کلمه جو
صفحه اصلی

engineering


معنی : مهندسی
معانی دیگر : (طرح ریزی ساختمان و اداره ی راه و پل و کارخانه و غیره) برنامه ریزی و اجرا

انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the profession, art, or study of applying scientific and mathematical knowledge to practical ends, such as the design and building of structures, engines, electrical equipment, and the like.

(2) تعریف: the work done by an engineer.

• work of an engineer (including planning, design, etc.)
engineering is the work involved in designing and constructing machinery, electrical devices, or roads and bridges.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] مهندسی - بررسی فنی
[برق و الکترونیک] مهندسی تخصصی که در آن دانشهایی از علوم ریاضی و فیزیکی از طریق مطالعه ،آزمایش و تمرین به دست می آید و همراه با استدلال و نتیجه گیری برای بهره برداری از مواد و نیروهای طبیعت به کارگرفته می شود. - مهندسی
[زمین شناسی] مهندسی
[صنعت] مهندسی کردن مهندسی - مهندسی عبارتست از بکارگیری اصول علمی و ریاضی برای مقاصد عملی مانند طراحی، ساخت و یا استفاده اقتصادی و کارآمد از ساختارها، ماشین آلات، فرآیندها و سیستم ها.
[ریاضیات] مهندسی
[] مهندسی

مترادف و متضاد

مهندسی (اسم)
engineering

the act of turning material to use


Synonyms: construction, manufacturing, organization, organizing, building, arranging, constructing, implementing, authorizing, systematizing, systematization, handling


the science of applying power to use


Synonyms: design, planning, blueprinting, structure, structures, surveying, metallurgy, architecture, installations


جملات نمونه

computer engineering

مهندسی کامپیوتر


1. engineering a bill through the congress
ترتیب تصویب لایحه ای را در کنگره (ی امریکا) دادن

2. engineering battalion
گردان مهندسی

3. engineering problems associated with aircraft design
مسایل مهندسی وابسته به طرح هواپیما

4. aeronautical engineering
مهندسی هواپیما

5. chemical engineering
مهندسی شیمی

6. computer engineering
مهندسی کامپیوتر

7. mechanical engineering
مهندسی مکانیک

8. a masterpiece of engineering
شاهکار مهندسی

9. the curriculum in engineering
برنامه ی آموزشی (رشته ی) مهندسی

10. they are now engineering bigger and faster ships
اکنون دارند کشتی های بزرگتر و تندروتری را برنامه ریزی می کنند.

11. at that time, electrical engineering was in its infancy
در آن وقت مهندسی برق دوران آغازین خود را می گذراند.

12. these airplanes have better engineering
این هواپیماها از نظر مهندسی بهتر ساخته شده اند.

13. the construction of this bridge was a feat of engineering
ساختن این پل شاهکار مهندسی بود.

14. The new bridge is a triumph of engineering.
[ترجمه ترگمان]این پل جدید پیروزی مهندسی است
[ترجمه گوگل]پل جدید پیروزی مهندسی است

15. The Eiffel Tower is a remarkable feat of engineering.
[ترجمه امیر] برج ایفل از مهندسی حیرت انگیز است
[ترجمه ترگمان]برج ایفل شاهکار مهندسی است
[ترجمه گوگل]برج ایفل حیرت انگیز از مهندسی است

16. Books on bridges should be listed under "bridges" and not under a broader heading such as "engineering".
[ترجمه ترگمان]کتاب ها روی پل ها را باید در زیر پل ها قرار داد و تحت عنوان \"مهندسی\" قرار نگرفت
[ترجمه گوگل]کتاب ها در پل ها باید در زیر 'پل ها' ذکر شود و نه تحت یک عنوان وسیع تر از جمله 'مهندسی'

17. He is studying engineering at college.
[ترجمه ترگمان]او در حال تحصیل مهندسی در کالج است
[ترجمه گوگل]او در مهندسی کالج تحصیل می کند

18. The bridge is a fine piece of engineering.
[ترجمه ترگمان]این پل یک قطعه مهندسی خوب است
[ترجمه گوگل]پل یک قطعه مهندسی خوب است

19. The robot is a marvel of modern engineering.
[ترجمه ترگمان]این ربات یک اعجاز مهندسی مدرن است
[ترجمه گوگل]ربات شگفت انگیز از مهندسی مدرن است

20. We subcontracted a small engineering firm to do the work.
[ترجمه ترگمان]ما یک شرکت مهندسی کوچک را برای انجام این کار پیشنهاد می کنیم
[ترجمه گوگل]ما یک شرکت مهندسی کوچک را برای انجام این کار قراردادیم

chemical engineering

مهندسی شیمی


aeronautical engineering

مهندسی هواپیما


These airplanes have better engineering.

این هواپیماها از نظر مهندسی بهتر ساخته شده‌اند.


a masterpiece of engineering

شاهکار مهندسی


پیشنهاد کاربران

مهندسی

برنامه ریزی و اجرا

مهندسی اداره کردن

( در مورد ژن ) دستکاری کردن


کلمات دیگر: