاری این هتل ۳ هزار نفر بود
[ترجمه گوگل]محل برگزاری با 3،000 کلبکر بسته شد
11. I was delegated to find a suitable conference venue.
[ترجمه ترگمان]به من محول شد تا محل مناسبی برای کنفرانس پیدا کنم
[ترجمه گوگل]من برای برگزاری یک محل کنفرانس مناسب تصمیم گرفتم
12. The Holiday Inn provided the venue for this year's conference.
[ترجمه ترگمان]مسافرخانه هالیدی این محل را برای کنفرانس امسال فراهم کرد
[ترجمه گوگل]Holiday Inn محل برگزاری کنفرانس امسال را ارائه داد
13. The venue for the show is Birmingham'sNational Exhibition Centre Hall.
[ترجمه ترگمان]محل برگزاری این نمایشگاه مرکز نمایشگاه Birmingham sNational است
[ترجمه گوگل]محل برگزاری نمایشگاه سالن نمایشگاه ملی نمایشگاه بیرمنگام است
14. The hall provided a venue for weddings and other functions.
[ترجمه ترگمان]این تالار محل برگزاری مراسم عروسی و دیگر وظایف را فراهم کرده است
[ترجمه گوگل]سالن محل برگزاری مراسم عروسی و سایر فعالیت ها را فراهم کرد
15. It was a happy choice of venue.
[ترجمه ترگمان]این یک انتخاب شاد از محل برگزاری بود
[ترجمه گوگل]این یک انتخاب شاد و سالم بود