کلمه جو
صفحه اصلی

gyrator


معنی : چرخنده
معانی دیگر : چرخنده

انگلیسی به فارسی

چرخنده


انگلیسی به انگلیسی

• person or thing which spins, person or thing which gyrates

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] ژیراتور وسیله ای که قطبیت سیگنال را در یک جهت انتشار وارونه می کند اما در جهت دیگر چنین کاری را انجام نمی دهد . ژیراتور یک عنصر مداری دودهنه، غیر فعال و خطی است که در یک جهت انتقال طول مؤثر آن به اندازه نصف طول موج بیش از جهت دیگر است. این وسیله در انواع نوری و ریزموج وجود دارد. - ژیراتور

مترادف و متضاد

چرخنده (اسم)
gyrator, wheeler, turner


کلمات دیگر: