کلمه جو
صفحه اصلی

trisect


معنی : سه بخش کردن، بسه بخش مساوی تقسیم کردن
معانی دیگر : به سه قسمت بریدن، سه برشی کردن، تقسیم بسه قسمت

انگلیسی به فارسی

بسه بخش مساوی تقسیم کردن، سه بخش کردن، تقسیم بسهقسمت


trisect، سه بخش کردن، بسه بخش مساوی تقسیم کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: trisects, trisecting, trisected
مشتقات: trisection (n.), trisector (n.)
• : تعریف: to divide (a line, plane figure, or angle) into three equal parts.

• divide into three parts

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] سه بخش کردن، به سه قسمت مساوی تقسیم کردن، تثلیث نمودن

مترادف و متضاد

سه بخش کردن (فعل)
trisect

بسه بخش مساوی تقسیم کردن (فعل)
trisect


کلمات دیگر: