• person who normalizes, thing that makes normal; (mathematics) subgroup that consists of elements that commutes with a given element (also normaliser)
normalizer
انگلیسی به انگلیسی
دیکشنری تخصصی
[ریاضیات] بهنجارساز
پیشنهاد کاربران
normalizer ( ریاضی )
واژه مصوب: بهنجارساز
تعریف: برای زیرمجموعه ای مفروض مانند H از یک گروه، زیرگروه متشکل از همۀ عنصرهایی مانند g از گروه که g - 1Hg=H|||متـ . نرمال ساز
واژه مصوب: بهنجارساز
تعریف: برای زیرمجموعه ای مفروض مانند H از یک گروه، زیرگروه متشکل از همۀ عنصرهایی مانند g از گروه که g - 1Hg=H|||متـ . نرمال ساز
کلمات دیگر: