کلمه جو
صفحه اصلی

tortoiseshell


لاک یا سنگ لاک پشت، پوسته ی لاک پشت (که سابقا از آن شانه و غیره می ساختند)، لاک مصنوعی (که امروزه به جای لاک طبیعی به کار می رود)، پوست ابره ای لاک پشت دریایی

انگلیسی به فارسی

tortoiseshell


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the horny, mottled, yellowish-brown shell of certain turtles, esp. the hawksbill, or imitations of this material, used to make combs, eyeglass frames, and decorative objects.

• tortoiseshell is the hard brown and yellow shell from a sea turtle. it is often polished and used to make jewellery and ornaments.

جملات نمونه

1. He wears huge spectacles with thick tortoiseshell frames.
[ترجمه ترگمان]عینک بزرگی با قاب عینکش به چشم می خورد
[ترجمه گوگل]او عینک های عظیم با فریم های لاک زدن ضخیم می پوشد

2. The chances of finding a male tortoiseshell have been calculated at about 200 to
[ترجمه ترگمان]احتمال یافتن a مرد در حدود ۲۰۰ مورد محاسبه شده است
[ترجمه گوگل]شانس پیدا کردن شلوار مردانه مردانه در حدود 200 محاسبه شده است

3. First, what exactly is a tortoiseshell cat?
[ترجمه ترگمان]اول، دقیقا یک گربه وحشی است؟
[ترجمه گوگل]اول، دقیقا چه چیزی است گربه tortoiseshell؟

4. The tortoiseshell cat was found wounded and frightened in Grangetown, Middlesbrough, and brought to an animal sanctuary.
[ترجمه ترگمان]این گربه وحشی در Grangetown در میدلزبورو زخمی شد و به پناه گاه حیوانات رسید
[ترجمه گوگل]گربه لاک پشت در زاد و ولد در گرانجتونا و میدلزبورو یافت و به مقرهای حیوانی منتقل شد

5. It was Rats, Molly's huge tortoiseshell cat.
[ترجمه ترگمان]موش بزرگ مالی مالی بود
[ترجمه گوگل]این موش صحرایی، گربه بزرگ tortoiseshell بزرگ Molly بود

6. This beautiful tortoiseshell stretched, licked a languid paw and sat up.
[ترجمه ترگمان]این tortoiseshell زیبا کش و قوسی به بدنش داد و پنجه اش را لیسید و نشست
[ترجمه گوگل]این tortoiseshell زیبا کشیده، لیسید پا چرک و نشسته است

7. Stardancer, an enormous, tortoiseshell tomcat, lay peacefully in my arms.
[ترجمه ترگمان]Stardancer، یک گربه عظیم الجثه و tortoiseshell که در آغوش من خوابیده بود، خوابیده بود
[ترجمه گوگل]Stardancer، یک قاشق غذاخوری شبیه لوتو عظیم، در آرایش من آرام است

8. Beautiful combs, pure tortoiseshell, with jewels set in - just the colour to wear in her beautiful hair.
[ترجمه ترگمان]شانه زیبا، tortoiseshell خالص، با جواهر که فقط رنگی است که در موهای زیبای او به سر می برند
[ترجمه گوگل]شانه های زیبا، لاک پشت های خالص، با جواهرات تنظیم شده - فقط رنگی که در موهای زیبا آن پوشید

9. The Small Tortoiseshell is feeding in Farrell's "Bramblearium", a riot of wild flowers and nectar-rich brambles sitting in a small corner of the grounds around Farrell's house, a former mushroom farm.
[ترجمه ترگمان]The کوچک در فارل \"Bramblearium\"، یک شورش از گل های وحشی و خاره ای غنی از شهد در گوشه کوچکی از زمین های اطراف خانه فارل، یک مزرعه قارچی سابق، تغذیه می کند
[ترجمه گوگل]Tortoiseshell کوچک در Farrell's 'Bramblearium' تغذیه می شود، سرخورده از گل های وحشی و نارنجی غنی از نشیمن در گوشه کوچکی از محوطه اطراف خانه فرل، یک مزرعه قارچ سابق است

10. Beautiful combs, pure tortoiseshell, with jeweled rims — just the shade to wear in the beautiful vanished hair.
[ترجمه ترگمان]شانه زیبا، tortoiseshell خالص، با rims پر دار - فقط سایه برای پوشیدن در موهای زیبای ناپدید شده
[ترجمه گوگل]شانه های زیبا، لاک پشت های خالص، با رینگ های نگین دار - فقط سایه ای که در موهای زیبای ناپدید می شود

11. With his wiry grayish-brown hair, his tortoiseshell glasses and his intensity, Professor Lewin is the iconic brilliant scientist.
[ترجمه ترگمان]استاد لوین، دانشمند برجسته و برجسته، با موهای کم پشت خاکستری رنگش، عینک tortoiseshell و شدت او، یک دانشمند برجسته و برجسته است
[ترجمه گوگل]پروفسور لویین با استفاده از موهای خاکستری قهوه ای قهوه ای، قهوه ای شلوار و شدت او، دانشمند برجسته ای است

12. An elaborate inlay of tortoiseshell, ivory, and metal, used especially in decorating furniture.
[ترجمه ترگمان]یک inlay ظریف، عاج و فلز که به خصوص در تزئین اثاثه به کار می رفت
[ترجمه گوگل]یک تزئین پیچیده از tortoiseshell، عاج، و فلز، به ویژه در تزئین مبلمان استفاده می شود

13. Down in the street a tortoiseshell cat was chasing a dead leaf, " etc. "
[ترجمه ترگمان]در خیابان یک گربه وحشی به دنبال یک برگ مرده بود \"
[ترجمه گوگل]پایین در خیابان یک گربه tortoiseshell تعقیب یک برگ مرده، و غیره

14. A visible example of X chromosome inactivation is the tortoiseshell cat.
[ترجمه ترگمان]یک نمونه قابل رویت از غیرفعال سازی کروموزوم X یک گربه tortoiseshell است
[ترجمه گوگل]یک نمونه قابل رویت از غیرفعال کردن کروموزوم X، گربه لاک پشت است

پیشنهاد کاربران

گل باقالی

گربه با رنگ موی مخلوط زرد و قهوه ای و مشکی
پروانه با بال قهوه ای روشن

1. the hard shell of a turtle, especially the type with orange and brown marks, used for making combs, jewellery, etc.
2. a cat with black, brown, orange and white fur
3. a butterfly with orange and brown marks on its wings


کلمات دیگر: