کلمه جو
صفحه اصلی

originally


در آغاز، در اصل، در ابتدا، اصلا، اسلا، از اصل، در آغاز کار، بطور بکر یا تازه

انگلیسی به فارسی

در آغاز، در اصل، در ابتدا، اصلا


مبتکرانه، با نوآوری، با ابتکار


انگلیسی به انگلیسی

قید ( adverb )
(1) تعریف: with reference to source or origin.

(2) تعریف: in an original or unique fashion.

(3) تعریف: at first.

- Originally I wanted to be an actor.
[ترجمه محمد حیدری] در واقع می خواستم که یه بازیگر بشم.
[ترجمه ARMY] اول من می خواستم یک بازیگر بشوم.
[ترجمه M.T.Kh] من در ابتدا می خواستم یک بازیگر شوم
[ترجمه ترگمان] در ابتدا من می خواستم یک بازیگر باشم
[ترجمه گوگل] در اصل من می خواستم یک بازیگر باشم

• in an original manner; at first, in the first place; with respect to origin

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] در ابتدا، در آغاز

مترادف و متضاد

initially


Synonyms: at first, at the outset, at the start, basically, by birth, by origin, first, formerly, incipiently, in the beginning, in the first place, primarily, primitively, to begin with


Antonyms: secondarily


جملات نمونه

1. this book was originally published under a different title
این کتاب در اصل با عنوان دیگری چاپ شده بود.

2. this house was originally a shop
این خانه در اصل دکان بوده است.

3. The sedimentary rocks were originally reposited in the water.
[ترجمه ترگمان]سنگ های رسوبی در اصل در آب reposited بودند
[ترجمه گوگل]سنگ های رسوبی در ابتدا در آب ریخته شدند

4. The island was originally circular in shape.
[ترجمه ترگمان]جزیره در اصل به شکل مدور بود
[ترجمه گوگل]این جزیره در اصل شکل دایره ای بود

5. We alone is the best penalty we originally fault how difficult.
[ترجمه ترگمان]ما به تنهایی بهترین جریمه ای هستیم که ما در ابتدا مقصر بودیم
[ترجمه گوگل]ما به تنهایی بهترین مجازات است که در اصل گسل دشوار است

6. The guards were originally hired to watch over the houses as they were being built.
[ترجمه ترگمان]نگهبان ها در اصل برای تماشای خانه هایی که ساخته شده بودند، استخدام شده بودند
[ترجمه گوگل]نگهبانان در ابتدا استخدام شده بودند که به هنگام ساختن خانه ها مراقب باشند

7. Originally paper money could, upon demand, as of right be changed into gold.
[ترجمه ترگمان]در اصل، پول کاغذی به تقاضا می تواند به طلا تبدیل شود
[ترجمه گوگل]در اصل پول کاغذی می تواند، براساس تقاضا، به درستی به طلا تبدیل شود

8. It was Bob who originally put up the idea of the exhibition.
[ترجمه ترگمان]این باب بود که ابتدا ایده نمایشگاه را مطرح کرد
[ترجمه گوگل]این باب بود که در ابتدا ایده نمایشگاه را مطرح کرد

9. Maupin's novels have all appeared originally as serials.
[ترجمه ترگمان]داستان های Maupin همیشه در اصل مدام به نظر می آید
[ترجمه گوگل]رمانهای ماوپین در اصل به عنوان سریال ظاهر شدند

10. Canals in the area were originally built for the carriage of coal.
[ترجمه ترگمان]Canals در این ناحیه در اصل برای حمل زغال سنگ ساخته شده اند
[ترجمه گوگل]کانال های منطقه در اصل برای حمل زغال سنگ ساخته شده است

11. The idea originally emanated from his brother.
[ترجمه ترگمان]این ایده در اصل از برادرش سرچشمه می گرفت
[ترجمه گوگل]ایده در اصل از برادرش به وجود آمد

12. I had a notion that she originally came from Poland.
[ترجمه ترگمان]من تصور می کردم که اصالتا اهل لهستان است
[ترجمه گوگل]من یک مفهوم داشتم که او از لهستان بود

13. It was originally envisaged that the talks would take place in the spring.
[ترجمه ترگمان]در اصل پیش بینی شده بود که مذاکرات در بهار برگزار شود
[ترجمه گوگل]در ابتدا قرار بود مذاکرات در بهار برگزار شود

14. After much discussion they settled on the plan originally proposed.
[ترجمه ترگمان]پس از بحث زیاد درباره این برنامه که در اصل پیشنهاد شده بود، نشستند
[ترجمه گوگل]پس از بحث و گفت و گو، آنها در برنامه ای که در ابتدا پیشنهاد شده بود، حل و فصل شدند

15. The family originally came from France.
[ترجمه ترگمان]خانواده اصالتا اهل فرانسه بودند
[ترجمه گوگل]این خانواده در اصل از فرانسه بود

16. They originally asked for $5 million, but finally settled for a lesser sum.
[ترجمه ترگمان]آن ها در ابتدا ۵ میلیون دلار درخواست کردند، اما در نهایت برای مبلغ کمتری مستقر شدند
[ترجمه گوگل]آنها ابتدا برای 5 میلیون دلار درخواست کردند اما در نهایت مبلغی کمتر پرداخت کردند

This house was originally a shop.

این خانه در اصل دکان بوده است.


پیشنهاد کاربران

در اصل
با اصالت

At first
From or in the beginning

در ابتدا

جای مادری

در اصل

اصالتا
I'm originally From Esfahan

اصلیت

اصیل

اهل جایی بودن


اصیل اصلیت

در اصل. اصالتا

از ابتدا

اصالتا

اصلیتا


اصل، اصالت و اصیل

اولا، قبلا
he originally came from Florida but lives in Chicago now.

در ابتدا، در اصل ( برای اولین بار )

طبیعتاً

در واقع, وقعا, در اصل
ابتدا و ریشه فرمول های فیزیک و ریاضی مثال: ( فکر کنید که شما می خواهید یک سهمی رو رسم کنید. از فرمول b/2a - استفاده می کنید و اون رو تو معادله صدق میدید خو اینجا از یک orginally استفاده کردید. )

Originall اصلی
Originally در اصل
مثلا :در اصل مهم نبود

اصلی

من با نظر Myosotis
موافقم

اصالت
Examples: i'm originally iranian

اصیل / نژاده


originally that was wrong
اصلا از اولشم این کار اشتباه بود


کلمات دیگر: