کلمه جو
صفحه اصلی

spiracle


معنی : مجرا، سوراخ تنفس
معانی دیگر : هواگیر، هواکش، بادگیر، (زمین شناسی - سوراخ یا حفره ی سطح گدازه رود که گاز از آن خارج می شود) گاز روزن، گازکش، (به ویژه برخی حشرات) سوراخ تنفس، دم روزن (stigma هم می گویند)، سورا  تنفس

انگلیسی به فارسی

سوراخ تنفس، مجرا


دودکش، مجرا، سوراخ تنفس


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: spiracular (adj.)
(1) تعریف: an opening or hole that allows for the passage of air for breathing or ventilation; air hole.
مشابه: outlet, vent

(2) تعریف: in zoology, an aperture for breathing, such as a whale's blowhole, the opening behind the eye of sharks, rays, and skates, or the tracheal openings on the sides of the bodies of certain insects and spiders.
مشابه: vent

(3) تعریف: a small vent on the surface of a lava flow, formed by gases.
مشابه: vent

• air hole, opening which allows the passage of air; (zoology) respiratory aperture (as in whales, sharks, spiders, etc.)

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] سوراخ تنفسی. سوراخی که به مجرا و لوله های تنفسی ارتباط دارد

مترادف و متضاد

مجرا (اسم)
runway, aqueduct, flume, duct, conduit, channel, canal, tube, gully, strand, gullet, foramen, spiracle

سوراخ تنفس (اسم)
spiracle

جملات نمونه

1. The mouthparts, anus, spiracle, genital pore and inter-segmental membranes of ticks were main infected parts.
[ترجمه ترگمان]The، مقعد، سوراخ تناسلی، حفره های تناسلی و حفره های بین قطعه ای از کنه در قطعات اصلی آلوده بودند
[ترجمه گوگل]دهان و دهان، انسداد، دیافراگم، منافذ تناسلی و غشای بین قطعه ای از کنه، قسمت اصلی آلوده بودند

2. Insects can also lose heat by evaporation from their spiracles, but this may lead to desiccation.
[ترجمه ترگمان]حشرات همچنین می توانند با تبخیر از spiracles خود گرما را از دست بدهند، اما این ممکن است منجر به desiccation شود
[ترجمه گوگل]حشرات نیز می توانند از طریق تبخیر از رگ های خونی خود از دست بروند، اما ممکن است منجر به خشک شدن شود

3. They are in ably silty in build slimy house, open a spiracle in corresponding place only, this.
[ترجمه ترگمان]آن ها در ساختن خانه لزج، با قدرت عمل می کنند و فقط در جای خود یک سوراخ سوراخ سوراخ ایجاد می کنند
[ترجمه گوگل]آنها در خانه باریک ساخته شده اند و در یک مکان خاص، یک حیاط خلوت را باز می کنند

4. For breathing, water is pumped into the gill cavity through a small spiracle and across the gills for gas exchange.
[ترجمه ترگمان]برای تنفس، آب از طریق یک سوراخ سوراخ کوچک و در شکاف های حلقی برای تبادل گاز به داخل محفظه gill پمپ می شود
[ترجمه گوگل]برای تنفس، آب به داخل حفره زخمی از طریق یک حباب کوچک و در سراسر قارچ برای تبادل گاز پمپ می شود

5. An obvious difference had been discovered between the eggs in shape, shell, shell membrane and spiracle.
[ترجمه ترگمان]تفاوت آشکاری بین تخم در شکل، پوسته، پوسته پوسته و spiracle کشف شده بود
[ترجمه گوگل]تفاوت قابل توجهی میان تخم ها در شکل، پوسته، غشاء پوسته و سیراکال کشف شد


کلمات دیگر: