کلمه جو
صفحه اصلی

wapiti


معنی : گوزنسفید و شاخ بلند و بزرگ
معانی دیگر : (جانور شناسی) واپی تی (نوعی آهوی بزرگ بومی امریکای شمالی: cervus canadensis)، گوزن سفید و شا بلند و بزرگ

انگلیسی به فارسی

(جانورشناسی) گوزن سفید و شاخ بلند و بزرگ


wapiti، گوزنسفید و شاخ بلند و بزرگ


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: wapiti, wapitis
• : تعریف: a very large North American deer that has curved antlers with many branches; elk.

• large north american deer that has tall antlers and a greyish brown color

مترادف و متضاد

گوزن سفید و شاخ بلند و بزرگ (اسم)
wapiti

جملات نمونه

1. At present the study of Wapiti (Cervus elaphus) embryo engineering technique is only on the start-up stage, so there are many blank fields nobody set food in.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر مطالعه تکنیک مهندسی جنین (Cervus elaphus)تنها در مرحله اول راه اندازی است، بنابراین بسیاری از زمین های خالی وجود دارند که هیچ کس غذا را در آن ایجاد نمی کند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر مطالعه روش مهندسی جنین Wapiti (Cervus elaphus) تنها در مرحله راه اندازی است، بنابراین بسیاری از مواد خالی وجود دارد که هیچ کس غذا را در آن قرار نمی دهد

2. The basic situation of Gansu wapiti on the Sunan deer farm was investigated from 1999-200
[ترجمه ترگمان]وضعیت اولیه گانسو در مزرعه Sunan از ۱۹۹۹ تا ۲۰۰ مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]وضعیت اساسی گانسو بر روی مزرعه گوزن سانان از سال 1999 تا 2003 مورد بررسی قرار گرفت

3. The Wapiti 's ear skin fibroblasts cell and Wapiti antler stem cell culture methods and the culture system were developed.
[ترجمه ترگمان]The پوست گوش Wapiti و روش کشت سلول ساقه Wapiti و سیستم فرهنگ توسعه یافته است
[ترجمه گوگل]روش های کشت سلول های فیبروبلاست های پوست گوش و کمپانی Wapiti و سیستم کشت و رشد سلول های بنیادی انگلی است

4. This showed that some wapiti groups in northwest were invasion by the other group, may be due to the hybrid introduction from different populations.
[ترجمه ترگمان]این امر نشان داد که برخی از گروه های wapiti در شمال غربی حمله به گروه دیگر ممکن است به دلیل معرفی هیبریدی از جمعیت های مختلف باشند
[ترجمه گوگل]این نشان می دهد که برخی گروه های وینتیس در شمال غربی گروه دیگری را تهاجم می کنند، ممکن است به دلیل معرفی ترکیبی از جمعیت های مختلف باشد

5. Objective To study the ultrastructural changes of wapiti oocytes and provide theoretical basis for wapiti breeding arid reproduction.
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه تغییرات ultrastructural of oocytes و ارایه مبانی نظری برای تولید مثل تولید مثل arid است
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه تغییرات فراصوتی تخمک های آوییتی و فراهم آوردن مبنای نظری برای تولید انگل های انگلیسی پرورشی خشک است

6. The objective of this study was Gansu wapiti in the Sunan deer farm, Studied the antler growth laws and characteristics of Gansu wapiti.
[ترجمه ترگمان]هدف از این مطالعه Gansu wapiti در مزرعه گوزن های شمالی بود که در آن قوانین رشد antler و خصوصیات گانسو را Studied
[ترجمه گوگل]هدف از این مطالعه Gansu WAPITIS در مزرعه گوزن سونان، مطالعه قوانین رشد و رشد قارچ Gansu

7. ConclusionThe test proved that wapiti velvet antler possesses gonadotripic effect.
[ترجمه ترگمان]آزمایش ConclusionThe ثابت کرد که شاخ گوزن wapiti اثر gonadotripic داره
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری این آزمایش نشان داد که انگل مخملی آوینیتی دارای اثر گنادوتوریپیک است

8. The optimum enzymatic hydrolysis conditions on preparation of peptides from Cervus elaphus(Chinese Wapiti) antler blood were determined.
[ترجمه ترگمان]شرایط بهینه هیدرولیز آنزیمی در آماده سازی پپتید از Cervus elaphus (Wapiti)مهار شد
[ترجمه گوگل]شرایط هیدرولیز آنزیمی مطلوب برای آماده سازی پپتیدهای خون قارچی Cervus elaphus (Chinese Wapiti) تعیین شد

9. To isolate and identify the bacteria form the liver of aborted fetus of wapiti.
[ترجمه ترگمان]برای مجزا کردن و شناسایی باکتری ها، کبد جنین سقط شده of را تشکیل می دهد
[ترجمه گوگل]برای جداسازی و شناسایی باکتری ها، کبد جنین سقط جنین آویتی را تشکیل می دهد

10. Five blood protein loci ( Alb, Pro, Tf, Prt, Hb ) of 40 Xinjiang Tianshan Wapiti were detected by vertical . . .
[ترجمه ترگمان]پنج جایگاه پروتئین خونی (Alb، Pro، Tf، prt، Hb، Hb)۴۰ جین جیانگ Tianshan Wapiti به وسیله عمودی تشخیص داده شدند
[ترجمه گوگل]پنج پروتئین پروتئین خون (Alb، Pro، Tf، Prt، Hb) از 40 سین کیانگ Tianshan Wapiti با عمودی تشخیص داده شد

11. In so doing, they could not only hunt some of the buffalo and wapiti for fur and food source, but also eat of the roots, nuts, berries and grasses that they likewise consumed.
[ترجمه ترگمان]در این کار، آن ها نه تنها می توانند برخی از بوفالو و wapiti را برای خز و منبع غذایی شکار کنند، بلکه از ریشه ها، آجیل، توت ها، و سبزه ها نیز استفاده کنند
[ترجمه گوگل]به این ترتیب، آنها می توانند نه تنها برخی از بوفالو ها و آویشن را برای منبع خز و مواد غذایی شکار کنند، بلکه از ریشه، آجیل، انواع توت ها و گیاهان نیز استفاده می کنند که آنها نیز مصرف می کنند

12. Our studies on oocytes ultrastructure, in which experimental materials came from Wapiti, was just one of the blanks.
[ترجمه ترگمان]مطالعات ما بر روی oocytes ultrastructure، که در آن مواد آزمایشی از Wapiti می آمدند، تنها یکی از جاه ای خالی بود
[ترجمه گوگل]مطالعات ما بر روی زیر ساخت های تخمک گذاری که مواد آزمایشگاهی از Wapiti به دست آمد، تنها یکی از آنها بود

13. By use of the modified method of triple-stain technique could evaluate the level of wapiti acrosome reaction effectively.
[ترجمه ترگمان]استفاده از روش اصلاح شده تکنیک سه لکه می تواند سطح واکنش wapiti را به طور موثر ارزیابی کند
[ترجمه گوگل]با استفاده از روش اصلاح شده روش تکثیر سه بعدی، می توان سطح واکنش آکروزوم آویتی را به طور معنی داری ارزیابی کرد


کلمات دیگر: