1. The balloons had been inflated with helium.
[ترجمه ترگمان]بالن پر از هلیوم شده بود
[ترجمه گوگل]بالن با هلیوم پر شده بود
2. He inflated the balloons with helium.
[ترجمه ترگمان]اون بالون رو با هلیوم باد کرده بود
[ترجمه گوگل]او بادکنک را با هلیوم پر کرد
3. Atoms of hydrogen are fused to make helium.
[ترجمه ترگمان]اتم های هیدروژن برای ایجاد هلیم با هم ترکیب می شوند
[ترجمه گوگل]اتم های هیدروژن برای تشکیل هلیوم به هم متصل می شوند
4. Helium and neon are inert gases.
[ترجمه ترگمان]هلیوم و نئون، گازهای بی اثر هستند
[ترجمه گوگل]هلیوم و نئون گازهای غیر مستقیم هستند
5. Helium is a very light gas.
[ترجمه ترگمان]هلیوم گازی بسیار روشن است
[ترجمه گوگل]هلیوم یک گاز بسیار سبک است
6. This helium produced by radioactive decay, called radiogenic helium, consists of pure 4He.
[ترجمه ترگمان]این هلیوم که به وسیله واپاشی هسته ای به نام radiogenic هلیوم ایجاد شده است متشکل از ۴ فرد خالص است
[ترجمه گوگل]این هلیم تولید شده توسط فساد رادیواکتیو، به نام هلیوم رادیو اکتیو، شامل 4He خالص است
7. The helium would seep up through fissures, and hence its natural occurrence near the hot springs.
[ترجمه ترگمان]هلیوم از درون شکاف به داخل نفوذ می کند و در نتیجه وقوع طبیعی آن نزدیک چشمه های آب گرم است
[ترجمه گوگل]هلیوم از طریق شکاف ها نفوذ می کند و از این رو طبیعی شدن آن در نزدیکی چشمه های گرم است
8. I could see a silver helium airship over the city centre.
[ترجمه ترگمان]می توانستم یک کشتی هلیوم نقره ای را روی مرکز شهر ببینم
[ترجمه گوگل]من می توانم یک بالون هلیو نقره ای را در مرکز شهر ببینم
9. Inert gases such as helium have zero valencies. they do not normally form compounds.
[ترجمه ترگمان]گازهای بی اثر از قبیل هلیم نیز صفر است آن ها معمولا ترکیبات تشکیل نمی دهند
[ترجمه گوگل]گازهای بی اثر مانند هلیوم دارای صفر ولنتاین هستند آنها معمولا ترکیبات را تشکیل نمی دهند
10. The two orbiting electrons of the helium atom form a shell.
[ترجمه ترگمان]دو الکترون دور مدار اتم هلیوم یک گلوله تشکیل می دهند
[ترجمه گوگل]دو الکترون در حال چرخش اتم هلیوم یک پوسته تشکیل می دهند
11. These solar gases contain a large amount of helium, the second most abundant element in the Sun.
[ترجمه ترگمان]این گازهای شمسی دارای مقدار زیادی هلیوم و دومین عنصر فراوان در خورشید هستند
[ترجمه گوگل]این گازهای خورشیدی حاوی مقدار زیادی از هلیوم، دومین عنصر فراوان در خورشید است
12. It's a helium filled balloon with a kite attached.
[ترجمه ترگمان]این یک بالون هلیوم است که بادبادک به آن متصل است
[ترجمه گوگل]این یک بالون پر شده با هلیوم با یک بادبادک است
13. We inflated the balloons with helium.
[ترجمه ترگمان]ما بالون رو با هلیوم منفجر کردیم
[ترجمه گوگل]بادکنک ها را با هلیوم پر کردیم
14. The high abundances of hydrogen and helium are features of the giant planets also.
[ترجمه ترگمان]دمای بالای هیدروژن و هلیوم ویژگی های سیارات بزرگ نیز هستند
[ترجمه گوگل]فراوانی های زیاد هیدروژن و هلیوم نیز ویژگی های سیارات غول پیکر است
15. Helium was used over the fuel to maintain a constant pressure in the tank both at launch and during flight.
[ترجمه ترگمان]هلیم بر روی سوخت برای حفظ فشار ثابت در مخزن هر دو در پرتاب و در حین پرواز استفاده شد
[ترجمه گوگل]هلیم در طول سوخت برای حفظ فشار ثابت در مخزن هر دو در راه اندازی و در طول پرواز استفاده می شود