کلمه جو
صفحه اصلی

wheeling


شهر ویلینگ (در ایالت وست ویرجینیا - امریکا)

انگلیسی به فارسی

ویلینگ، چرخیدن، گرداندن


شهر ویلینگ (در ایالت وست ویرجینیا - آمریکا)


جملات نمونه

1. (tennyson) the wheeling orbs of change
چرخ های گردان تحول

2. He spends his time wheeling and dealing on the stock exchange.
[ترجمه ترگمان]او زمان خود را صرف گردش و معامله با بورس سهام می کند
[ترجمه گوگل]او زمان خود را صرف چرخش و خرید در بورس اوراق بهادار می کند

3. The sails of the windmill were wheeling round.
[ترجمه ترگمان]بادبان های آسیاب بادی چرخ می زدند
[ترجمه گوگل]بادبان های آسیاب بادی در حال چرخش بودند

4. It's an article about all the wheeling and dealing that goes on in financial markets.
[ترجمه ترگمان]این یک مقاله در مورد تمام معاملات و معاملات مربوط به بازارهای مالی است
[ترجمه گوگل]این یک مقاله در مورد همه چرخ ها و خرید و فروش است که در بازارهای مالی ادامه دارد

5. I saw her last night wheeling a buggy along Green Lane.
[ترجمه ترگمان]دیشب او را دیدم که در خیابان گرین جر و بحث می کرد
[ترجمه گوگل]من او را دیدم که شب گذشته در حال چرخیدن حشره دار در کنار سبز لین

6. From what I've heard he started wheeling and dealing fresh out of college.
[ترجمه ترگمان]از چیزهایی که شنیدم اون شروع به چرخیدن کرد و تازه از دانشگاه بیرون رفت
[ترجمه گوگل]از آنچه شنیده ام، او شروع به چرخیدن کرد و تازه از کالج خارج شد

7. In his wake came a waiter wheeling a trolley.
[ترجمه ترگمان]پیشخدمت از خواب پرید و یک چرخ دستی را به گردش درآورد
[ترجمه گوگل]بعد از ظهر، یک خدمتکار آمد و چرخ دستی را برداشت

8. The dog let out a savage howl and, wheeling round, flew at him.
[ترجمه ترگمان]سگ زوزه وحشیانه ای کشید و چرخید و به اطراف پرواز کرد
[ترجمه گوگل]سگ با صدای بی رحم بیرون رانده و دور گردن او را پرت کرد

9. Two nurses were wheeling him into the operating theatre.
[ترجمه ترگمان]دو پرستار او را به صحنه نمایش می دادند
[ترجمه گوگل]دو پرستار او را به تئاتر عملی می بردند

10. She watched a flock of seagulls wheeling high above her.
[ترجمه ترگمان]به یک دسته مرغان دریایی نگاه می کرد که بر فراز سرش می چرخیدند
[ترجمه گوگل]او یک گله ای از جوجه هایی را که بالای سر او بود، تماشا کرد

11. There will be a lot of wheeling and dealing before an agreement is reached.
[ترجمه ترگمان]قبل از رسیدن به توافق، حرکت و کنترل زیادی وجود خواهد داشت
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه به توافق رسیده شود، تعداد زیادی از چرخها و خرید و فروش وجود خواهد داشت

12. Then they were off again wheeling around the perimeter shooting up buildings and yet more aircraft.
[ترجمه ترگمان]پس از آن دوباره دور شدند و پیرامون ساختمان گشتی زدند و با این حال هواپیماهای بیشتری را پیاده کردند
[ترجمه گوگل]سپس آنها در حال چرخش در اطراف محیط پیرامون ساختمان ها و هواپیماهای دیگر بودند

13. A noisy crew of black-headed gulls is wheeling below the bridge, feeding on the river's detritus.
[ترجمه ترگمان]یک گروه پر سر و صدا در پایین پل می چرخید و از روی زمین آب می خورد
[ترجمه گوگل]خدمه پر سر و صدا از چشمه های سیاه و سفید در حال حرکت زیر پل، تغذیه در دلفریب رودخانه

14. Be careful when wheeling a trolley over any uneven ground if your child is in the seat.
[ترجمه ترگمان]اگر بچه شما در صندلی باشد مراقب باش که یک برانکار را روی هر زمین کج و معوج می چرخاند
[ترجمه گوگل]در صورتی که فرزند شما در صندلی باشد، مراقب باشید هنگام چرخاندن یک چرخ دستی بر روی هر زمین ناهموار

پیشنهاد کاربران

چرخ کاری


کلمات دیگر: