کلمه جو
صفحه اصلی

forging


معنی : جعل، برسندان کوبیدن، جعل سند
معانی دیگر : تقلب

انگلیسی به فارسی

برسندان کوبیدن، جعل سند، جعل، تقلب


آهنگری، جعل، برسندان کوبیدن، جعل سند


انگلیسی به انگلیسی

• act of forging, metalworking, work of a blacksmith

دیکشنری تخصصی

[حسابداری] آهنگری
[عمران و معماری] آهنگری

مترادف و متضاد

جعل (اسم)
fiction, forge, fake, forging

بر سندان کوبیدن (اسم)
forging

جعل سند (اسم)
forging

جملات نمونه

1. The mass movement for technical innovation is vigorously forging ahead in the factory.
[ترجمه ترگمان]حرکت جمعی برای نوآوری های فنی به شدت در کارخانه پیش می رود
[ترجمه گوگل]جنبش تودهای برای نوآوری های تکنولوژیکی به شدت در کارخانه پیش می رود

2. The blacksmith is forging the horseshoe.
[ترجمه ترگمان]آهنگر دست به نعل اسب می زند
[ترجمه گوگل]شمشیر اسب سواری است

3. They are forging ahead with their plans.
[ترجمه ترگمان]آن ها با برنامه های خود پیش می روند
[ترجمه گوگل]آنها با برنامه های خود پیش می روند

4. Jo's forging ahead with her plans to write a film script.
[ترجمه ترگمان]جو با برنامه های خود برای نوشتن یک فیلمنامه فیلم به پیش می رود
[ترجمه گوگل]جی در حال برنامه ریزی برای ساختن یک اسکریپت فیلم است

5. The organizers are forging ahead with a programme of public events.
[ترجمه ترگمان]سازمان دهندگان در حال پیشرفت با برنامه رویداده ای عمومی هستند
[ترجمه گوگل]برگزارکنندگان برنامه ای از رویدادهای عمومی را به پیش می برند

6. The company is forging ahead with its plans for expansion.
[ترجمه ترگمان]این شرکت در حال پیشرفت با برنامه های توسعه خود است
[ترجمه گوگل]این شرکت قصد دارد تا برنامه های خود را برای توسعه گسترش دهد

7. My work has been forging ahead recently.
[ترجمه ترگمان]کار من به تازگی پیشرفت کرده است
[ترجمه گوگل]کار من اخیرا جعل کرده است

8. The company is forging ahead with its plans.
[ترجمه ترگمان]شرکت با نقشه هایش پیش می رود
[ترجمه گوگل]این شرکت برنامه های خود را پیش رو دارد

9. He's getting good at forging his mother's signature.
[ترجمه ترگمان]داره برای جعل امضای مادرش خوب می شه
[ترجمه گوگل]او برای امضای مادر خود جعلی است

10. Our work has been forging ahead recently.
[ترجمه ترگمان]کار ما اخیرا در حال پیشرفت بوده است
[ترجمه گوگل]کار ما اخیرا جعل کرده است

11. They retooled the forging and pressing shop last month.
[ترجمه ترگمان]اونا ماه پیش از ساخت و ساختن مغازه استفاده کردن
[ترجمه گوگل]آنها ماه گذشته جعل و فشار دادن را بازسازی کردند

12. McGregor had admitted forging the coupon at an earlier hearing which was adjourned for reports.
[ترجمه ترگمان]مک گری گور به جعل کوپن در جلسه رسیدگی قبلی که به دنبال گزارش ها به تعویق افتاد اعتراف کرده بود
[ترجمه گوگل]McGregor مجبور به جعل کوپن در یک دادرسی که قبلا برای گزارش ها متوقف شده بود

13. All the indications are that we are now forging ahead.
[ترجمه ترگمان]تمام نشانه های آشکار این است که ما اکنون در پیش داریم
[ترجمه گوگل]همه نشانه ها این است که ما در حال پیشروی هستیم

14. Yet he knew from bitter experience that forging such a bond in the late twentieth century entailed experimentation and error.
[ترجمه ترگمان]با این وصف، او از تجربه تلخی می دانست که ایجاد چنین پیوندی در اواخر قرن بیستم منجر به آزمایش و خطا شد
[ترجمه گوگل]با این حال او از تجربه تلخ می دانست که ساختن چنین پیوند در اواخر قرن بیستم، تجربه و خطا را شامل می شد

15. But organizers were forging ahead yesterday with an ambitious program of public events to be held on the Mall Saturday and Sunday.
[ترجمه ترگمان]اما برگزارکنندگان روز گذشته با برنامه جاه طلبانه رویداده ای عمومی که قرار است روز شنبه و یکشنبه در مرکز خرید برگزار شود، به راه خود ادامه دادند
[ترجمه گوگل]اما روز شنبه و یکشنبه، برنامه ریزان برنامه های بلندپروازانه ای که در بازار برگزار می شود، برگزار شد

پیشنهاد کاربران

آهنگری ( مهندسی مکانیک )

فلزگری، فولادگری، کار روی فولاد

حرکت سریع رو به جلو
Forging ahead یعنی حرکت / پیشرفت رو به جلو

آهنگری


کلمات دیگر: