کلمه جو
صفحه اصلی

trilobite


(دیرین شناسی) تریلوبیت (رده ی trilobita از بند پایان منقرض)، سه لپی، بند پایان خرچنگی دارای بدن سه بند

انگلیسی به فارسی

بند پایان خرچنگی دارای بدن سه بند


تريلوبيت، بند پایان خرچنگی دارای بدن سه بند


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: trilobitic (adj.)
• : تعریف: any of numerous extinct arthropods of the Paleozoic era that had laterally segmented external skeletons divided into three lengthwise lobes along the back.

• marine arthropod of the extinct group trilobita having a flat oval body

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] تریلوبیت، مفصل داران دریایی منقرض شده که از دوره کامبرین تا دوره پرمین گسترش داشته اند. طرح بدن آنها سه قسمت متمایز واسکلت های خارجی کیتینی دارد

جملات نمونه

1. This is one of the most primitive trilobites known.
[ترجمه ترگمان]این یکی از the trilobites است که شناخته شده است
[ترجمه گوگل]این یکی از ابتداییترین Trilobites شناخته شده است

2. The eyes of trilobites include some very sophisticated structures that show they were far from primitive visually.
[ترجمه ترگمان]چشمان of شامل برخی سازه های بسیار پیچیده هستند که نشان می دهند از نظر بصری بسیار ابتدایی بوده اند
[ترجمه گوگل]چشمهای trilobites شامل برخی از ساختارهای بسیار پیچیده است که نشان می دهد آنها بسیار دور از ابتدای بصری هستند

3. Trilobites were the first creatures on earth to develop high-definition eyes.
[ترجمه ترگمان]Trilobites اولین مخلوقات روی زمین بودند که چشم های تعریف بالا را توسعه دادند
[ترجمه گوگل]Trilobites اولین موجودات روی زمین بودند تا چشمهای با کیفیت بالا را توسعه دهند

4. The trilobites produced the mosaic eye which has been retained by the insects.
[ترجمه ترگمان]The چشم mosaic را که توسط حشرات حفظ شده است، به وجود آوردند
[ترجمه گوگل]Trilobites چشم موزاییک را که توسط حشرات حفظ شده است تولید کرد

5. Trinucleid trilobites, with various types of fringe, are characteristic of Ordovician rocks.
[ترجمه ترگمان]Trinucleid trilobites با انواع مختلفی از رشته ها، مشخصه سنگ Ordovician هستند
[ترجمه گوگل]Trilobites تری سدیم، با انواع مختلف حاشیه، مشخصه سنگ های Ordovician هستند

6. As the trilobites spread through the seas of the world, they diversified into a great number of species.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که the از طریق دریاهای جهان گسترش یافت، آن ها به تعداد زیادی از گونه ها تنوع یافتند
[ترجمه گوگل]همانطور که تریلوبیت ها از طریق دریاهای جهان پخش می شوند، آنها به تعداد زیادی از گونه ها متنوع می شوند

7. Some trilobites lost their eyes, probably those that burrowed in mud or lived in lightless parts of the ocean.
[ترجمه ترگمان]بعضی از trilobites چشم خود را از دست دادند، احتمالا آن هایی که در گل و لای فرورفته یا در بخش های lightless اقیانوس می زیستند
[ترجمه گوگل]برخی از trilobites چشمان خود را از دست داد، احتمالا کسانی که در گل حفاری شده و یا در مناطق بی تاب اقیانوس زندگی می کردند

8. Trinucleid trilobites are blind, and with a greatly inflated mid-part of the head region.
[ترجمه ترگمان]Trinucleid trilobites کور هستند و در وسط ناحیه سر تا حد زیادی باد کرده اند
[ترجمه گوگل]تریلوبیت های ترنوکولید نابینا هستند و با ناحیه سر به شدت متورم شده اند

9. Many of the trilobite fossils found commonly elsewhere in the world are these empty suits of armour.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از فسیل ها trilobite که در جاه ای دیگر دنیا یافت می شوند، این زره خالی از زره است
[ترجمه گوگل]بسیاری از فسیل های تریلوبیت که معمولا در سایر نقاط جهان یافت می شوند، این لباس خالی از زره هستند

10. The differences among the trilobites of different ages can be used by paleontologists to date these rocks.
[ترجمه ترگمان]تفاوت میان انواع مختلف اعصار مختلف می تواند با استفاده از paleontologists تا به امروز این صخره ها مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]تفاوت های میان سه گانه ای که در سنین مختلف وجود دارد می تواند توسط پائئنتولوژیست ها برای شناسایی این سنگ ها استفاده شود

11. The trilobites evolved rapidly, and can therefore be used extensively in the dating of rocks at this time.
[ترجمه ترگمان]The به سرعت تکامل یافتند و بنابراین می توانند به طور گسترده در رابطه با صخره ها در این زمان مورد استفاده قرار گیرند
[ترجمه گوگل]تریلوبیت ها به سرعت در حال تکامل هستند و در این زمان می توانند به طور گسترده در قدمت سنگ ها مورد استفاده قرار گیرند

12. Added the trilobite, "Yup, this evolution thing is going great. "
[ترجمه ترگمان]اضافه کردن the، \" Yup، این تحول بزرگ بسیار خوب پیش می رود \"
[ترجمه گوگل]این تریلوبیت اضافه شده است: 'بله، این تکامل چیزی عالی است '

13. Trilobite is nowadays world's largest manufacturer of mixer feeder wagons with vertical auger.
[ترجمه ترگمان]trilobite امروزه بزرگ ترین تولید کننده of با auger عمودی است
[ترجمه گوگل]Trilobite در حال حاضر بزرگترین تولید کننده در جهان از واگن فیدر مخلوط با عمودی است

14. Even the simple trilobite has an eye (complete with its double lens system) that's considered an optical miracle by today's standards.
[ترجمه ترگمان]حتی the ساده دارای یک چشم (کامل با سیستم لنز دوتایی اش)است که به عنوان یک معجزه نوری از استانداردهای امروزی در نظر گرفته می شود
[ترجمه گوگل]حتی یک تریلوبیت ساده دارای یک چشم (با سیستم دو لنز دوگانه) است که توسط استانداردهای امروز به عنوان معجزه ی نوری شناخته می شود


کلمات دیگر: