1. three successive nights
سه شب پی در پی
2. we drove back successive waves of attackers
موج های پیاپی حمله کنندگان را پس راندیم.
3. the books was followed by many successive editions too
آن کتاب دارای ویراست های متعدد بعدی نیز بود.
4. the idea of a world order, successive both to the pagan and the christian
اندیشه ی یک نظام جهانی که در پی آیند نظام های شرک گرایی و مسیحیت است
5. a disordered country with a history of successive revolutions
کشوری پرآشوب با سابقه ی انقلاب های پی درپی
6. Human prehistory is divided into three successive periods: the Stone Age, the Bronze Age and the Iron Age.
[ترجمه ترگمان]تاریخ بشر به سه دوره متوالی تقسیم می شود: عصر حجر، عصر برنز و عصر آهن
[ترجمه گوگل]تاریخ انسانی انسانی به سه دوره پی در پی عصر حجر، عصر برنز و عصر آهن تقسیم شده است
7. Each successive revelation of incompetence is another nail in the chairman's coffin.
[ترجمه ترگمان]هر افشاگری پی درپی of یک میخ دیگر در تابوت رئیس است
[ترجمه گوگل]هر کشف پیروی از بی کفایتی یک ناخن دیگر در تابوت رئیس است
8. The team has had five successive victories.
[ترجمه ترگمان]این تیم پنج پیروزی پی درپی داشته است
[ترجمه گوگل]تیم پنج پیروزی متوالی داشته است
9. Successive administrations have failed to deliver adequate funding for education.
[ترجمه ترگمان]دولت های متوالی موفق به ارائه بودجه کافی برای تحصیل نشده اند
[ترجمه گوگل]ادارات متوالی موفق به ارائه بودجه کافی برای آموزش و پرورش شده اند
10. Successive governments have fought shy of such measures.
[ترجمه ترگمان]دولت های متوالی از چنین اقداماتی shy
[ترجمه گوگل]حکومت های متوالی با این اقدامات مخالف هستند
11. She won the race for the third successive year.
[ترجمه ترگمان]او برای سومین سال متوالی برنده مسابقه شد
[ترجمه گوگل]او برای سومین سال متوالی مسابقه را به دست آورد
12. The problem has been ignored by successive administrations.
[ترجمه ترگمان]این مشکل از سوی ادارات متوالی نادیده گرفته شده است
[ترجمه گوگل]این مشکل توسط ادارات متوالی نادیده گرفته شده است
13. Successive regimes annexed the region and populated it with lowland people.
[ترجمه ترگمان]رژیم های متوالی منطقه را ضمیمه کردند و آن را با افراد پست و پست اشغال کردند
[ترجمه گوگل]رژیم های پی در پی منطقه را به منطقه افزوده و مردم را به سمت پایین پر می کند
14. Two successive defeats have brought fresh criticism.
[ترجمه ترگمان]دو شکست پی درپی باعث انتقادات تازه شده است
[ترجمه گوگل]دو شکست متوالی نقد تازه ای به دست آورده اند
15. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
16. Successive governments have tried to deal with this issue.
[ترجمه ترگمان]دولت های متوالی کوشیده اند تا با این مساله سر و کار داشته باشند
[ترجمه گوگل]دولت های متوالی تلاش کرده اند تا با این موضوع کنار بیایند