کلمه جو
صفحه اصلی

stouthearted


دلیرانه، پردل و جرئت، قوی دل، بی باک، نترس، متهور

انگلیسی به فارسی

قوی دل، دلیر


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: stout-heartedly (adv.), stout-heartedness (n.)
• : تعریف: brave and determined; not easily frightened or discouraged; dauntless.
مشابه: chivalrous, dauntless, heroic, sturdy

• courageous, bold, resolute, determined
someone who is stout-hearted is brave and determined; a literary word.

مترادف و متضاد

brave, courageous


Synonyms: adventurous, bold, daring, dashing, fearless, gallant, game, gritty, gutsy, hardy, heroic, lionhearted, plucky, spunky, stalwart, unafraid, undaunted, unfearful, valiant


جملات نمونه

1. a stouthearted fellow who had an active career in the army.
[ترجمه ترگمان]یکی از دوستان stouthearted که در ارتش خدمت کرده بود
[ترجمه گوگل]یک شخص خوشحال که در ارتش فعال بود

2. Even the most stouthearted of hikers would have had to turn back in this weather.
[ترجمه ترگمان]حتی the کوه نوردان مجبور بودند که در این آب و هوا برگردند
[ترجمه گوگل]حتی بیشترین بازدید کنندگان از مسافران مجبور به بازگشت به این آب و هوا بودند

3. He was artful and treacherous, and stouthearted soldier.
[ترجمه ترگمان]او زیرک و خائن، و سرباز stouthearted بود
[ترجمه گوگل]او هنرمندانه و خائنانه بود و سرباز خسته کننده بود

4. A stalwart knight, a stouthearted fellow who had an active career in the army.
[ترجمه ترگمان]شوالیه قوی هیکلی بود که شغلی فعال در ارتش داشت
[ترجمه گوگل]یک شوالیه دزدان دریایی، یک مرد باهوش که در ارتش فعال بود

5. The stouthearted are spoiled, they have slept their sleep: and none of the men of might have found their hands.
[ترجمه ترگمان]The فاسد شده اند، خوابشان برده است؛ و هیچ یک از مردان ممکن است دستشان را پیدا نکنند
[ترجمه گوگل]صدای خفیف خراب شده است، آنها خواب خود را خواب زده و هیچ یک از مردان ممکن است دست آنها را پیدا کند

6. Vladek, like Rupert, is the epitome of pluck: jaunty, stouthearted and as resourceful as he is intrepid.
[ترجمه ترگمان]Vladek، مثل \"روپرت\"، \"epitome\" - ه: پر زرق و برق، و به اندازه شجاع شجاع و شجاع است
[ترجمه گوگل]ولادک، مانند روپرت، مظهر خلق و خوی است، مشتاق و سرگردان است زیرا او بی دقت است

7. Of course you also need others' understanding, conciliation and support. But even at this moment, you're so silent, so peaceful, so stouthearted and so respectable!
[ترجمه ترگمان]البته شما به دیگران نیاز دارید که درک کنید مصالحه و حمایت اما در این لحظه، شما خیلی ساکت هستید، خیلی آرام، خیلی آرام و قابل احترام هستید!
[ترجمه گوگل]البته شما همچنین نیاز به درک، مصالحه و حمایت دیگران دارید اما حتی در این لحظه شما خیلی سکوت، صلح آمیز، بسیار مهربان و محترم هستید!

8. So we women should be strong like iron when we work, look ourselves as men, decidedly, manfully, stouthearted The idiosyncracy we appear in the work should be like this.
[ترجمه ترگمان]بنابراین ما زنان وقتی کار می کنیم، باید مثل آهن قوی باشیم، مثل مردان به خود بنگریم، مردانه، مردانه، و idiosyncracy که در کار ظاهر می شویم باید این گونه باشد
[ترجمه گوگل]بنابراین زنان وقتی که ما کار می کنند، مثل آهن باید قوی باشند، ما خودمان را به عنوان مردان نگاه می کنیم، قطعا، با قاطعیت و خشنود بودن شخصیتی که در کار ما ظاهر می شود باید مانند این باشد


کلمات دیگر: