کلمه جو
صفحه اصلی

polyp


معنی : پلیپ، بواسیر لحمی
معانی دیگر : (جانور شناسی) گزنه ی دریایی (انواع cnidarian های مار مانند که مژک های گزنده دارند - hydra هم می گویند)، اختپوت octopus an، جنس مرجان ابی hydra وشقایق نعمانی، طب بواسیر لحمی

انگلیسی به فارسی

(جانورشناسی) گزنه‌ی دریایی (انواع cnidarian های مار مانند که مژک‌های گزنده دارند - hydra هم می‌گویند)، (پزشکی) (به‌ویژه در بینی و مقعد و مثانه) پولیپ، گندمه، زائده‌ی گوشتی نرم


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: polypous (adj.)
(1) تعریف: an aquatic invertebrate, usu. sedentary or fixed in place, with a tubular body and a mouth surrounded by tentacles.

(2) تعریف: an abnormal growth projecting from a mucous lining, as in the throat, nose, or intestine.

• small growth protruding from a mucous membrane
a polyp is a small animal that lives in the sea. it has a hollow body like a tube and tentacles around its mouth.
a polyp is also a small, unhealthy growth on a surface inside your body, especially inside your nose. polyps are not usually dangerous.

مترادف و متضاد

پلیپ (اسم)
polyp

بواسیر لحمی (اسم)
polyp

جملات نمونه

1. Coral is formed by certain types of polyp.
[ترجمه ترگمان]مرجان با انواع خاصی از پلیپ شکل می گیرد
[ترجمه گوگل]مرجان از نوع خاصی از پولیپ تشکیل شده است

2. Polyp feeding Butterflyfish which die from starvation in captivity Which fishkeeper do you most admire - and why?
[ترجمه ترگمان]polyp تغذیه می کنند که از گرسنگی می میرند و از گرسنگی می میرند و چرا شما را تحسین می کند - و چرا؟
[ترجمه گوگل]پولیپ تغذیه Butterflyfish که از گرسنگی در اسارت می میرند کدام ماهیگیر بیشتر تحسین می کنید - و چرا؟

3. Ureteral fibroepithelial polyp is a rather rare benign tumor.
[ترجمه ترگمان]Ureteral fibroepithelial یک تومور خوب نادر است
[ترجمه گوگل]پولیپ فیبروپیتلیال مدفوع تومور خوش خیم نسبتا نادر است

4. Preventive reception of colonic polyp is still the best treatment.
[ترجمه ترگمان]پذیرش پیشگیرانه of هنوز بهترین درمان است
[ترجمه گوگل]دریافت پیشگیری از پولیپ کولون هنوز بهترین درمان است

5. Objective To study the relationship between eosinophil and polyp recurrence after the operation of nasal polyps.
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه رابطه بین eosinophil و پلیپ پس از عملیات of بینی
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه رابطه ی بین ائوزینوفیل و عود پولیپ پس از عمل بینی پولیپ بینی

6. The asexual polyp in the life cycle of a hydrozoan.
[ترجمه ترگمان]پلیپ جنسی در چرخه زندگی یک hydrozoan
[ترجمه گوگل]پولیپ بیضه در چرخه زندگی هیدروژنی

7. We report an unusual case of inflammatory fibroid polyp presenting with chronic anemia.
[ترجمه ترگمان]ما یک مورد غیرمعمول از polyp fibroid التهابی با کم خونی مزمن را گزارش می کنیم
[ترجمه گوگل]ما گزارش یک مورد غیر معمول از پولیپ فیبروئید التهابی ارائه با کم خونی مزمن

8. Polyp: Growth projecting from the wall of a cavity lined with a mucous membrane.
[ترجمه ترگمان]polyp: رشد از دیوار حفره ای که دارای غشا مخاطی می باشد
[ترجمه گوگل]رشد پولیپ از دیواره حفره ای که دارای یک غشای مخاطی است، طراحی شده است

9. At laparotomy, ileoileocolic intussusception led by an ileal polyp was found.
[ترجمه ترگمان]در laparotomy، intussusception by an پیدا شد
[ترجمه گوگل]در لاپاروتومی، انسداد ileoileocolic منجر به پولیپ ایلیال یافت شد

10. Objective To study the endoscopic surgery for bleeding polyp in sinus maxillaris.
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه جراحی endoscopic برای پلیپ خونریزی در maxillaris
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه جراحی آندوسکوپی برای خونریزی پولیپ در سینوس maxillaris

11. To look for the correlated gene of nasal polyp.
[ترجمه ترگمان]برای گشتن به دنبال ژن correlated پلیپ بینی
[ترجمه گوگل]برای جستجوی ژن همولای پولیپ بینی بیندازید

12. Inflammatory fibroid polyp, an uncommon lesion of the gastrointestinal tract, most commonly occurs in the stomach.
[ترجمه ترگمان]polyp التهابی سینه، ضایعه غیر معمول دستگاه گوارش، اغلب در معده رخ می دهد
[ترجمه گوگل]پولیپ فیبروئید التهابی، ضایعه غیر معمول دستگاه گوارش، بیشتر در معده اتفاق می افتد

13. Similar difficulties arise in the interpretation of another study of polyp patients that showed no differences in faecal bile acid excretion.
[ترجمه ترگمان]مشکلات مشابهی در تفسیر دیگری از بیماران پلیپ رخ می دهند که هیچ تفاوتی در دفع دفع اکسیژن faecal نشان نمی دهند
[ترجمه گوگل]مشکلات مشابهی در تفسیر مطالعات دیگری از بیماران پولیپ وجود دارد که نشان دهنده تفاوت در دفع اسید معده مدفوع نیست


کلمات دیگر: