کلمه جو
صفحه اصلی

atomise

انگلیسی به انگلیسی

• reduce to particles; fragment, break into pieces, separate into fragments; divide into atoms; convert a liquid into spray; spray very delicately; demolish or destroy something using atomic weapons; subject to attack by atomic weapons (also atomize)

دیکشنری تخصصی

[نساجی] اسپری کردن

جملات نمونه

1. Atomised is, however, that rare thing, a novel of ideas that comes close to working.
[ترجمه ترگمان]با این حال، atomised یک چیز نادر، یک رمان از ایده هایی است که نزدیک به کار است
[ترجمه گوگل]با این حال، اتمیزه شده است، چیزی نادر، رمان ایده هایی است که نزدیک به کار است

2. But Atomised is far better than that.
[ترجمه ترگمان]اما Atomised خیلی بهتر از این حرفاست
[ترجمه گوگل]اما Tomised بسیار بهتر از آن است

3. Air injected into the powder path to atomise it into a pattern.
[ترجمه ترگمان]هوا به مسیر پودر تزریق شد تا آن را به یک الگو تبدیل کند
[ترجمه گوگل]هوا به مسیر پودر تزریق می شود تا آن را به یک الگوی اتمی کند

4. I felt the shock of the old, of the Mummy smell, the atomised odour of atavism.
[ترجمه ترگمان]احساس کردم که این شوک ناشی از بوی پیری، بوی atomised، بوی atavism
[ترجمه گوگل]من احساس شوک قدیمی، بوی مومیایی، بوی تلخ آتاویسم را

5. Medicine or distilled water to drop inside small volume to atomise glass inside and tube to join to the machine above.
[ترجمه ترگمان]از آب مقطر و یا آب مقطر استفاده کنید تا حجم کمی را به داخل شیشه داخل و داخل لوله انتقال دهید تا به دستگاه بالا متصل شود
[ترجمه گوگل]پزشکی و یا آب مقطر به داخل حجم کوچک به شیشه اتمی در داخل و لوله به داخل ماشین به بالا وارد شوید


کلمات دیگر: