کلمه جو
صفحه اصلی

poseidon


معنی : خدای دریا
معانی دیگر : (اسطوره ی یونان) پوسایدون (خدای دریاها که رومی ها به او نپتون neptune می گفتند)، در افسانه یونان خدای دریا

انگلیسی به فارسی

(در افسانه یونان) خدای دریا


پوزیدون، خدای دریا


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: in Greek mythology, the god of the sea; Neptune.

• god of the sea, son of the gods chronos and rhea (greek mythology)

مترادف و متضاد

خدای دریا (اسم)
poseidon

جملات نمونه

1. Another version has Poseidon raping the Gorgon, Medousa, who gives birth to Persephone.
[ترجمه ترگمان]یک نسخه دیگر، Poseidon را در حال تجاوز به مدوز، Medousa، است که Persephone را به دنیا آورده است
[ترجمه گوگل]نسخه دیگری Poseidon تجاوز Gorgon، Medousa، که تولد Persephone است

2. In return Apollo sent a pestilence, and Poseidon the sea serpent.
[ترجمه ترگمان]در عوض، اپولو او را از بین برد و آن مار دریایی را از آن بیرون کشید
[ترجمه گوگل]در عوض آپولو یک مورچه را فرستاد و پوزیدون مار در دریا

3. The depths of that blue-green hymn to Poseidon can not be seen.
[ترجمه ترگمان]در اعماق اون سرود سبز آبی که Poseidon \"دیده نمیشه\"
[ترجمه گوگل]عمق آن شعر آبی سبز به پوزیدون نمیتواند دیده شود

4. The sea fell to Poseidon, and the underworld to Hades.
[ترجمه ترگمان]دریا به Poseidon رسید، و عالم اموات به حادث
[ترجمه گوگل]دریا به پوزیدون افتاد، و عالم ماده به Hades

5. As the action proper begins, Poseidon and Athene rush a white curtain round the perimeter of the auditorium.
[ترجمه ترگمان]همین که کار درست شروع شد، Poseidon و Athene پرده سفیدی را دور محوطه سالن نمایش گذاشتند
[ترجمه گوگل]همانطور که عملی شروع می شود، Poseidon و آتین عجله پرده سفید اطراف محیط سالن

6. Some other writers called it Poseidonis after Poseidon.
[ترجمه ترگمان]بعضی از نویسندگان دیگر آن را بعد از Poseidon نام می خوانند
[ترجمه گوگل]بعضی نویسندگان دیگر آن را Poseidonis پس از Poseidon نامیده اند

7. The Poseidon will sit 50 feet ( 15 meters ) underwater.
[ترجمه ترگمان]The ۵۰ فوت (۱۵ متر)زیر آب خواهد بود
[ترجمه گوگل]پوزیدون 50 فوت (15 متر) در زیر آب قرار خواهد گرفت

8. Games such as Project Poseidon has not happened.
[ترجمه ترگمان]بازی هایی مانند Poseidon پروژه رخ نداده است
[ترجمه گوگل]بازی هایی مانند پروژه Poseidon اتفاق افتاده است

9. In retaliation, Poseidon dragged him before a group of Athenian judges for trial.
[ترجمه ترگمان]در تلافی، Poseidon او را پیش از گروهی از قضات آتنی برای محاکمه کشید
[ترجمه گوگل]Poseidon در پاسخ به انتقادات خود را پیش از یک گروه قضات آتی برای محاکمه کشید

10. Poseidon: Kratos, before you reach Athens, there is a task you must complete.
[ترجمه ترگمان]Poseidon: Kratos قبل از رسیدن به آتن وظیفه ای است که باید کامل انجام دهید
[ترجمه گوگل]پوزیدون کراتوس، قبل از رسیدن به آتن، یک کار است که باید انجام دهید

11. Poseidon appointed the eldest of these sons, Atlas the Titan, ruler of his beautiful island domain.
[ترجمه ترگمان]Poseidon بزرگ ترین پسر این پسران، اطلس، فرمانروای قلمرو زیبای جزیره او شد
[ترجمه گوگل]Poseidon بزرگترین از این پسران، اطلس تایتان، حاکم دامنه جزیره زیبا خود را منصوب کرد

12. Poseidon and Athena 7 each wanted the honor.
[ترجمه ترگمان] Poseidon \"و\" آتنا \"۷ نفر میخواستن افتخار کنن\"
[ترجمه گوگل]پوزیدون و آتنا 7 هر یک از این افتخار را می خواستند

13. Poseidon offered a strong horse war.
[ترجمه ترگمان] Poseidon \"یه جنگ اسب قوی رو پیشنهاد داد\"
[ترجمه گوگل]پوزیدون یک جنگ اسباب قوی را عرضه کرد

14. The city was a center for worship of Poseidon, the ancient god of the sea.
[ترجمه ترگمان]شهر یک مرکز برای پرستش of بود، خدای باستانی دریا
[ترجمه گوگل]این شهر مرکز پرستش پوزیدون، خدای قدیم دریایی بود

15. They are Poseidon, Hades, Hestia, Germany and Mexico Seoul.
[ترجمه ترگمان]آن ها Poseidon، حادث، Hestia، آلمان و مکزیک هستند
[ترجمه گوگل]آنها Poseidon، Hades، Hestia، آلمان و مکزیک سئول هستند


کلمات دیگر: