1. We urge you to adopt all necessary measures to guarantee people's safety.
[ترجمه ترگمان]ما از شما می خواهیم که تمام اقدام های لازم برای تضمین امنیت مردم را انجام دهید
[ترجمه گوگل]ما از شما می خواهیم همه اقدامات لازم را برای تضمین امنیت مردم انجام دهد
2. We couldn't adopt a child, so we decided to foster.
[ترجمه Diana] ما نمیتوانیم بچه دار شویم، به خاطر همین تصمیم گرفتیم تا یکی را به فرزندی قبول کنیم.
[ترجمه پیمان] ما نمیتوانستیم بچه ای را به فرزندی قبول کنیم، بنابراین تصمیم گرفتیم از یک بچه در خانه مراقبت کنیم ( بدون اینکه آنرا به فرزندی بپذیریم )
[ترجمه مریم] ما نمیتوانستیم بچه ای را به فرزندی قبول کنیم، بنابراین تصمیم گرفتیم سرپرست و قیم باشیم.
[ترجمه Zara Potter] ما نمیتوانستیم بچه ای را به فرزندی قبول کنیم، پس تصمیم گرفتیم که بچه ای را بدون قبول به فرزندخواندگی ، پرورش دهیم.
[ترجمه ترگمان]ما نتونستیم یه بچه رو به فرزندی قبول کنیم، برای همین تصمیم گرفتیم بریم به یتیم خونه
[ترجمه گوگل]ما نمی توانیم فرزند را اتخاذ کنیم، بنابراین تصمیم گرفتیم فرزند خود را تقویت کنیم
3. Perhaps you should adopt a more conciliatory approach.
[ترجمه ترگمان]شاید شما باید یک رویکرد آشتی جویانه تر را انتخاب کنید
[ترجمه گوگل]شاید شما باید رویکرد تساهل بیشتری را اتخاذ کنید
4. The national assembly has voted to adopt the budget.
[ترجمه ترگمان]مجلس ملی به تصویب بودجه رای داده است
[ترجمه گوگل]مجمع ملی برای تصویب بودجه رای داده است
5. I have decided to adopt a child.
[ترجمه Sina] من تصمیم گرفته ام که بچه ای را به فرزندی قبول کن.
[ترجمه عسل] من تصمیم گرفتم ک یک بچه ای را ب فرزندی قبول کنم
[ترجمه ترگمان]من تصمیم گرفته ام که یک بچه را انتخاب کنم
[ترجمه گوگل]من تصمیم گرفتم یک کودک بگیرم
6. We may keep an orphan or adopt it out.
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم یک بچه یتیم داشته باشیم یا آن را به فرزندی قبول کنیم
[ترجمه گوگل]ما ممکن است یتیم را نگه داریم یا آن را اتخاذ کنیم
7. She tends to adopt a falsely cheerful tone when she's upset about something.
[ترجمه ترگمان]وقتی راجع به چیزی ناراحت می شود، لحن cheerful به او نشان می دهد
[ترجمه گوگل]او تمایل به اتخاذ تنفر دروغین شاد زمانی که او در مورد چیزی ناراحت است
8. Many childless couples adopt children.
[ترجمه Sina] بسیاری از زوج های بدون فرزند ، بجه های کوچک را به فرزندی قبول می کنند.
[ترجمه مصطفی عیدی] بسیاری از زوج های بدون فرزند، بچه هایی را به فرزندی قبول می کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از زوج های بدون فرزند بچه دار می شوند
[ترجمه گوگل]بسیاری از زوج های بدون فرزند بچه ها را می گیرند
9. She is hoping to adopt Australian nationality.
[ترجمه نورا] او امیدوار است که تابعیت استرالیا را اخذ کند.
[ترجمه ترگمان]او امیدوار است که ملیت استرالیایی را بپذیرد
[ترجمه گوگل]او امیدوار است که ملیت استرالیا را بپذیرد
10. I think it's time to adopt a different strategy in my dealings with him.
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم زمان آن رسیده که استراتژی متفاوتی را در رابطه با او اتخاذ کنم
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم وقت آن است که استراتژی های مختلفی در ارتباط با او اتخاذ کنم
11. Employers are being encouraged to adopt family-friendly measures like flexible hours.
[ترجمه ترگمان]کارفرمایان برای اتخاذ اقدامات دوستانه خانوادگی مانند ساعات انعطاف پذیر تشویق می شوند
[ترجمه گوگل]کارفرمایان تشویق به پذیرش اقدامات دوستدار خانواده مانند ساعت های انعطاف پذیر می شوند
12. Clive decided to adopt a neutral position.
[ترجمه ترگمان]کلایو تصمیم گرفت که موضع بی طرف اتخاذ کند
[ترجمه گوگل]کلایو تصمیم گرفت موضع بی طرفانه اتخاذ کند
13. There is little or no incentive to adopt such measures.
[ترجمه ترگمان]هیچ انگیزه ای برای اتخاذ چنین اقداماتی وجود ندارد
[ترجمه گوگل]انگیزه ای برای اعمال چنین اقداماتی وجود ندارد
14. He tends to adopt a defensive posture towards new ideas.
[ترجمه ترگمان]او تمایل دارد نسبت به ایده های جدید حالت دفاعی به خود بگیرد
[ترجمه گوگل]او تمایل دارد موضع دفاعی را نسبت به ایده های جدید اتخاذ کند
15. He tends to adopt a condescending manner when talking to young women.
[ترجمه ترگمان]او تمایل دارد هنگام صحبت با زنان، رفتاری مودبانه اتخاذ کند
[ترجمه گوگل]او در هنگام صحبت کردن با زنان جوان، تمایل دارد تا از رفتارهای متفاوتی برخوردار باشد