کلمه جو
صفحه اصلی

arthropod


(جانورشناسی) بندپای (راسته ی arthropoda)، جانورمفصل دار

انگلیسی به فارسی

(جانورشناسی) بندپای (راسته‌ی Arthropoda)


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a class of invertebrates with hard, segmented bodies and jointed legs, including insects, spiders, crustaceans, and myriapods.

• member of a family of animals with jointed legs and hard segmented bodies (includes crustaceans, spiders and insects)

جملات نمونه

1. The group of jointed animals known as arthropods includes scorpions and spiders, and almost all of these are venomous.
[ترجمه ترگمان]گروهی از حیوانات jointed که به عنوان بندپایان شناخته می شوند شامل عقرب و عنکبوت، و تقریبا همه اینها سمی هستند
[ترجمه گوگل]گروهی از حیوانات پیوند خورده که به عنوان اعضای شهید چمنی شناخته می شوند شامل عقرب ها و عنکبوت ها هستند و تقریبا همه آنها سمی هستند

2. Ants and their fellow travellers Many arthropod guests also undergo physiological changes that smooth their integration into ant society.
[ترجمه ترگمان]مورچه ها و fellow که بسیاری از میهمانان arthropod نیز متحمل تغییرات فیزیولوژیکی می شوند که یکپارچگی آن ها را به جامعه مورچه هموار می کند
[ترجمه گوگل]مورچه ها و همکارانشان چندین مهمانان آرتوموپت نیز تغییرات فیزیولوژیکی می کنند که ادغام آنها در جامعه مورچه ای است

3. We shall concentrate on the arthropods with the best fossil record.
[ترجمه ترگمان]ما باید روی the با بهترین فسیل تمرکز کنیم
[ترجمه گوگل]با توجه به بهترین رکورد فسیل، ما باید به ایستگاه های رادیویی متمرکز شویم

4. A jawlike appendage of an arthropod.
[ترجمه ترگمان]ضمیمه jawlike یک بند پا
[ترجمه گوگل]یک افزودنی فکری از یک قطعه شهاب سنگ

5. The five small arthropod were still very serious pest, especially aphid, scale and whitefly.
[ترجمه ترگمان]پنج arthropod کوچک هنوز هم آفت های خطرناکی بودند، به خصوص شته، scale و whitefly
[ترجمه گوگل]پنج قطعه شهری چندتایی هنوز آفت بسیار جدی بودند، به خصوص شیره، مقیاس و سفیدپوست

6. The descending sort of groups of arthropod was predators, insect pests, parasitoids and neutral insects by the similarity degree of arthropod groups between weed habitat and paddy habitat.
[ترجمه ترگمان]مرتب سازی نزولی گروه های بندپایان شکارچی، آفت های حشرات، پارازیتوییدها و حشرات خنثی توسط درجه شباهت گروه های بندپایان بین زیستگاه weed و زیستگاه paddy بود
[ترجمه گوگل]گونه های نزولی گروه های وابسته به آفات، شکارچیان، آفات حشرات، پارازیتوئید ها و حشرات خنثی با درجه تشابه گروه های آرتروپود بین زیستگاه های علف هرز و زیستگاه Paddy بودند

7. The world largest arthropod is the Japanese Spider Crab.
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین arthropod جهان (کلبه خرچنگ ژاپنی)ژاپنی است
[ترجمه گوگل]بزرگترین عضو بوته در جهان، خرچنگ عنکبوت ژاپنی است

8. Dengue virus is an arthropod borne virus transmitted by Ades egypt i and Ades albopictus.
[ترجمه ترگمان]ویروس Dengue یک ویروس arthropod که توسط ades مصر منتقل میشه
[ترجمه گوگل]ویروس دنگی یک ویروس منتقله از راه بند است که توسط Ades egypt I و Ades albopictus منتقل می شود

9. And the diversity of predatory arthropod was higher than that of resistant variety rice.
[ترجمه ترگمان]و تنوع of predatory بیشتر از انواع برنج مقاوم بود
[ترجمه گوگل]و تنوع زیستی شکارچیان بیشتر از ببرهای مقاومتی بود

10. The effects of chemical pesticides on arthropod community in spring wild cabbage field were studied from the ecological point in this article.
[ترجمه ترگمان]اثرات آفت کشه ای شیمیایی بر روی جامعه arthropod در زمینه کلم وحشی بهاره، از نقطه نظر اکولوژیکی در این مقاله مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]اثرات سموم شیمیایی شیمیایی بر روی جمعیت آرتروپو در زمینه کلمهای وحشی بهاره از نقطه نظر زیست محیطی در این مقاله مورد بررسی قرار گرفت

11. The Japanese Spider Crab - The World's Biggest Arthropod!
[ترجمه ترگمان]رستوران عنکبوتی ژاپنی (خرچنگ Crab)- بزرگ ترین Arthropod دنیا!
[ترجمه گوگل]خرچنگ عنکبوت ژاپنی - بزرگترین عضو بوتوپ جهان!

12. I can extrapolate this deduction to other vertebrates but an arthropod has different reactions and an utterly different nervous system.
[ترجمه ترگمان]من این کسر را به مهره داران دیگر extrapolate، اما یک arthropod واکنش های متفاوتی دارد و یک سیستم عصبی کاملا متفاوت
[ترجمه گوگل]من می توانم این کسر را به دیگر مهره داران استخراج کنم، اما یک اتم مصنوعی دارای واکنش های مختلف و یک سیستم عصبی کاملا متفاوت است

13. Around the perimeter of the head there is a pitted fringe, which is unique to this kind of arthropod.
[ترجمه ترگمان]در اطراف محیط، یک حاشیه pitted وجود دارد که منحصر به این نوع of است
[ترجمه گوگل]در اطراف محیطی از سر، یک حاشیه خالی وجود دارد که به این نوع از اتمسفر منحصر به فرد است

14. Vertebrates do it by means of a backbone and internal skeleton, arthropods achieve structural rigidity by means of a tough external skeleton or shell.
[ترجمه ترگمان]Vertebrates این کار را با استفاده از اسکلت درونی و درونی، بندپایان با استفاده از اسکلت یا پوسته سخت خارجی به دست می آورند
[ترجمه گوگل]مهره داران آن را با استفاده از یک ستون فقرات و اسکلت داخلی انجام می دهند، با استفاده از یک اسکلت سخت یا پوسته بی رویه،

پیشنهاد کاربران

بندپایان

خرچنگ


کلمات دیگر: