1. The footman bowed the guests out.
[ترجمه ترگمان]خدمتکار با احترام میهمانان را مرخص کرد
[ترجمه گوگل]پایتخت از مهمانان بیرون می آید
2. They were bowed out by the footman.
[ترجمه ترگمان]پیشخدمت تعظیم کرد و گفت:
[ترجمه گوگل]آنها توسط پیمان خفه شدند
3. The footman went ahead against the hurricane.
[ترجمه ترگمان]خدمتکار به طرف گردباد پیش رفت
[ترجمه گوگل]پیاده روی در برابر طوفان پیش رفت
4. The footman walks out with the cook.
[ترجمه ترگمان]پیشخدمت با آشپز بیرون می آید
[ترجمه گوگل]پانمن با آشپز راه می رود
5. Artemis followed the footman across the faded rug, behind the backs of the guests.
[ترجمه ترگمان]آرتمس پشت سر مهمانان به دنبال پیشخدمت رفت
[ترجمه گوگل]آرتمیس پس از پیاده روی پدری که در پشت فرش فرو رفته بود، پشت سر مهمانها ایستاد
6. A footman came and did something deft with a spoon and a plate and a linen napkin.
[ترجمه ترگمان]خدمتکاری وارد شد و یک قاشق و یک بشقاب و یک دستمال کتانی به دست آورد
[ترجمه گوگل]یک پیمان آمد و با یک قاشق و یک ورق و یک دستمال کتانی چیزی را با خود برد
7. That sweet smell was death's footman.
[ترجمه ترگمان]این بوی شیرین خدمتکار مرگ بود
[ترجمه گوگل]این بوی شیرین، دستیار مرگ بود
8. Cupid draws his arrow on both footman and pharaoh.
[ترجمه ترگمان]رب النوع عشق به هر دو خدمتکار و فرعون تیر خورد
[ترجمه گوگل]کوپید فلش خود را در هر دو پاناما و فرعون تساوی می دهد
9. Footman: Murlocs? Here? They must have an encampment nearby!
[ترجمه ترگمان]footman: Murlocs؟ اینجا؟ حتما اردوگاه همین نزدیکی ها هست!
[ترجمه گوگل]Footman: Murlocs؟ اینجا؟ آنها باید یک مجتمع در نزدیکی دارند!
10. Week Footman: Double growth for Footmen and Swordsmen.
[ترجمه ترگمان]هفته footman: رشد مضاعف برای footmen و swordsmen
[ترجمه گوگل]Footman هفته: رشد دوگانه برای Footmen و Swordsmen
11. I am my own footman and parlour - maid for the moment.
[ترجمه ترگمان]من نوکر و نوکر خودم هستم
[ترجمه گوگل]من دستیار و دستیار خودم هستم - مامان برای لحظه ای
12. They had a footman in livery with them.
[ترجمه ترگمان]پیشخدمتی در لباس رسمی با آنان بود
[ترجمه گوگل]آنها با آنها لانه دار بودند
13. He saw her, encircled by mother, footman, maid, and porter, take her seat and drive away.
[ترجمه ترگمان]او را دید که مادر، خدمتکار، خدمتکار و دربان را احاطه کرده و از او دور شد
[ترجمه گوگل]او او را دید، که توسط مادر، پیکان، خدمتکار و حمل کننده محاصره شده بود، صندلی او را می برد و دور می کرد
14. Why, will the black footman tell tales?
[ترجمه ترگمان]چرا خدمتکار سیاه قصه می گوید؟
[ترجمه گوگل]چرا پاکت سیاه پوست به داستان می گوید؟