1. under the guise of friendship
تحت لوای دوستی
2. the worms who attack our constitution under the guise of patriotism
آن پست فطرت هایی که زیر نقاب وطن پرستی قانون اساسی ما را مورد حمله قرار می دهند
3. They operated a drug-smuggling business under the guise of an employment agency.
[ترجمه ترگمان]آن ها یک تجارت قاچاق مواد مخدر را تحت پوشش یک اداره کاریابی اداره می کنند
[ترجمه گوگل]آنها یک شرکت قاچاق مواد مخدر تحت پوشش یک آژانس استخدامی را اداره کردند
4. The men who arrived in the guise of drug dealers were actually undercover police officers.
[ترجمه ترگمان]مردانی که به صورت مواد مخدر وارد شده بودند در واقع ماموران پلیس مخفی بودند
[ترجمه گوگل]مردان که در معرض فروشندگان مواد مخدر بودند، در واقع افسران پلیس مخفی بودند
5. It's the same ideas in a different guise.
[ترجمه ترگمان]این یک ایده است که تغییر شکل می دهد
[ترجمه گوگل]این ایده های مشابه در یک پوشش متفاوت است
6. His speech presented racist ideas under the guise of nationalism.
[ترجمه ترگمان]سخنرانی او عقاید نژادپرستانه را تحت پوشش ملی گرایی ارائه کرد
[ترجمه گوگل]سخنرانی او، ایده های نژادپرستانه را تحت پوشش ناسیونالیسم قرار داد
7. Quietly, under the guise of equipment problems, he tried four weeks, then five.
[ترجمه ترگمان]به آرامی، زیر پوشش مشکلات تجهیزات، چهار هفته تلاش کرد، بعد پنج هفته
[ترجمه گوگل]به آرامی، تحت پوشش مشکلات تجهیزات، او سعی کرد چهار هفته، و سپس پنج
8. The four reporters passed the checkpoints in the guise of U. S. soldiers.
[ترجمه ترگمان]چهار گزارشگر از ایست های بازرسی در پوشش U عبور کردند اس سربازان
[ترجمه گوگل]چهار خبرنگار پاس های بازرسی در سرتاسر سربازان U S
9. Suddenly she saw him in a new guise.
[ترجمه ترگمان]ناگهان او را در لباس نو دید
[ترجمه گوگل]ناگهان او را دیدم در یک صورت جدید
10. Zeus got after her one morning in the guise of a brown bear.
[ترجمه ترگمان]زئوس یک روز صبح با یک خرس قهوه ای به دنبالش اومد
[ترجمه گوگل]زئوس پس از او یک بار در ظاهر یک خرس قهوه ای گرفت
11. He may also appear in the guise of a small grey water-horse or a lamb, always with an unusually long tail.
[ترجمه ترگمان]همچنین ممکن است در ظاهر یک اسب آبی کوچک و یا یک بره که همیشه دم دراز دارد ظاهر شود
[ترجمه گوگل]او همچنین ممکن است در پوشش یک اسب آبگوشت کوچک یا بره ای، همیشه با یک دم بی نهایت بلند ظاهر شود
12. In the guise of travelling labourers they were sent to Wokingham Fair as undercover agents.
[ترجمه ترگمان]آن ها در پوشش کارگرانی که در سفر بودند به نمایشگاه Wokingham به عنوان ماموران مخفی فرستاده شدند
[ترجمه گوگل]در پوشش کارگران سفر، آنها به عنوان نماینده مخفی به نمایشگاه Wokingham فرستاده شدند
13. The company has been accused of trying to sell their products under the guise of market research.
[ترجمه ترگمان]این شرکت به تلاش برای فروش محصولات خود تحت پوشش تحقیقات بازار متهم شده است
[ترجمه گوگل]این شرکت متهم به تلاش برای فروش محصولات خود تحت پوشش تحقیقات بازار شده است
14. He turned up at a fancy dress Easter dance in the guise of a white rabbit.
[ترجمه ترگمان]در لباس شب عید پاک، در لباس یک خرگوش سفید، سر و کله اش پیدا شد
[ترجمه گوگل]او در یک لباس فانتزی رقص عید پاک با پوشش خرگوش سفید ظاهر شد