کلمه جو
صفحه اصلی

musket


معنی : تفنگ فتیلهای، شاهین کوچک نر
معانی دیگر : (جنگ افزار قدیم) چمخال، شمخال

انگلیسی به فارسی

تفنگ فتیله ای، شاهین کوچک نر


موشک، شاهین کوچک نر، تفنگ فتیلهای


انگلیسی به انگلیسی

• heavy gun that was formerly used by infantry soldiers before the development of the rifle
a musket was an early type of rifle with a very long barrel.

مترادف و متضاد

تفنگ فتیله ای (اسم)
firelock, musket, matchlock

شاهین کوچک نر (اسم)
musket

جملات نمونه

1. The musket firing between skirmishers at times was very brisk.
[ترجمه ترگمان]شلیک تفنگی که بین تیراندازی شلیک شد بسیار چابک و چابک بود
[ترجمه گوگل]شلیک موشک میان اسکرینشایر ها بسیار سریع بود

2. Gluck was armed with an incredibly heavy musket, a single-shot museum piece with an octagonal barrel and a smooth bore.
[ترجمه ترگمان]گلوک مسلح به یک تفنگ فوق العاده سنگین، یک قطعه موزه ای single با یک بشکه هشت ضلعی و یک bore صاف بود
[ترجمه گوگل]Gluck مسلح بود با یک مسلک فوق العاده سنگین، یک قطعه موزه تک شات با بشکه هشت ضلعی و سوراخ صاف

3. Posed him in a uniform with a musket in front of a wax image of General Washington.
[ترجمه ترگمان]او را با تفنگ و یک تفنگ در مقابل یک تصویر موم از ژنرال واشنگتن برانداز کرد
[ترجمه گوگل]او را در لباس یک موشک در مقابل یک تصویر موم ژنرال واشنگتن قرار داد

4. The flash of guns and long lines of musket fire could be seen in bright relief against the blue and cloudless sky.
[ترجمه ترگمان]برق تفنگ و خطوط طویل تفنگ در برابر آسمان آبی و بی ابر دیده می شد
[ترجمه گوگل]فلاش اسلحه ها و خطوط طولانی آتش فرسوده می تواند در تسکین روشنایی در برابر آسمان آبی و ابر غلیظ دیده شود

5. The simple badge, a musket bordered by a wreath, signifies that an infantry or Special Forces soldier came under fire.
[ترجمه ترگمان]نشان ساده، تفنگی که کنار یک تاج گل آن قرار داشت، به این معنی است که سرباز یا سرباز نیروی ویژه در زیر آتش قرار دارند
[ترجمه گوگل]علامت ساده، یک مسطح که با یک تاج گل می شود، نشان می دهد که یک سرباز پیاده یا سرباز ویژه تحت آتش بوده است

6. I hunted with a musket two years ago.
[ترجمه ترگمان]دو سال پیش تفنگ رو شکار کردم
[ترجمه گوگل]من دو سال پیش با یک تفنگ شکار کردم

7. You go a musket bullet is superior.
[ترجمه ترگمان]تو برو یه گلوله تفنگ بهتر از این حرفاست
[ترجمه گوگل]شما بروید یک گلوله مشکانه برتر است

8. The musket and cannon fire seemed so real, making history spring to life before my eyes.
[ترجمه ترگمان]تفنگ و شلیک توپ چنان واقعی به نظر می رسید که تاریخ را در مقابل چشمانم پاک می کرد
[ترجمه گوگل]آتش بسوزی و توپ به نظر می رسید بسیار واقعی است، و تاریخ را به زندگی قبل از چشم من به ارمغان می آورد

9. This right here is a musket used in the Civil War.
[ترجمه ترگمان]اینجا یک تفنگ است که در جنگ داخلی مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]این حق در اینجا یک موشک است که در جنگ داخلی استفاده می شود

10. Finally the socket bayonet slides onto the musket and then locks on a barrel lug.
[ترجمه ترگمان]بالاخره سر نیزه سوراخ بر روی تفنگ می لغزد و بعد روی لوله اگزوز قفل می شود
[ترجمه گوگل]در نهایت، سرنیزه سوکت بر روی عضله اسلاید می شود و پس از آن قفل بر روی تیر بشکه

11. This forerunner of the musket is capable of firing deadly volleys that can pierce armour.
[ترجمه ترگمان]این forerunner تفنگ قادر به شلیک رگبار مرگبار است که می تواند زره را سوراخ کند
[ترجمه گوگل]این پیشگویی از مسکن قادر به شلیک volleys مرگبار است که می تواند زره را سوراخ کند

12. Mounted a camel this unit a powerful musket a " jezail '. "
[ترجمه ترگمان]یک شتر سوار بر شتر، یک تفنگ قدرتمند، \"jezail\" (jezail)، سوار بر شتر بود
[ترجمه گوگل]یک شتر این دستگاه را یک موشک قدرتمند 'jezail' قرار داده است '

13. I hunted a musket two years ago.
[ترجمه ترگمان]دو سال پیش یه تفنگ شکار کردم
[ترجمه گوگل]دو سال پیش من یک تفنگ را شکار کردم

14. Take not a musket to kill a butterfly.
[ترجمه ترگمان]یه تفنگ لازم نداره که یه پروانه رو بکشه
[ترجمه گوگل]یک موشک برای کشتن یک پروانه نگاه نکنید

15. While underneath, in a corner, were fowling piece, musket, and matchlock.
[ترجمه ترگمان]در آن هنگام، در گوشه ای، در گوشه ای، تفنگ و تفنگ و تفنگ و matchlock دیده می شد
[ترجمه گوگل]در حالی که در زیر، در یک گوشه، قطعه ماهیگیری، تفنگ و قفسه یاب بود


کلمات دیگر: