کلمه جو
صفحه اصلی

tubal


معنی : لولهای، لوله رحم
معانی دیگر : لولی، وابسته به لوله (به ویژه لوله ی فالوپ)، وابسته به لوله رحمی یا گذرگاه تخم

انگلیسی به فارسی

لوله، لولهای، لوله رحم


(کالبدشناسی) وابسته به لوله رحمی یا گذرگاه تخم، لوله رحم، لوله ای


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: of, concerning, or taking place in a tube, esp. the Fallopian tube.

• concerning a tube, of the fallopian tubes (anatomy)

مترادف و متضاد

لوله ای (صفت)
tubular, cylindrical, tubal

لوله رحم (صفت)
tubal


کلمات دیگر: