کلمه جو
صفحه اصلی

porthole


معنی : مزغل، دریچه، پنجره کشتی یا هواپیما، سوراخ برج
معانی دیگر : (هواپیما و کشتی) پنجره (معمولا گرد یا بیضی)، سورا  برج، روزنه، مزغل

انگلیسی به فارسی

پنجره کشتی یا هواپیما، دریچه، مزغل، سوراخ برج


یورونیوز، دریچه، پنجره کشتی یا هواپیما، مزغل، سوراخ برج


انگلیسی به انگلیسی

• window in a ship or airplane; round opening
a porthole is a small round window in a ship or aircraft.

اسم ( noun )
(1) تعریف: a small opening or window in the side of a ship or airplane.

(2) تعریف: a small opening, as in a fortified wall, through which to aim a gun; embrasure.

مترادف و متضاد

مزغل (اسم)
arrow hole, loophole, porthole

دریچه (اسم)
scuttle, gate, hatch, valve, trap, window, porthole, choke, vent, wicket, lid, closure, slacker, hatchway, sallyport, trapdoor

پنجره کشتی یا هواپیما (اسم)
porthole

سوراخ برج (اسم)
porthole

جملات نمونه

1. I peep out the porthole and see a sea of clouds.
[ترجمه ترگمان]از سوراخ پنجره نگاه می کنم و دریایی از ابرها را می بینم
[ترجمه گوگل]من نگاهی بندازید و دریای ابرها را ببینید

2. She knelt up and peered through the tiny porthole. Brilliant sunshine illuminated the scene.
[ترجمه ترگمان]او زانو زد و از سوراخ کوچک آن سوراخ کوچک نگاه کرد نور درخشان خورشید صحنه را روشن می کرد
[ترجمه گوگل]او زانو زد و از طریق یخچال کوچک نگاه کرد آفتاب درخشان صحنه را روشن کرد

3. The Doctor found the porthole to the otherworld almost instinctively.
[ترجمه ترگمان]دکتر اتاق را به طور غریزی به اتاق دیگر برد
[ترجمه گوگل]دکتر در اغلب موارد به طور غریزی به اقیانوس اطلس نگاه کرد

4. A porthole was opened amidships and on a plank lay the small body.
[ترجمه ترگمان]سوراخ کشتی در وسط کشتی باز شده بود و روی تخته ای جسد کوچک قرار داشت
[ترجمه گوگل]یک دروازه ورودی در سواحل دریای باز باز شد و در یک تخته کوچک بدن را گذاشت

5. She knelt up and peered through the tiny porthole.
[ترجمه ترگمان]او زانو زد و از سوراخ کوچک آن سوراخ کوچک نگاه کرد
[ترجمه گوگل]او زانو زد و از طریق یخچال کوچک نگاه کرد

6. All cabins are outside, with porthole, have private facilities and air-conditioning.
[ترجمه ترگمان]همه کابین های بیرون، با آب رو، امکانات اختصاصی و تهویه مطبوع دارند
[ترجمه گوگل]همه کابین ها در خارج از منزل هستند، با چیدمان، امکانات خصوصی و تهویه مطبوع

7. He looked out his porthole, a diamond-shaped window in the door.
[ترجمه ترگمان]از پنجره به بیرون نگاه کرد، پنجره ای به شکل الماس به شکل الماس در در
[ترجمه گوگل]او نگاهی به انتهای خود، پنجره ی الماسی شکل در داخل آن گذاشت

8. Rostov peered past the screen at the porthole, but he could see nothing of the surface of the planet.
[ترجمه ترگمان]راستوف از پشت به صفحه پنجره نگاه کرد، اما چیزی از سطح زمین را نمی دید
[ترجمه گوگل]روستوف از روی نمایشگر روی صفحه نمایش نگاه کرد، اما چیزی از سطح سیاره نیافت

9. This will change the voltage at any porthole whose current line is affected, and the appropriate voltmeter will register the fact.
[ترجمه ترگمان]این کار ولتاژ را در هر یک از منافذ که خط جریان تحت تاثیر قرار می گیرد تغییر خواهد داد و the مناسب این واقعیت را ثبت خواهد کرد
[ترجمه گوگل]این باعث می شود ولتاژ هر ورودی که خط فعلی آن تحت تاثیر قرار می گیرد تغییر کند و ولتاژ مناسب این واقعیت را ثبت می کند

10. After airplane landing, saw from the porthole the first picture is, a combat transport stops in there, downward unloads a bunch of bunch of tent and the military stretcher.
[ترجمه ترگمان]بعد از فرود هواپیما، اولین عکس این است که حمل و نقل جنگی در آنجا متوقف می شود و گروهی از تعدادی چادر و برانکار نظامی را حمل می کند
[ترجمه گوگل]پس از فرود هواپیما، تصویر اول تصویر را مشاهده می کنید، حمل و نقل رزمی در آنجا متوقف می شود، به پایین یک دسته از چادر و ارتش نظامی را تخلیه می کند

11. Then see your visual body walking into the porthole.
[ترجمه ترگمان]سپس بدن بصری ات را دید که وارد سوراخ آب رو و سوراخ می شود
[ترجمه گوگل]سپس بدن بصری خود را به سمت چپ میچرخانید

12. Peering through the porthole stationed on the port (left) side of the sub, it appears to Sinton that the 350-foot-high seamount is covered in pillow lavas with very little sediment cover.
[ترجمه ترگمان]با دقت از دریچه مخزن مستقر در دهانه (چپ)زیر زیر، به نظر می رسد که the با ارتفاع ۳۵۰ فوتی در pillow با پوشش بسیار کمی رسوب پوشش داده می شود
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد از طریق ورودی که در سمت پورت (سمت چپ) زیر آن قرار دارد، به نظر سینتون این درخت با ارتفاع 350 پا با گدازه های بالش با پوشش بسیار کم رسوب پوشیده شده است

13. The methods of designing and repairing porthole die on large thickness profile are introduced.
[ترجمه ترگمان]از روش های طراحی و تعمیر سوراخ آب رو بر روی پروفیل ضخامت زیاد معرفی شده است
[ترجمه گوگل]روش های طراحی و تعمیر یخچال ها بر روی مشخصات ضخامت بزرگ معرفی می شوند

14. B : Opening porthole, lad. Go to sleep.
[ترجمه ترگمان] پنجره رو باز می کنیم، پسر بگیر بخواب
[ترجمه گوگل]B چیدمان باز، پسر برو بخواب

15. She jammed herself through the porthole.
[ترجمه ترگمان]او خودش را در سوراخ سوراخ سوراخ کرد
[ترجمه گوگل]او خود را از طریق چارچوب خود چسبانده است


کلمات دیگر: