کلمه جو
صفحه اصلی

subjacent


معنی : مادون، واقع در زیر
معانی دیگر : قرار گرفته در زیر، زیر نهشته، زیر نهشتی

انگلیسی به فارسی

واقع در زیر، مادون


زیرمجموعه، مادون، واقع در زیر


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: subjacently (adv.), subjacency (n.)
(1) تعریف: located or occurring below or underneath; underlying.

(2) تعریف: lower than, but not directly underneath.

• located below, situated beneath; lower than

مترادف و متضاد

مادون (صفت)
subordinate, subject, subservient, behindhand, subjacent, puisne, subaltern, subordinative

واقع در زیر (صفت)
nether, subjacent

جملات نمونه

1. The subjacent and lateral strata previously have been compacted.
[ترجمه ترگمان]لایه های جانبی و جانبی قبلا به وجود آمده اند
[ترجمه گوگل]لایه های زیرین و جانبی بعدا فشرده شده اند

2. The supervisory computer communicates with the subjacent computerthrough SIEMENS communication card CP56 The supervisory computer can get the data from the production process.
[ترجمه ترگمان]کامپیوتر نظارتی با کارت ارتباطی subjacent computerthrough SIEMENS ارتباط برقرار می کند کامپیوتر ناظر می تواند داده ها را از فرآیند تولید دریافت کند
[ترجمه گوگل]کامپیوتر نظارت با کامپیوتر مجاور از طریق کارت ارتباطی SIEMENS CP56 ارتباط برقرار می کند کامپیوتر های نظارت می توانند داده ها را از فرایند تولید دریافت کنند

3. For example subjacent device can store the drawer that the thing uses, the woodiness mesa after two-phase superposition also can regard as the table is used.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، دستگاه subjacent می تواند کشویی را که از آن استفاده می کند را ذخیره کند، تپه woodiness بعد از برهم نهی دو فازی نیز می تواند به عنوان میز مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال دستگاه زیرمجموعه می تواند کشو را که مورد استفاده قرار می گیرد را ذخیره کند، پس از دوپایه سازی، پوسته پوسته شدن نیز می تواند به عنوان جدول مورد استفاده قرار گیرد

4. The invention relates to HF/fluoride-free etching and doping media which are suitable for etching silicon dioxide layers and doping subjacent silicon layers.
[ترجمه ترگمان]این اختراع به زدایش آزاد HF \/ SiO [ ۲ ] مربوط می شود که برای حک لایه های سیلیکون دی اکسید و ناخالصی لایه های سیلیکون مناسب هستند
[ترجمه گوگل]این اختراع مربوط به اشعه HF / fluoride-free etching و doping media است که برای اچینگ لایه های دی اکسید سیلیکون و لایه های سیلیکونی مجاور doping مناسب است

5. The accuracy of settlement calculation of composite foundation with mixing piles depends on the additional stress distribution in the foundation, especially in the subjacent bed.
[ترجمه ترگمان]دقت محاسبه سازش پایه مرکب با piles مخلوط به توزیع فشار اضافی در اساس، به خصوص در بس تر subjacent بستگی دارد
[ترجمه گوگل]دقت محاسبه محاسبه بنیاد کامپوزیت با مخلوط کردن سیل بستگی به توزیع استرس اضافی در بنیاد، به ویژه در بستر مجاور دارد

6. TLR4 was also expressed in periodontal connective tissues, and the TLR4-positive cells was overall in connective tissue subjacent to epithelium.
[ترجمه ترگمان]TLR۴ همچنین در بافت های ارتباطی periodontal بیان شد و سلول های TLR۴ - مثبت به طور کلی در بافت ارتباطی subjacent تا بافت پوششی وجود داشتند
[ترجمه گوگل]TLR4 همچنین در بافت همبند پریودنتال بیان شد و سلول های TLR4 مثبت در بافت همبندی مجاور اپی تلیوم بودند

7. The karstic collapse column is the old bedrock subside which the stiff non-dissolubility rock caved in subjacent karst cave.
[ترجمه ترگمان]ستون فروپاشی کارستی، سنگ بس تر قدیمی است که سنگ خشک - در غار karst فرو می ریزد
[ترجمه گوگل]ستون فروپاشی کارستی، سنگ بستر قدیمی است که سنگ های غیر قابل حل شدن سخت را در غار کارستی زیرین حفره می کند

8. Based on experience got from construction practice, the treatments of soft foundation are expounded, and the simplified treatment method for subjacent soft stratum are discussed.
[ترجمه ترگمان]براساس تجربه به دست آمده از عمل ساخت وساز، درمان های پایه نرم، توضیح داده می شوند و روش درمانی ساده برای لایه نرم subjacent مورد بحث قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]بر اساس تجربهی انجام شده از عملیات ساختمانی، درمان پایه نرم افزوده شده است، و روش درمان ساده برای ورق نرم زیرین مورد بحث قرار گرفته است

9. The electron microscopy observation revealed that lipid deposition in the intima and subjacent media was marked in group B, but simvastatin improved these changes in group C.
[ترجمه ترگمان]مشاهده میکروسکوپ الکترونی نشان داد که رسوب چربی در محیط intima و subjacent در گروه B نشان داده شد، اما simvastatin این تغییرات را در گروه سی بهبود بخشید
[ترجمه گوگل]مشاهدات میکروسکوپ الکترونی نشان داد که رسوب لیپید در محیط انتیما و مجاور در گروه B مشخص شده است، اما سیمواستاتین این تغییرات را در گروه C بهبود داده است

10. The LOA sign is possibly related to a tight dural sac, which causes separation between the posterior dural sac and subjacent lamina in the neutral position.
[ترجمه ترگمان]نشانه LOA احتمالا مربوط به کیسه تنگ سخت شامه است که باعث جدایی بین کیسه سخت شامه جلویی و subjacent lamina در حالت خنثی می شود
[ترجمه گوگل]علامت LOA احتمالا مربوط به یک کیسه دیواری تنگ است، که باعث ایجاد جدایی بین کیسه دیروج خلفی و لامینی مجاور در موقعیت خنثی می شود


کلمات دیگر: