کلمه جو
صفحه اصلی

comparably


چنانکه بتوان مانندیابرابرکرد,بطورقابل مقایسه

انگلیسی به فارسی

در مقایسه، به نسبت


مقایسه کنید


انگلیسی به انگلیسی

• in a comparable manner

جملات نمونه

1. Most studies have, however, reported that cyclosporin A comparably inhibited renal prostaglandin formation.
[ترجمه ترگمان]با این حال اکثر مطالعات گزارش داده اند که cyclosporin یک comparably formation کلیوی را مهار کرده است
[ترجمه گوگل]با این حال، اغلب مطالعات گزارش دادند که سیکلوسپورین A نسبت به تشکیل پروستاگلاندین کلیوی مهار می کند

2. The Senate's vote followed a comparably strong vote in the House of Representatives.
[ترجمه ترگمان]رای مجلس سنا به دنبال اخذ رای بسیار قوی در مجلس نمایندگان بود
[ترجمه گوگل]رأی مجلس سنا در انتخابات مجلس نمایندگان بسیار رایج بود

3. Earnings have risen comparably in the computer industry.
[ترجمه ترگمان]درآمد در صنعت کامپیوتر به شدت افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]درآمد در صنعت کامپیوتر نسبتا افزایش یافته است

4. In this respect at least, Mozart resembles his comparably productive contemporary Joseph Haydn.
[ترجمه ترگمان]در این مورد، موتسارت شبیه به ژوزف هایدن productive معاصر خود بود
[ترجمه گوگل]حداقل در این رابطه، موتزارت شباهت جوزف هایدن معاصر نسبتا مولد خود را دارد

5. Both are comparably effective - the Rock Lobbers being more destructive while the Doom Divers are more accurate.
[ترجمه ترگمان]هر دوی آن ها بسیار موثر هستند - the راک more هستند در حالی که the Doom دقیق تر هستند
[ترجمه گوگل]هر دوی آنها نسبتا موثر هستند - Rock Lobbers که مخرب تر است، در حالی که Doom Divers دقیق تر است

6. Ultrasonic test technique is comparably mature in the aspect of engine wheels nondestructive test.
[ترجمه ترگمان]تکنیک تست اولترا سونیک درایو موتور تست غیرمخرب است
[ترجمه گوگل]تکنیک تست التراسونیک به طور قابل توجهی در جنبه چرخ تست موتور غیرقابل تحمل است

7. Comparably, research in China is in introducing phase and related are not perfect.
[ترجمه ترگمان]تحقیقات در مورد چین در حال معرفی فاز و مسائل مربوط به آن نیستند
[ترجمه گوگل]به طور مشابه، تحقیق در چین در حال معرفی مرحله و مرتبط است کامل نیست

8. Comparably inexpensive accommodations can usually be found in local YMCA facilities.
[ترجمه ترگمان]comparably ارزان قیمت معمولا در تسهیلات محلی YMCA یافت می شوند
[ترجمه گوگل]اقامت در مقایسه با مقرون به صرفه معمولا می تواند در امکانات محلی YMCA یافت شود

9. You will have to work comparably harder.
[ترجمه ترگمان]باید بیشتر کار کنی
[ترجمه گوگل]شما باید نسبتا سخت تر کار کنید

10. It makes a fine coupling for the E flat Quartet, being of a comparably sunny disposition.
[ترجمه ترگمان]این باعث می شود که کوپلینگ خوبی برای گروه چهارجانبه E وجود داشته باشد که دارای خلق و خویی comparably است
[ترجمه گوگل]این باعث می شود یک جفت خوب برای E Quartet مسطح، که از موقعیت نسبتا آفتابی است

11. It is most unlikely that such behaviour had never previously been observed with comparably simple systems.
[ترجمه ترگمان]بعید به نظر می رسد که چنین رفتاری قبلا با سیستم های ساده comparably مشاهده نشده بود
[ترجمه گوگل]بعید است که این رفتار با سیستم های نسبتا ساده ای قبلا دیده نشده باشد

12. The quality of software project management determines the software efficiency. It introduces the E-SPM, a software project management system which embraces comparably mature functions.
[ترجمه ترگمان]کیفیت مدیریت پروژه نرم افزاری کارایی نرم افزار را تعیین می کند این سیستم the، یک سیستم مدیریت پروژه نرم افزاری را معرفی می کند که comparably کامل را در بر می گیرد
[ترجمه گوگل]کیفیت مدیریت پروژه نرم افزاری کارایی نرم افزار را تعیین می کند این سیستم E-SPM، یک سیستم مدیریت پروژه نرم افزاری را معرفی می کند که شامل توابع نسبتا بالغ است

13. The movement of Learning "Chairmen Mao's excerption "in the initial stages of 1960 is comparably a great commonalty political movement after the state was established.
[ترجمه ترگمان]جنبش \"رئیس مائو مائو\" در مراحل اولیه سال ۱۹۶۰، پس از تاسیس دولت، یک جنبش سیاسی بزرگ را تشکیل می دهد
[ترجمه گوگل]جنبش 'سرپرستی مائو' رئیس 'یادگیری' در مراحل اولیه 1960 نسبتا یک جنبش بزرگ سیاسی مشترک است پس از تشکیل دولت

14. The application of Potassium Monopersulfate Compound and Sodium Persulfate in PCB micro-etch was studied comparably by loss-weight to measure the micro-etch velocity.
[ترجمه ترگمان]استفاده از پتاسیم Monopersulfate مرکب و سدیم Persulfate در ریز - هیات کریکت پاکستان با کاهش وزن برای اندازه گیری سرعت micro مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]استفاده از ترکیبات مونوپراسولفات پتاسیم و پراکسفیت سدیم در میکرو اچ پی PCB با استفاده از وزن خالی برای اندازه گیری سرعت میکرو اچ مورد بررسی قرار گرفت

پیشنهاد کاربران

relatively نسبتا


کلمات دیگر: