کلمه جو
صفحه اصلی

measurability


معنی : قابلیت اندازه گیری
معانی دیگر : قابلیت اندازه گیری

انگلیسی به فارسی

قابلیت اندازه‌گیری


اندازه گیری، قابلیت اندازه گیری


انگلیسی به انگلیسی

• capacity or ability to be measured

دیکشنری تخصصی

[حسابداری] قابلیت اندازه گیری
[ریاضیات] اندازه پذیری

مترادف و متضاد

قابلیت اندازه گیری (اسم)
commensurability, measurability

جملات نمونه

1. This index system pays attention to the measurability of the indexes and the attainability of the data.
[ترجمه ترگمان]این سیستم شاخص به تجزیه و تحلیل شاخص ها و تجزیه و تحلیل داده ها می پردازد
[ترجمه گوگل]این سیستم شاخص به اندازه گیری شاخص ها و قابلیت دسترسی داده ها توجه می کند

2. In this paper authors introduce the concept of measurability of a fuzzy random function, and solve the basic theoretical problem of measurability of fuzzy random functions successfully.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله نویسندگان مفهوم of یک تابع تصادفی فازی را معرفی کرده و مساله نظری پایه ای of توابع تصادفی فازی را با موفقیت حل می کنند
[ترجمه گوگل]در این مقاله نویسندگان مفهوم اندازه گیری قابلیت یک تابع تصادفی فازی را ارائه می دهند و مشکل اساسی اساسی اندازه گیری قابلیت های تصادفی فازی را با موفقیت حل می کنند

3. This measurability applies, quite intentionally, to all of these achievements.
[ترجمه ترگمان]این measurability به طور کامل به همه این دستاوردها اعمال می شود
[ترجمه گوگل]این اندازه گیری، کاملا عمدا، به تمام این دستاوردها اعمال می شود

4. Finally, the lack of accurate measurability severely hampers the statistical assessment of suitability of a stated hypothesis.
[ترجمه ترگمان]در نهایت، فقدان دقت دقیق، ارزیابی آماری مناسب بودن یک فرضیه بیان شده را مختل می کند
[ترجمه گوگل]در نهایت فقدان اندازه گیری دقیق دقیقا مانع ارزیابی آماری مناسب بودن فرضیه می شود

5. The measurability of effects on reducing the frequency noise was indicated.
[ترجمه ترگمان]The اثرات روی کاهش نویز فرکانس نشان داده شد
[ترجمه گوگل]اندازه گیری اثر بر کاهش نویز فرکانس نشان داد

6. Look for measurability in the products you buy.
[ترجمه ترگمان]به دنبال measurability در محصولاتی که شما می خرید بگردید
[ترجمه گوگل]به دنبال اندازه گیری در محصولات شما خرید

7. It uses modular coding design to improve reusability, measurability, readability.
[ترجمه ترگمان]این روش از طراحی کدگذاری پیمانه ای برای بهبود قابلیت استفاده مجدد، measurability، خوانایی استفاده می کند
[ترجمه گوگل]از طراحی برنامه نویسی مدولار برای بهبود قابلیت استفاده مجدد، اندازه گیری، قابلیت خواندن استفاده می کند

8. Finally, the lack of accurate measurability severely hampers the statistical assessment of suitability a stated hypothesis.
[ترجمه ترگمان]در نهایت، فقدان دقت دقیق، ارزیابی آماری مناسب بودن یک فرضیه بیان شده را مختل می کند
[ترجمه گوگل]در نهایت عدم اندازه گیری دقیق دقیقا مانع ارزیابی آماری مناسب بودن یک فرضیه می شود

9. Admittedly, the measurability isn't perfect.
[ترجمه ترگمان]مسلما the بی نقص نیست
[ترجمه گوگل]مسلما اندازه گیری کامل نیست

10. The problem which the Phillips-Lipsey model then had to confront was one of measurability: not a directly observable magnitude.
[ترجمه ترگمان]مشکلی که مدل فیلیپس - Lipsey باید با آن روبرو شود، یکی از measurability بود: یک اندازه به طور مستقیم قابل مشاهده نیست
[ترجمه گوگل]مشکلی که مدل فیلیپس-لیپسی با آن مواجه بود، یکی از اندازه گیری بود: نه یک مقدار قابل مشاهده مستقیم

11. The new concepts of the strong Markov property and rlaxed past progressive measurability on two-parameter processes are introduced in this paper.
[ترجمه ترگمان]مفاهیم جدید مربوط به دارایی مارکوف قوی و rlaxed های پیشرو در فرآیند دو پارامتری در این مقاله معرفی شده اند
[ترجمه گوگل]مفاهیم جدید اموال مارکف قوی و اندازه گیری مترقی گذشته در فرایندهای دو پارامتر در این مقاله معرفی شده است

12. An evaluation must follow the principles of essential nature, guidance, objectivity, student-centeredness, expansibility, measurability, simplicity, and the synthesis of quantity and quality.
[ترجمه ترگمان]ارزیابی باید اصول طبیعت اساسی، هدایت، بی طرفی، student، expansibility، measurability، سادگی، و سنتز کمیت و کیفیت را دنبال کند
[ترجمه گوگل]ارزیابی باید اصول طبیعت ضروری، هدایت، عینیت، محوریت دانش آموز، گسترش، اندازه گیری، سادگی، و سنتز کمیت و کیفیت را دنبال کند

13. It is in a difficult position in evaluation criteria, measurability and fuzziness, as well as in recognized teaching quality, with appraisal factors and so on.
[ترجمه ترگمان]این یک موقعیت دشوار در ارزیابی معیارهای ارزیابی، ابهام و ابهام، و همچنین در کیفیت آموزش به رسمیت شناخته شده، با عوامل ارزیابی و غیره است
[ترجمه گوگل]این در شرایط دشواری در معیارهای ارزیابی، اندازه گیری و فازی، و نیز در کیفیت آموزش شناخته شده، با عوامل ارزیابی و غیره است

14. Zynga co-founder and Chief Executive Mark Pincus, 45 years old, has used the measurability of Facebook activity to shape games in a way that hasn't been possible in the past.
[ترجمه ترگمان]Zynga co، یکی از بنیانگذاران و مدیر اجرایی \"مارک Pincus\" ۴۵ ساله، از the فعالیت فیس بوک برای شکل دادن به بازی ها به روشی استفاده کرده است که در گذشته امکان پذیر نبوده است
[ترجمه گوگل]Zynga، بنیانگذار و مدیر اجرایی مارک پینویس، 45 ساله، از اندازهگیری فعالیت فیس بوک برای شکل دادن به بازیها به نحوی که در گذشته امکانپذیر نبود استفاده کرده است


کلمات دیگر: