کلمه جو
صفحه اصلی

wearer


معنی : پوشنده لباس
معانی دیگر : پوشنده لباس

انگلیسی به فارسی

پوشنده لباس


پوشنده، پوشنده لباس


انگلیسی به انگلیسی

• one who wears

مترادف و متضاد

پوشنده لباس (اسم)
wearer

جملات نمونه

1. None but the wearer knows where the shoe pinches.
[ترجمه فاطمه عبدی] فقط کسی که کفش رو پوشیده می دونه که کجای پا رو میزنه.
[ترجمه ترگمان]هیچ کس جز کسی که این کفش رو نیشگون میگیره نمیدونه
[ترجمه گوگل]هیچ کس نمی داند کجا کفش خرج کند

2. These suits are designed to protect the wearer from cold shock as they enter the water.
[ترجمه ترگمان]این لباس ها برای حفاظت از پوشنده لباس در هنگام ورود به آب طراحی شده اند
[ترجمه گوگل]این لباس ها برای محافظت از پوشیدنی از شوک سرد در هنگام ورود به آب طراحی شده اند

3. The straps can be adjusted to suit the wearer.
[ترجمه ترگمان]بندها را می توان تنظیم کرد تا برای پوشنده لباس مناسب باشد
[ترجمه گوگل]تسمه ها را می توان با توجه به لباس پوشیدنی تنظیم کرد

4. Clothes, of course, say a lot about the wearer.
[ترجمه ترگمان]لباس ها البته چیزهای زیادی در مورد پوشنده لباس می گویند
[ترجمه گوگل]البته، لباس های بسیار زیادی در مورد پوشیدنی می گویند

5. Saris are seen as a sign of the wearer being progressive.
[ترجمه ترگمان]saris به عنوان نشانه ای از پیشرو بودن پوشنده لباس دیده می شوند
[ترجمه گوگل]ساریس به عنوان نشانه ای از مصرف کننده به عنوان مترقی دیده می شود

6. Lydia Glasher writes that the wearer of these diamonds will be cursed by the wrong she did.
[ترجمه ترگمان]لیدیا Glasher نوشته که صاحب این الماس ها از اشتباهی که کرده نفرین خواهد شد
[ترجمه گوگل]لیدیا گلاسر می نویسد که استفاده کننده از این الماس با اشتباه او، لعنت خواهد شد

7. The structural invisibility enjoyed by the uniform wearer is a strange matter to experience.
[ترجمه ترگمان]نامریی کننده ساختاری که توسط پوشنده لباس استفاده می شود، یک موضوع عجیب برای تجربه است
[ترجمه گوگل]نامرئی ساختاری که توسط یک لباس پوشیدنی لذت برده می شود، یک امر عجیب و غریب برای تجربه است

8. Maker and wearer share a breathtaking expectation.
[ترجمه ترگمان]آفریدگار و wearer در انتظار ما هستند
[ترجمه گوگل]سازنده و استفاده کننده از انتظارات نفسانی برخوردار است

9. You show me a tweed-skirted twinset and pearl wearer, and I guarantee there's a scarlet bustier pulsating beneath.
[ترجمه ترگمان]تو به من یه کلاه پوست پشمی و مروارید نشون دادی و من ضمانت می کنم که یه bustier سرخ به همراه داره
[ترجمه گوگل]شما به من یک لباس دوتکه و لباس مروارید Tweed-skirted من نشان می دهید، و من تضمین می کنم یک Busarier قرمز باریک زیر باریک وجود دارد

10. It imparted to the wearer a kind of sacredness, which enabled her to amid all peril.
[ترجمه ترگمان]که برای پوشنده لباس نوعی حرمت بود که او را قادر ساخت که در خطر نابودی قرار گیرد
[ترجمه گوگل]این نوعی مقدس را به لباس پوشید، که او را در میان همه خطرها قرار داد

11. The wearer can draw a circle on his or her wrist and the device will project a digital clock face.
[ترجمه ترگمان]پوشنده لباس می تواند یک دایره روی مچ دست خود بکشد و دستگاه یک چهره ساعت دیجیتال را به شما نشان دهد
[ترجمه گوگل]پوشنده می تواند بر روی مچ دست خود یک دایره بسازد و دستگاه یک چهره ساعت دیجیتال را طراحی می کند

12. No one but the wearer knows where the shoe pinches.
[ترجمه ترگمان]هیچ کس جز اون کسی که صاحب کفش رو نیشگون میگیره نمیدونه
[ترجمه گوگل]هیچ کس جز لباس پوشنده نمی داند که کفش چاق است

13. In medieval times the sapphire was believed to offer protection to its wearer.
[ترجمه ترگمان]در دوران قرون وسطی، یاقوت کبود به پیشنهاد حفاظت از صاحب آن عمل کرد
[ترجمه گوگل]اعتقاد بر این است که در قرون وسطی یاقوت کبود محافظت از پوشنده خود را دارد

14. A coat must conform to the figure of the wearer.
[ترجمه ترگمان]یک کت باید با شکل پوشنده لباس مطابقت داشته باشد
[ترجمه گوگل]کت باید با شکل گیرنده مطابقت داشته باشد

15. Dress not only covers and decorates the body but instils in the wearer its own characteristic strengths and weaknesses.
[ترجمه ترگمان]لباس نه تنها بدن را پوشش می دهد و آن را زینت می دهد، بلکه با نقاط قوت و ضعف خاص خود را در پوشنده لباس نشان می دهد
[ترجمه گوگل]لباس نه تنها پوشش می دهد و تزئین بدن، اما در wearer اشعه نقاط قوت و ضعف مشخص خود است

پیشنهاد کاربران

استفاده کننده ( عطر و ادکلن و لوازم ارایشی مثل کرم و رژ لب و . . . . )

سپری

In medieval times the sapphire was believed to offer protection to its wearer
در قرون وسطی بر این باور بودند که. . .


کلمات دیگر: