کلمه جو
صفحه اصلی

helical


معنی : شمسی
معانی دیگر : وابسته به یا به شکل حلزونی، مارپیچ، مارپیچ سان، پیچه دیس، heliacal انج، ستاره ای که قبل از طلوع یا افول خورشید قابل رویت است

انگلیسی به فارسی

( heliacal ) ستاره ای که قبل از طلوع یا افول خورشید قابل رویت است، شمسی


مارپیچ، شمسی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: helically (adv.)
• : تعریف: pertaining to, having the form of, or similar to a helix; spiral.

• spiral, coiled

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] مارپیچ
[برق و الکترونیک] حلزونی، مارپیچی
[نساجی] مار پیچ - حلزونی
[ریاضیات] ارتفاع، بلندی، حلزونی، مارپیچی

مترادف و متضاد

شمسی (صفت)
heliacal, helical

جملات نمونه

1. This approach also simplifies the introduction of helical symmetry and enables helical deformations to be modelled in a controlled way.
[ترجمه ترگمان]این روش همچنین معرفی تقارن helical را ساده می کند و تغییر شکل مارپیچی را ممکن می سازد تا به روش کنترل شده، مدل سازی شود
[ترجمه گوگل]این روش همچنین معرفی مقیاس تقارن سیلیکونی را ساده کرده و باعث می شود که تغییر شکل سیگنال در حالت کنترل شده مدل شود

2. The helical axes have significantly different directions in the two structures, and it is not possible to superimpose the helices.
[ترجمه ترگمان]در این دو ساختار، axes مارپیچی به طور قابل توجهی جهت های مختلفی دارند، و ممکن نیست که the مارپیچ باشد
[ترجمه گوگل]محورهای مارپیچی مسیرهای قابل توجهی در دو ساختار دارند و امکان ناپدید شدن Helices وجود ندارد

3. Actually, the way helical molecules pack together is not of great interest because their structures are too rigidly determined and unyielding.
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، روشی که مولکول های مارپیچی به هم متصل می شوند علاقه زیادی به آن ندارند، زیرا ساختارهای آن ها بسیار سفت و سخت است
[ترجمه گوگل]در واقع، چگونگی جمع کردن مولکول های هلیکوپی با توجه به این که از ساختارهای آنها خیلی محتاطانه و بی رحمانه است، توجه زیادی نمی کند

4. The two helical nanofibers have absolutely opposite helical senses, but have identical cycle number, coil diameter, coil length, coil pitch, fiber diameter, and fiber cross section.
[ترجمه ترگمان]هر دو نانوالیاف مارپیچی کاملا مخالف دو نوع مارپیچ هستند، اما دارای عدد چرخه یک سان، قطر سیم پیچ، length coil، قطر الیاف، قطر الیاف و مقطع فیبر هستند
[ترجمه گوگل]دو نانو فیبرهای مارپیچ دار کاملا مخالف حوزه های سیلیکونی هستند، اما دارای تعداد چرخه ی یکسان، قطر کویل، طول کویل، زمین کویل، قطر فیبر و مقطع فیبر است

5. Helical gear with different helix angles is a particular gear is widely used in polishing grinder.
[ترجمه ترگمان]لوازم آرایش با زاویه مارپیچ متفاوت، یک چرخ دنده خاص است که به طور گسترده در grinder پولیش به کار می رود
[ترجمه گوگل]چرخ دنده های دنده ای با زاویه های مختلف اسپیککس یک چرخ دنده خاص است که به طور گسترده ای در چرخ دنده استفاده می شود

6. Purpose : To study the dual - phase helical dynamic CT signs of hepatic rnc - tastases.
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه علائم مارپیچ دو فازی مارپیچی و مارپیچ of در rnc
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه سونوگرافی سی تی اسکن دینامیک دینامیک دینامیک کبدی

7. Based on the characteristic of cylinder helical spring, it builds the multi-objective optimizing mathematic model of spring under non-linear constraints.
[ترجمه ترگمان]این مدل براساس ویژگی فنر مارپیچ cylinder، بهینه سازی چند هدفه و مدل ریاضی فنر تحت محدودیت های غیر خطی را می سازد
[ترجمه گوگل]بر اساس ویژگی اسپرینگ اسپیندل سیلندر، مدل چند منظوره بهینه سازی ریاضی بهار را در زیر محدودیت های غیر خطی ایجاد می کند

8. A helical scanning technique is used to optimize the data transfer and storage rates.
[ترجمه ترگمان]یک تکنیک scanning مارپیچی برای بهینه سازی انتقال داده و میزان ذخیره مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]تکنیک اسکن حلزونی برای بهینه سازی انتقال داده ها و میزان ذخیره سازی استفاده می شود

9. With the helical antenna and a V-shaped plate antenna as a unit antenna and the second-order hexagon as the array, the antennas are integrated and simulated and get the low side-lobe characteristics.
[ترجمه ترگمان]با آنتن های مارپیچ و آنتن های مقطع شکل V به عنوان یک آنتن واحد و چند ضلعی درجه دوم به عنوان آرایه، آنتن ها یکپارچه و شبیه سازی شده و خصوصیات بخش پایینی را به دست می آورند
[ترجمه گوگل]آنتن های مارپیچی و آنتن صفحه V شکل به عنوان یک آنتن واحد و شش گوشه دوم مرتبه به عنوان آرایه، آنتن ها یکپارچه و شبیه سازی شده اند و ویژگی های کمربند کمربند را دریافت می کنند

10. A helical spring has great flexibility and large deformation.
[ترجمه ترگمان]یک فنر مارپیچ، انعطاف پذیری زیادی دارد و تغییر شکل بزرگی دارد
[ترجمه گوگل]بهار اسپلیکی دارای انعطاف پذیری بزرگ و تغییر شکل بزرگ است

11. Gel mobility anomaly is detected only in cases where the distance of the two elements is in an appropriate helical phase.
[ترجمه ترگمان]در مواردی که فاصله میان دو عنصر در یک فاز مارپیچی مناسب باشد، پدیده تحرک با ژل تنها در مواردی تشخیص داده می شود که فاصله میان دو عنصر در یک فاز مارپیچی مناسب قرار دارد
[ترجمه گوگل]Anomaly تحرک ژل تنها در مواردی که فاصله دو عنصر در یک فاز سیلیکونی مناسب است شناسایی می شود

12. She first confirmed Watson's hypothesis that in the tobacco mosaic virus small protein sub-units were arranged in a helical fashion.
[ترجمه ترگمان]او ابتدا فرضیه واتسون را تایید کرد که در فرآیند تنباکو، virus کوچک پروتیین در یک مد مارپیچی قرار داده شدند
[ترجمه گوگل]او ابتدا فرضیه واتسون را تأیید کرد که در ویروس موزاییک دخانیات، زیربخشهای پروتئینی کوچک، به شکل اسپیلکی مرتب شده اند

13. You can conceive of globular protein molecules folding from chains of left- and right-handed amino acids but not helical protein molecules.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید مولکول های پروتئینی کروی را تصور کنید که از زنجیره های آمینو اسید چپ و راست به دست می آیند اما مولکول های پروتئینی مارپیچی نیستند
[ترجمه گوگل]شما می توانید مولکول های پروتئینی کروی را از زنجیرهای اسید آمینه چپ و راست دست بکشید، اما نه مولکول های پروتئینی پیچیده

14. The standard three knife block can be replaced with a Tersa block that uses helical disposable knives if desired.
[ترجمه ترگمان]بلوک استاندارد سه چاقو را می توان با یک بلوک Tersa جایگزین کرد که در صورت تمایل، از چاقوهای disposable استفاده می کند
[ترجمه گوگل]بلوک استاندارد سه چاقو را می توان با یک بلوک ترسا جایگزین کرد که در صورت لزوم از چاقوی یکبار مصرف استفاده می کند


کلمات دیگر: