معنی : جهت یاب، زاویه سنج، زاویه یاب، گوشه سنج، گوشه پیما
معانی دیگر : زاویه یاب، گوشه سنج، زاویه سنج، گوشه پیما، جهت یاب
goniometer
معنی : جهت یاب، زاویه سنج، زاویه یاب، گوشه سنج، گوشه پیما
معانی دیگر : زاویه یاب، گوشه سنج، زاویه سنج، گوشه پیما، جهت یاب
انگلیسی به فارسی
زاویه یاب، زاویه سنج، گوشه سنج، گوشه پیما، جهت یاب
گنومتر، زاویه سنج، زاویه یاب، گوشه سنج، گوشه پیما، جهت یاب
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
مشتقات: goniometric (adj.), goniometrical (adj.), goniometrically (adv.)
مشتقات: goniometric (adj.), goniometrical (adj.), goniometrically (adv.)
• (1) تعریف: an optical instrument that measures angles, esp. in crystals or other solids.
• (2) تعریف: an electrical device, consisting of a radio receiver and antenna, used to determine the direction and angle of incoming radio signals.
• instrument that measures angles
دیکشنری تخصصی
[شیمی] 1- زاویه یاب، گوشه سنج 2- (رادیو) دستگاه برقی که براى یافتن جهت و زاویه ى امواج رادیویی ارسالی از دستگاه فرستنده به کارمی رود
[برق و الکترونیک] زاویه سنج وسیله ای برای اندازه گیری زوایا، محاسبه و حل مسائل ریاضی یا توابع الکتریکی، و تعیین اختلاف فاز جهتی بین دو سیگنال ارسالی یا دریافتی . در یک نوع آن، دو سیم پیچ ثابت با زاویه 90 رجه نسبت به یکدیگر به همراه سیم پیچ دوار سوم به کار رفته است. نوع دیگر آن می تواند زاویه بین سطوح بازتابنده بلور یا منشور را اندازه بگیرد . همچنین نوع پرتو- ایکس آن موقیعت زاویه ای محورهای یک بلور کوارتز را اندازه گیری می کند.
[زمین شناسی] زاویه یاب، نقاله مساحی
[ریاضیات] زاویه سنج، وسیله ای برای اندازه گیری زاویه
[برق و الکترونیک] زاویه سنج وسیله ای برای اندازه گیری زوایا، محاسبه و حل مسائل ریاضی یا توابع الکتریکی، و تعیین اختلاف فاز جهتی بین دو سیگنال ارسالی یا دریافتی . در یک نوع آن، دو سیم پیچ ثابت با زاویه 90 رجه نسبت به یکدیگر به همراه سیم پیچ دوار سوم به کار رفته است. نوع دیگر آن می تواند زاویه بین سطوح بازتابنده بلور یا منشور را اندازه بگیرد . همچنین نوع پرتو- ایکس آن موقیعت زاویه ای محورهای یک بلور کوارتز را اندازه گیری می کند.
[زمین شناسی] زاویه یاب، نقاله مساحی
[ریاضیات] زاویه سنج، وسیله ای برای اندازه گیری زاویه
مترادف و متضاد
جهت یاب (اسم)
direction finder, goniometer
زاویه سنج (اسم)
goniometer, protractor
زاویه یاب (اسم)
goniometer
گوشه سنج (اسم)
goniometer, protractor
گوشه پیما (اسم)
goniometer
جملات نمونه
1. Goniometer - An instrument used in measuring angles.
[ترجمه ترگمان]goniometer - ابزاری که در اندازه گیری زاویه ها به کار می رود
[ترجمه گوگل]زاویه سنج - ابزار مورد استفاده در اندازه گیری زاویه
[ترجمه گوگل]زاویه سنج - ابزار مورد استفاده در اندازه گیری زاویه
2. The TV goniometer measures the angle deviation between the missile and the line of sight.
[ترجمه ترگمان]شبکه تلویزیونی TV انحراف زاویه بین موشک و خط دید را اندازه گیری می کند
[ترجمه گوگل]زاویه سنج تلویزیون انحراف زاویه بین موشک و خط دید را اندازه گیری می کند
[ترجمه گوگل]زاویه سنج تلویزیون انحراف زاویه بین موشک و خط دید را اندازه گیری می کند
3. The high accuracy goniometer is generally used as standard of goniometer measurement.
[ترجمه ترگمان]دقت بالا به طور کلی به عنوان استاندارد اندازه گیری goniometer استفاده می شود
[ترجمه گوگل]زاویه سنج دقت بالا معمولا به عنوان استاندارد اندازه گیری زاویه سنج استفاده می شود
[ترجمه گوگل]زاویه سنج دقت بالا معمولا به عنوان استاندارد اندازه گیری زاویه سنج استفاده می شود
4. Cervical range of motion and pressure pain thresholds were measured using a goniometer and an algometer.
[ترجمه ترگمان]حد آستانه گردن و آستانه های درد فشار با استفاده از goniometer و an اندازه گیری شدند
[ترجمه گوگل]محدوده سرویکس آستانه درد و فشار حرکتی با استفاده از یک سنسور و یک الگوریتم اندازه گیری شد
[ترجمه گوگل]محدوده سرویکس آستانه درد و فشار حرکتی با استفاده از یک سنسور و یک الگوریتم اندازه گیری شد
5. PC _ 401 computer system was introduced to the double crystal goniometer for small angle scattering measurement.
[ترجمه ترگمان]سیستم کامپیوتری ۴۰۱ - ۴۰۱ به the دوگانه برای اندازه گیری پراکندگی زاویه کوچک معرفی شد
[ترجمه گوگل]PC-401 سیستم کامپیوتری برای اندازه گیری پراکندگی زاویه کوچک به کریستال دوگانه معرفی شد
[ترجمه گوگل]PC-401 سیستم کامپیوتری برای اندازه گیری پراکندگی زاویه کوچک به کریستال دوگانه معرفی شد
6. As for the combination of the errors of the goniometer, it is considered to be better to use arithmetic sum rather than the root of square sum.
[ترجمه ترگمان]در مورد ترکیب خطاهای of، بهتر است که از جمع حساب به جای ریشه دوم استفاده کنیم
[ترجمه گوگل]همانطور که برای ترکیبی از اشتباهات goniometer، بهتر است از مجموع ریاضی به جای ریشه ی مربع استفاده شود
[ترجمه گوگل]همانطور که برای ترکیبی از اشتباهات goniometer، بهتر است از مجموع ریاضی به جای ریشه ی مربع استفاده شود
7. A PC _ 401 computer system was introduced to the double crystal goniometer for small angle scattering measurement.
[ترجمه ترگمان]یک سیستم کامپیوتری ۴۰۱ - ۴۰۱ به the دوگانه برای اندازه گیری پراکندگی زاویه کوچک معرفی شد
[ترجمه گوگل]یک کامپیوتر PC-401 سیستم کامپیوتری برای اندازه گیری پراکندگی زاویه کوچک به کانسنگ دوقلو معرفی شد
[ترجمه گوگل]یک کامپیوتر PC-401 سیستم کامپیوتری برای اندازه گیری پراکندگی زاویه کوچک به کانسنگ دوقلو معرفی شد
8. Based on the practical need, a field directional reflection multiangular system is designed, which includes goniometer, drive system and control system.
[ترجمه ترگمان]براساس نیاز عملی، یک سیستم بازتاب فکری می دانی طراحی شده است که شامل goniometer، سیستم درایو و سیستم کنترل است
[ترجمه گوگل]بر اساس نیاز عملی، یک سیستم چند ضلعی بازتابی جهت محور طراحی شده است که شامل گویومتر، سیستم رانندگی و سیستم کنترل است
[ترجمه گوگل]بر اساس نیاز عملی، یک سیستم چند ضلعی بازتابی جهت محور طراحی شده است که شامل گویومتر، سیستم رانندگی و سیستم کنترل است
9. Methods The ranges of ankle motion of 30 healthy male young subjects were measured using a goniometer.
[ترجمه ترگمان]روش ها میزان حرکت مچ پا از ۳۰ فرد جوان سالم با استفاده از goniometer اندازه گیری شد
[ترجمه گوگل]روش ها محدوده حرکات مچ پا 30 نفر از جوانان سالم مرد سالم با استفاده از زاویه سنج اندازه گیری شد
[ترجمه گوگل]روش ها محدوده حرکات مچ پا 30 نفر از جوانان سالم مرد سالم با استفاده از زاویه سنج اندازه گیری شد
کلمات دیگر: