رجوع شود به: whoops
oops
رجوع شود به: whoops
انگلیسی به فارسی
رجوع شود به: whoops
انگلیسی به انگلیسی
حرف ندا ( interjection )
• : تعریف: a mild expression of dismay, sudden embarrassment, or unpleasant surprise, esp. at one's own mistake; whoops.
- Oops! I dropped my ice cream cone.
[ترجمه Zahra] آخ من بستنی قیفی ام را انداختم
[ترجمه ترگمان] ! اوپس من بستنی قیفی ام رو انداختم[ترجمه گوگل] وای! من مخروط بستنی خود را کاهش دادم
• whoops!; oh no! (cry of concern or regret, i.e. when something happens accidentally)
you say oops to show that there has been a slight accident or mistake.
you say oops to show that there has been a slight accident or mistake.
جملات نمونه
1. Oops, I think I made a boo-boo there - I hope she's not too upset.
[ترجمه ترگمان] اوه، فکر کنم یه بو رو اونجا گذاشتم امیدوارم زیاد ناراحت نباشه
[ترجمه گوگل]اوه، من فکر می کنم که یک boo boo وجود داشت - امیدوارم او خیلی ناراحت نشود
[ترجمه گوگل]اوه، من فکر می کنم که یک boo boo وجود داشت - امیدوارم او خیلی ناراحت نشود
2. Ouch, bloody hell! Oops, excuse my French!
[ترجمه ترگمان]آخ، چه جهنمی! آخ، ببخشید، فرانسویان را ببخشید!
[ترجمه گوگل]بله، جهنم خونین! ببخشید، فرانسه را فراموش کرده ام!
[ترجمه گوگل]بله، جهنم خونین! ببخشید، فرانسه را فراموش کرده ام!
3. Oops! I've typed two L's by mistake.
[ترجمه ترگمان]! اوپس من هم اشتباه کردم
[ترجمه گوگل]وای! من دو بار به اشتباه تایپ کرده ام
[ترجمه گوگل]وای! من دو بار به اشتباه تایپ کرده ام
4. Oops! I nearly dropped my cup of tea!
[ترجمه ترگمان]! اوپس نزدیک بود فنجان چای را پایین بیاورم!
[ترجمه گوگل]وای! تقریبا فنجان چایم را کم کردم
[ترجمه گوگل]وای! تقریبا فنجان چایم را کم کردم
5. Some jiggling, oops, juggling was done.
[ترجمه ترگمان]یک کمی لرزان و هی بیرون، انگار که شعبده بازی کرده باشد
[ترجمه گوگل]بعضی از جیغ زدن، اووو، زنگ زدن انجام شد
[ترجمه گوگل]بعضی از جیغ زدن، اووو، زنگ زدن انجام شد
6. Oops, I just spilled my water.
[ترجمه ترگمان] اوه، آب دهنم رو خالی کردم
[ترجمه گوگل]اوه، من فقط آب خودم را ریختم
[ترجمه گوگل]اوه، من فقط آب خودم را ریختم
7. Oops, just kidding about the computer-science professors.
[ترجمه ترگمان]اوه، فقط در مورد استادان علوم کامپیوتر شوخی می کنم
[ترجمه گوگل]متاسفم، فقط از اساتید کامپیوتر علم شوخی می کنم
[ترجمه گوگل]متاسفم، فقط از اساتید کامپیوتر علم شوخی می کنم
8. Oops, I've spelt that wrong.
[ترجمه ترگمان] اخ، من اشتباه خوندم
[ترجمه گوگل]متاسفم، من اشتباه کرده ام
[ترجمه گوگل]متاسفم، من اشتباه کرده ام
9. Oops, I was prowling around the wrong house.
[ترجمه ترگمان] اخ، داشتم اطراف خونه اشتباه پرسه می زدم
[ترجمه گوگل]اوه، من در اطراف خانه اشتباه می کردم
[ترجمه گوگل]اوه، من در اطراف خانه اشتباه می کردم
10. Oops. I hit the wrong button.
[ترجمه ترگمان] اوپس دکمه اشتباه رو زدم
[ترجمه گوگل]اوه من دکمه اشتباه را کردم
[ترجمه گوگل]اوه من دکمه اشتباه را کردم
11. Oops, I almost forgot my disposable Earplanes.
[ترجمه ترگمان] اخ، نزدیک بود Earplanes رو فراموش کنم
[ترجمه گوگل]اوه، من تقریبا فرشته های یکبار مصرفم را فراموش کرده ام
[ترجمه گوگل]اوه، من تقریبا فرشته های یکبار مصرفم را فراموش کرده ام
12. Oops, forgot to mention you are in the Bibliophile drawing .
[ترجمه ترگمان] اوه، یادم رفت اشاره کنم که تو اتاق نقاشی \"bibliophile\" هستی
[ترجمه گوگل]متاسفم، فراموش کرده ام که ذکر کنم شما در نقاشی Bibliophile هستید
[ترجمه گوگل]متاسفم، فراموش کرده ام که ذکر کنم شما در نقاشی Bibliophile هستید
13. Oops ! iI forget to call the gas company.
[ترجمه ترگمان]! اوپس ii فراموش کن به شرکت گاز زنگ بزنی
[ترجمه گوگل]وای! من فراموش کرده ام که با شرکت گاز تماس بگیرم
[ترجمه گوگل]وای! من فراموش کرده ام که با شرکت گاز تماس بگیرم
14. Adam: Oops ! I dropped it again! That is a slippery shrimp!
[ترجمه ترگمان]! اوپس دوباره آن را انداختم! ! این میگو slippery
[ترجمه گوگل]آدم آه! من دوباره آن را کاهش دادم این یک میگو لغزنده است!
[ترجمه گوگل]آدم آه! من دوباره آن را کاهش دادم این یک میگو لغزنده است!
پیشنهاد کاربران
آخ
آی
آی
اوف
وای . چه بد شد. شانس ندارم
وای
زرشک!!!
هه
زرشک
زرشک
بدشناس، اوووووف
ببخشید
آیکی، وای، وای نه
نه دیگه دیره. وای برمن
اوف ، اخ با حالت تاسف ( وقتی اشتباه کوچکی انجام دادی )
اوپس !
یه جوری سرزنش خود برای اشتباه کوچیکی، که مرتکب شدی !
مثل ، اه ، wtf، و . . . ، ،
یه جوری سرزنش خود برای اشتباه کوچیکی، که مرتکب شدی !
مثل ، اه ، wtf، و . . . ، ،
بدشانسی
یه جور بد شانسی
وای!
اوه
اوه
Oops
Whoops
چون کلمه ای ست برای بیان هیجان و احساس، در آخر کلمه �!� یا �، � می آید.
که معنای اوپس دارد. در مواقع اوه ، وای . . . و ازاین قبیل مورد استفاده قرار میگیرد.
( به ویژه هنگام بدبیاری یا شوکه شدن )
Whoops
چون کلمه ای ست برای بیان هیجان و احساس، در آخر کلمه �!� یا �، � می آید.
که معنای اوپس دارد. در مواقع اوه ، وای . . . و ازاین قبیل مورد استفاده قرار میگیرد.
( به ویژه هنگام بدبیاری یا شوکه شدن )
متاسفانه!
آخ
ای
اوف
ای
اوف
کلمات دیگر: