کلمه جو
صفحه اصلی

rejuvenated

انگلیسی به فارسی

جوانه زده، جوانی از سر گرفتن، دوباره جوان کردن


دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] نوگشته، جوان شده - به یک عارضه ساختاری، مانند یک تندان گسل گویند که در امتداد آن، جابجایی اولیه، تجدید گشته است. مترادف: احیا شده، جوان شده، نوگشته.

جملات نمونه

1. the long vacation seems to have rejuvenated her
چنین می نماید که تعطیلات طولانی او را جوان کرده است.

پیشنهاد کاربران

یعنی کسی یا چیزی ک باعث میشه جوانتر جذاب تر و مدرن تر به نظر برسی

احیا شود ( واکنش های شیمیایی )


کلمات دیگر: