1. a plan that offered indemnity against further financial loss
طرحی که ما را در مقابل زیان های بیشتر مالی بیمه می کرد
2. germany is still paying indemnity to some victims of nazism
آلمان هنوز هم به برخی از قربانیان نازی ها خسارت می پردازد.
3. he had to pay a large indemnity
او مجبور شد غرامت سنگینی بدهد.
4. the court did not pass on the question of indemnity
دادگاه درباره ی موضوع غرامت،نظری نداد.
5. Political exiles had not been given indemnity from prosecution.
[ترجمه ترگمان]تبعید شدگان سیاسی از تعقیب قضایی معاف نشده بودند
[ترجمه گوگل]تبعیدیان سیاسی از تعقیب قانونی برخوردار نیستند
6. They paid an indemnity to the victim after the accident.
[ترجمه ترگمان]بعد از تصادف به جبران خسارت به قربانی حقوق می دادند
[ترجمه گوگل]آنها بعد از حادثه قربانی را به عهده گرفتند
7. Under this treaty, they were to pay an indemnity for five million dollars.
[ترجمه ترگمان]تحت این پیمان، آن ها برای پنج میلیون دلار غرامتی به مبلغ پنج میلیون دلار پرداخت کردند
[ترجمه گوگل]بر اساس این معاهده، آنها باید مبلغ پنج میلیون دلار را پرداخت کنند
8. The government paid the family an indemnity for the missing pictures.
[ترجمه ترگمان]دولت برای این خانواده غرامتی به خانواده پرداخت کرد
[ترجمه گوگل]دولت قربانی نقض های گم شده خانواده شد
9. By contrast, traditional indemnity health insurance pays a large portion of the bill for whatever medical care patients seek.
[ترجمه ترگمان]در مقابل، بیمه سلامت، بخش بزرگی از این لایحه را برای هر نوع درمان پزشکی که به دنبال آن هستند می پردازد
[ترجمه گوگل]در مقابل، بیمه درمانی سنتی بیمه، بخش بزرگی از این لایحه را برای هر یک از بیماران درمانی دنبال می کند
10. Each partner is entitled to an indemnity for all bonafide expenses incurred on behalf of the partnership.
[ترجمه ترگمان]هر شریک مستحق دریافت غرامت بابت تمام هزینه های bonafide است که به نمایندگی از طرف شراکت متحمل می شود
[ترجمه گوگل]هر شریک حق برخورداری از تمامی هزینه های پاداش را که از طرف مشارکت متحمل شده اند، به عهده می گیرد
11. Only motor trade, legal expenses and professional indemnity covers are not available.
[ترجمه ترگمان]تنها تجارت موتوری، هزینه های حقوقی و پوشش های غرامت حرفه ای موجود نیست
[ترجمه گوگل]فقط تجارت موتور، هزینه های حقوقی و پوشش های حرفه ای در دسترس نیست
12. So make sure that you maintain a professional indemnity insurance policy for any work that you may intend to do!
[ترجمه ترگمان]بنابراین مطمئن شوید که برای هر کاری که ممکن است قصد انجام آن را داشته باشید، یک سیاست بیمه خسارت حرفه ای را حفظ کنید
[ترجمه گوگل]بنابراین اطمینان حاصل کنید که برای هر کاری که ممکن است قصد انجام آن را دارید، یک خط مشی بیمه حرفه ای را حفظ کنید!
13. The disadvantage of a bad debt warranty and indemnity is that all it does is provide a remedy for the purchaser.
[ترجمه ترگمان]ضرر یک ضمانت مالی بد و جبران خسارت این است که تمام این خسارت برای خریدار دارویی فراهم می کند
[ترجمه گوگل]ضعف ضمانت و بدهی بدهی بد است این است که همه چیز آن را برای خریدار فراهم می کند
14. Perhaps the Solicitors Indemnity Fund could publish regular figures.
[ترجمه ترگمان]شاید صندوق Solicitors Indemnity بتواند ارقام منظمی را منتشر کند
[ترجمه گوگل]شاید صندوق کمک هزینه وکالت دادگرا بتواند آمارهای منظم را منتشر کند