sudd

1. A floating fishing camp drifts in the Sudd, one of Africa's largest wetlands-more than 20, 000 square miles in the rainy season.

[ترجمه ترگمان]یک اردوگاه ماهیگیری شناور در the، یکی از بزرگ ترین زمین های آفریقا - بیش از ۲۰ هزار مایل مربع در فصل بارانی، در حال تغییر است
[ترجمه گوگل]یک اردوگاه ماهیگیری شناور در رود Sud، یکی از بزرگترین تالاب آفریقا - بیش از 20، 000 مایل مربع در فصل بارانی راندگی دارد

2. A herd of buffalo navigate grasslands in the Sudd, which contains about 000 of the animals.

[ترجمه ترگمان]یک گله از buffalo در the، که حدود ۱،۰۰۰ حیوان در آن وجود دارد، حرکت می کنند
[ترجمه گوگل]یک گله بوفالو در مزرعه Sudd، که حاوی حدود 000 حیوان است، حرکت می کند

3. Islands in the vast swamplands of the Sudd, southern Sudan.

[ترجمه ترگمان]جزایر در مناطق وسیعی از the، جنوب سودان
[ترجمه گوگل]جزایر در غارهای گسترده Sudd، جنوب سودان

4. The dangers can be seen all too clearly in remote villages like Longuchuk, near the oil-rich Sudd marshes of Upper Nile state.

[ترجمه ترگمان]این خطرات را می توان به وضوح در روستاهای دورافتاده مانند Longuchuk، نزدیک باتلاق های Sudd غنی از نفت نیل علیا، مشاهده کرد
[ترجمه گوگل]خطرات را می توان در روستاهای دور افتاده مانند Longuchuk، در نزدیکی غارهای Sudd غنی از نفت دولتی نیل بالا مشاهده کرد

5. Masses of vegetation float like giant lily pads on the ever changing surface of the Sudd.

[ترجمه ترگمان]تعداد زیادی از گیاهان همچون نیلوفر آبی غول پیکر بر روی سطح در حال تغییر of شناور هستند
[ترجمه گوگل]توده های پوشش گیاهی مانند پد های لیلی های غول پیکر در سطح همیشه در حال تغییر Sudd

انگلیسی به فارسی

دیکشنری تخصصی

جملات نمونه