1. The mouthparts, anus, spiracle, genital pore and inter-segmental membranes of ticks were main infected parts.
[ترجمه ترگمان]The، مقعد، سوراخ تناسلی، حفره های تناسلی و حفره های بین قطعه ای از کنه در قطعات اصلی آلوده بودند
[ترجمه گوگل]دهان و دهان، انسداد، دیافراگم، منافذ تناسلی و غشای بین قطعه ای از کنه، قسمت اصلی آلوده بودند
2. Insects can also lose heat by evaporation from their spiracles, but this may lead to desiccation.
[ترجمه ترگمان]حشرات همچنین می توانند با تبخیر از spiracles خود گرما را از دست بدهند، اما این ممکن است منجر به desiccation شود
[ترجمه گوگل]حشرات نیز می توانند از طریق تبخیر از رگ های خونی خود از دست بروند، اما ممکن است منجر به خشک شدن شود
3. They are in ably silty in build slimy house, open a spiracle in corresponding place only, this.
[ترجمه ترگمان]آن ها در ساختن خانه لزج، با قدرت عمل می کنند و فقط در جای خود یک سوراخ سوراخ سوراخ ایجاد می کنند
[ترجمه گوگل]آنها در خانه باریک ساخته شده اند و در یک مکان خاص، یک حیاط خلوت را باز می کنند
4. For breathing, water is pumped into the gill cavity through a small spiracle and across the gills for gas exchange.
[ترجمه ترگمان]برای تنفس، آب از طریق یک سوراخ سوراخ کوچک و در شکاف های حلقی برای تبادل گاز به داخل محفظه gill پمپ می شود
[ترجمه گوگل]برای تنفس، آب به داخل حفره زخمی از طریق یک حباب کوچک و در سراسر قارچ برای تبادل گاز پمپ می شود
5. An obvious difference had been discovered between the eggs in shape, shell, shell membrane and spiracle.
[ترجمه ترگمان]تفاوت آشکاری بین تخم در شکل، پوسته، پوسته پوسته و spiracle کشف شده بود
[ترجمه گوگل]تفاوت قابل توجهی میان تخم ها در شکل، پوسته، غشاء پوسته و سیراکال کشف شد