کلمه جو
صفحه اصلی

planter


معنی : کشاورز، کشتار، زارع، صاحب مزرعه
معانی دیگر : (انسان یا ماشین) کشتگر، بذرپاش، صاحب مزرعه ی بزرگ، مالک کلان کشتزار، (جعبه یا گنجانه ی تزیینی که در آن گل می گذارند) گلدان (با pot دارد)

انگلیسی به فارسی

کشاورز، زارع، کشتار، صاحب مزرعه


کاشت، کشاورز، زارع، صاحب مزرعه، کشتار


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: one who plants.

(2) تعریف: one who owns or operates a plantation.

(3) تعریف: a container for houseplants.

• owner of a plantation; machine for sowing seeds; container to hold plants; window box
a planter is a person who owns or manages a plantation in a tropical country.

مترادف و متضاد

کشاورز (اسم)
agriculturalist, farmer, peasant, tiller, planter, agronomist, agriculturist, yeoman, husband, husbandman

کشتار (اسم)
murder, planter, carnage, massacre

زارع (اسم)
tiller, planter, nurseryman, farmhand, sharecropper

صاحب مزرعه (اسم)
planter

جملات نمونه

1. a corn planter
ماشین کشت ذرت

2. He is a cotton planter.
[ترجمه ترگمان] اون یه مزرعه پنبه - ه
[ترجمه گوگل]او یک گیاه پنبه است

3. The church planter must break the mould of self-sufficiency and dare to rely on his or her team.
[ترجمه ترگمان]مالک کلیسا باید به خودکفایی برسد و جرات کند به تیم خود تکیه کند
[ترجمه گوگل]کاشت کلیسا باید قالب خودکفایی را بشکند و جرات کند به تیم خود تکیه کند

4. Removing a plug of turf with the planter and replacing it with a pot-grown cowslip takes seconds.
[ترجمه ترگمان]برداشتن یک شاخه از خاک بر روی گلدان و جایگزینی آن با یک cowslip بزرگ، چند ثانیه طول می کشد
[ترجمه گوگل]از بین بردن چنگال با چمن زنی و جایگزینی آن با سیب زمینی پر از گلدان، چند ثانیه طول می کشد

5. It is likely that the church planter will soon want to leave his secular employment to devote himself fully to the work.
[ترجمه ترگمان]این احتمال وجود دارد که مالکان کلیسا به زودی از اشتغال سکولار خود خارج شوند تا خود را به طور کامل وقف کار کنند
[ترجمه گوگل]احتمال دارد که کشاورز کلیسا به زودی بخواهد استخدام سکولار خود را ترک کند تا خود را به طور کامل به کار اختصاص دهد

6. The planter means you can conceal the cooler with bright flowers throughout the seasons.
[ترجمه ترگمان]این کشت به این معنی است که شما می توانید خنک کننده را با گل های درخشان در تمام فصول پنهان کنید
[ترجمه گوگل]کاشتگر به این معنی است که شما می توانید کولر را با گل های روشن در فصل های مختلف پنهان کنید

7. The planter rested on thick beige carpeting that helped deaden the bone-shaking noise of aircraft launching and recovery operations.
[ترجمه ترگمان]این کشاورز بر روی فرش ضخیم بژ قرار داشت که به بی اثر کردن صدای لرزان استخوان و عملیات بازیابی کمک می کرد
[ترجمه گوگل]کاشی بر روی موکت بژ ضخیم ماندگار بود که باعث نابودی سر و صدای تراکم استخوان عملیات پرتاب و بازیابی هواپیما شد

8. But let not these requests from a young planter discourage you, my dear cousin.
[ترجمه ترگمان]اما پسر عموی عزیز، خواهش می کنم این تقاضا از طرف یکی از مالکان جوان شما را دلسرد کند
[ترجمه گوگل]اما اجازه ندهید که این درخواست های یک کشاورز جوان از بین برود، پسر عموی من

9. Married to the son of a wealthy planter from Santo Domingo.
[ترجمه ترگمان]با پسر یکی از مالکان ثروتمند، سانتو دومینگو، ازدواج کرد
[ترجمه گوگل]ازدواج پسر باغبان ثروتمند از سانتو دومینگو

10. The church planter will do well to set a goal of identifying and releasing others.
[ترجمه ترگمان]مالکان کلیسا برای تعیین هدف شناسایی و آزاد کردن دیگران به خوبی عمل خواهند کرد
[ترجمه گوگل]کاشت کلیسا برای تعیین یک هدف برای شناسایی و آزاد کردن دیگران انجام خواهد شد

11. ObjectiveTo measure cortical areas involved ankle dorsiflexion and planter flexion.
[ترجمه ترگمان]ObjectiveTo نواحی قشری involved ankle و planter flexion را اندازه گیری می کنند
[ترجمه گوگل]هدف از سنجش حوزه های کرتکتیو، مقابله با مفصل مچ پا و سایش فلزی است

12. Peyton Fahrquhar was a well to do planter, of an old and highly respected Alabama family.
[ترجمه ترگمان]خانم پیتون که صاحب یک خانواده قدیمی و محترم اهل آلاباما بود، به خوبی می توانست این کار را انجام دهد
[ترجمه گوگل]Peyton Fahrquhar خوب بود برای کاشت، یک خانواده قدیمی و بسیار محترم آلاباما

13. Planter - Put pebbles in the bottom of a small jar, then fill with potting soil.
[ترجمه ترگمان]سنگریزه را در ته یک شیشه کوچک قرار دهید و سپس خاک گلدان را پر کنید
[ترجمه گوگل]Planter - سنگریزه ها را در انتهای یک شیشه کوچک قرار دهید و سپس با خاک گلدان پر کنید

14. He was the son of a wealthy planter.
[ترجمه ترگمان] اون پسر یه کشاورز ثروتمند بود
[ترجمه گوگل]او پسر کاشت ثروتمند بود

a corn planter

ماشین کشت ذرت


پیشنهاد کاربران

باغچه

کف پا

گلدان

planter ( پزشکی )
واژه مصوب: کف‏پایی 2
تعریف: مربوط به کف پا یا واقع در آن


کلمات دیگر: