کلمه جو
صفحه اصلی

helium


معنی : گاز هلیوم، گاز خورشید، بخار آفتاب
معانی دیگر : (شیمی) هلیم (عنصر شیمیایی بی رنگ و بو که پایین ترین نقطه های گداز و جوش را دارد - نشان آن: he، وزن اتمی: 4/0026، شماره ی اتمی: 2، چگالی: 0/1785، نقطه ی گداز: -272/2c، نقطه ی جوش: -268/9c)، بخار افتاب

انگلیسی به فارسی

(شیمی) گاز خورشید، بخار افتاب، گاز هلیوم


هلیم، گاز هلیوم، گاز خورشید، بخار آفتاب


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a chemical element of the inert gas group that contains two protons in each nucleus and that occurs as a lighter-than-air gas often used for lifting power and in air-free atmospheres where an inert gas is required, as in welding. (symbol: He)

• inert gaseous element
helium is a gas that is lighter than air and that is used to fill balloons and airships.

دیکشنری تخصصی

[شیمی] هلیم - عنصر شیمیایی بی رنگ و بو که پایین ترین نقطه هاى گداز و جوش را دارد و گاز بی اثر می باشد
[برق و الکترونیک] هلیم عنصری سبک و از خانواده ی گازهای بی اثر با عدد اتمی 2 و وزن اتمی 4/00 . در الکترونیک از هلیم برای آزمایش وجود نشت در محفظه های خلأ به عنوان گاز محافظ در جوش کاری قوسی-هلیمی (heliarc) استفاده می شود . - گاز هلییم
[آب و خاک] هلیوم

مترادف و متضاد

گاز هلیوم (اسم)
helium

گاز خورشید (اسم)
helium

بخار آفتاب (اسم)
helium

جملات نمونه

1. The balloons had been inflated with helium.
[ترجمه ترگمان]بالن پر از هلیوم شده بود
[ترجمه گوگل]بالن با هلیوم پر شده بود

2. He inflated the balloons with helium.
[ترجمه ترگمان]اون بالون رو با هلیوم باد کرده بود
[ترجمه گوگل]او بادکنک را با هلیوم پر کرد

3. Atoms of hydrogen are fused to make helium.
[ترجمه ترگمان]اتم های هیدروژن برای ایجاد هلیم با هم ترکیب می شوند
[ترجمه گوگل]اتم های هیدروژن برای تشکیل هلیوم به هم متصل می شوند

4. Helium and neon are inert gases.
[ترجمه ترگمان]هلیوم و نئون، گازهای بی اثر هستند
[ترجمه گوگل]هلیوم و نئون گازهای غیر مستقیم هستند

5. Helium is a very light gas.
[ترجمه ترگمان]هلیوم گازی بسیار روشن است
[ترجمه گوگل]هلیوم یک گاز بسیار سبک است

6. This helium produced by radioactive decay, called radiogenic helium, consists of pure 4He.
[ترجمه ترگمان]این هلیوم که به وسیله واپاشی هسته ای به نام radiogenic هلیوم ایجاد شده است متشکل از ۴ فرد خالص است
[ترجمه گوگل]این هلیم تولید شده توسط فساد رادیواکتیو، به نام هلیوم رادیو اکتیو، شامل 4He خالص است

7. The helium would seep up through fissures, and hence its natural occurrence near the hot springs.
[ترجمه ترگمان]هلیوم از درون شکاف به داخل نفوذ می کند و در نتیجه وقوع طبیعی آن نزدیک چشمه های آب گرم است
[ترجمه گوگل]هلیوم از طریق شکاف ها نفوذ می کند و از این رو طبیعی شدن آن در نزدیکی چشمه های گرم است

8. I could see a silver helium airship over the city centre.
[ترجمه ترگمان]می توانستم یک کشتی هلیوم نقره ای را روی مرکز شهر ببینم
[ترجمه گوگل]من می توانم یک بالون هلیو نقره ای را در مرکز شهر ببینم

9. Inert gases such as helium have zero valencies. they do not normally form compounds.
[ترجمه ترگمان]گازهای بی اثر از قبیل هلیم نیز صفر است آن ها معمولا ترکیبات تشکیل نمی دهند
[ترجمه گوگل]گازهای بی اثر مانند هلیوم دارای صفر ولنتاین هستند آنها معمولا ترکیبات را تشکیل نمی دهند

10. The two orbiting electrons of the helium atom form a shell.
[ترجمه ترگمان]دو الکترون دور مدار اتم هلیوم یک گلوله تشکیل می دهند
[ترجمه گوگل]دو الکترون در حال چرخش اتم هلیوم یک پوسته تشکیل می دهند

11. These solar gases contain a large amount of helium, the second most abundant element in the Sun.
[ترجمه ترگمان]این گازهای شمسی دارای مقدار زیادی هلیوم و دومین عنصر فراوان در خورشید هستند
[ترجمه گوگل]این گازهای خورشیدی حاوی مقدار زیادی از هلیوم، دومین عنصر فراوان در خورشید است

12. It's a helium filled balloon with a kite attached.
[ترجمه ترگمان]این یک بالون هلیوم است که بادبادک به آن متصل است
[ترجمه گوگل]این یک بالون پر شده با هلیوم با یک بادبادک است

13. We inflated the balloons with helium.
[ترجمه ترگمان]ما بالون رو با هلیوم منفجر کردیم
[ترجمه گوگل]بادکنک ها را با هلیوم پر کردیم

14. The high abundances of hydrogen and helium are features of the giant planets also.
[ترجمه ترگمان]دمای بالای هیدروژن و هلیوم ویژگی های سیارات بزرگ نیز هستند
[ترجمه گوگل]فراوانی های زیاد هیدروژن و هلیوم نیز ویژگی های سیارات غول پیکر است

15. Helium was used over the fuel to maintain a constant pressure in the tank both at launch and during flight.
[ترجمه ترگمان]هلیم بر روی سوخت برای حفظ فشار ثابت در مخزن هر دو در پرتاب و در حین پرواز استفاده شد
[ترجمه گوگل]هلیم در طول سوخت برای حفظ فشار ثابت در مخزن هر دو در راه اندازی و در طول پرواز استفاده می شود

پیشنهاد کاربران

عنصر نجیب با عدد اتمی شماره2


کلمات دیگر: