کلمه جو
صفحه اصلی

whalebone


معنی : والانه، استخوان ارواره نهنگ، عاج تمساح
معانی دیگر : استخوان وال، استخوان نهنگ (که سابقا از آن کرست و غیره می ساختند)

انگلیسی به فارسی

والانه، استخوان ارواره نهنگ، عاج تمساح


whalebone، استخوان ارواره نهنگ، عاج تمساح، والانه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a durable, horny, elastic substance that grows in plates or strips in the upper jaw of certain whales, serving to filter plankton from water passing through the whale's mouth.

(2) تعریف: something made of this material, such as a corset stay.

• horny and elastic material taken from the upper jaw of some whales (formerly used in making the ribs of corsets)
whalebone is a hard material taken from the mouth of a whale and used, especially in olden times, as a cloth stiffer, for example in corsets.

مترادف و متضاد

والانه (اسم)
baleen, whalebone

استخوان ارواره نهنگ (اسم)
whalebone

عاج تمساح (اسم)
whalebone

جملات نمونه

1. The toughness, lightness, strength, and elasticity of whalebone gave it a wide variety of uses.
[ترجمه ترگمان]چقرمگی، سبک، قدرت و الاستیسیته استخوان وال به طور وسیعی از آن استفاده می کردند
[ترجمه گوگل]سختی، سبک، قدرت و انعطاف پذیری چوب خردل به طیف گسترده ای از کاربردهای آن منجر شد

2. From the whalebone bodices of the nineteen hundreds to the flimsy teasers of the nineties.
[ترجمه ترگمان]از the وال در نوزده صد هزار تا به نام teasers flimsy دهه نود
[ترجمه گوگل]از بدنه های نهنگ صخره ای از نوزده صدها تا تیزرهای شلوغ دهه نود

3. A whalebone whale of Arctic seas, having a very large head and an arched upper jaw .
[ترجمه ترگمان]وال استخوان وال در دریاهای قطب است که سر بزرگ و فک بالایی بالایی دارد
[ترجمه گوگل]یک نهنگ نهنگی دریای قطب شمال، دارای یک سر بسیار بزرگ و یک فک فوقانی انقباضی است

4. Very occasionally they had beautifully carved boards of whalebone on which they rubbed a high gloss on to the linen.
[ترجمه ترگمان]گاهی boards که به زیبایی آن ها دیده می شد، از استخوان وال دیده می شد که روی آن ها برق می زدند
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات آنها تابلوهای زیبایی از چوب خرد شده داشتند که در آن براق بر روی پارچه کتانی پوشیدند

5. From whalebone to laparoscope.
[ترجمه ترگمان]از استخوان وال به laparoscope
[ترجمه گوگل]از چوب نهنگ به لاپاروسکوپی

6. The cetaceans are divided into two groups: the baleen whales which have whalebone instead of teeth and the toothed whales.
[ترجمه ترگمان]cetaceans به دو گروه تقسیم می شوند: نهنگ بالن که به جای دندان و نهنگ دندان دار از استخوان نهنگ بیرون آمده اند
[ترجمه گوگل]فلفل دلمه ای به دو دسته نهنگ های بیلن که به جای دندان ها و نهنگ های دندانی به کار رفته اند، تقسیم می شوند

7. It yielded twenty-five whales, seventeen hundred barrels of oil, and three tons of whalebone.
[ترجمه ترگمان]بیست و پنج وال و هفده بشکه روغن و سه تن از استخوان وال گیر کرده بودند
[ترجمه گوگل]این بیست و پنج نهنگ، هفت هزار بشکه نفت و سه تن از چوب خردل را به دست آورد

8. By the reaction, you would have thought our BlackBerry-toting president had called for a return to horse-drawn carriages, outhouses, and whalebone corsets.
[ترجمه ترگمان]در اثر واکنش، شما فکر می کردید که رئیس گروه BlackBerry ما را برای برگشتن به کالسکه ها، ساختمان های قدیمی، ساختمان های قدیمی و استخوان وال گیری فرا خوانده بود
[ترجمه گوگل]با این واکنش، شما فکر می کردید که رئیس جمهور بلک بری تا به حال مجبور شده است تا مجددا به واگن های اسب کشیده شده، بیرون خانه ها و کرست های چوب خرد تبدیل شود

9. Mrs Harden, be it observed, was the housekeeper, a woman after Mr Brocklehurst's own heart, made up of equal parts of whalebone and iron. (Jane Eyne by charlotte Bronte).
[ترجمه ترگمان]خانم هاردن صدا گفت: خانم هاردن، مواظب باش، زنی پس از قلب آقای براکلهرست، از استخوان وال و آهن ساخته شده است (جین Eyne)
[ترجمه گوگل]خانم هاردن، به نظر می رسد، خانه دار بود، یک زن پس از آقای Brocklehurst خود قلب، تشکیل شده از بخش های مساوی از چوب خرد و آهن (جین Eyne توسط charlotte برونته)

10. As time went by, the skirts of the coat and vest were stiffened with whalebone and horsehair so that they stood away from the hips.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که گذشت، دامن لباس و جلیقه را با استخوان وال و موی اسب پوشانده بودند تا از کمر جدا شوند
[ترجمه گوگل]با گذشت زمان، دامن کت و جلیقه با خردل و صیقل دهنده سفت شد، به طوری که آنها از پایه ایستادند

11. They elevated and articulated arses, did away with the need for corsets and bustles and whalebone.
[ترجمه ترگمان]آنان نیز با ضرورت پوشیدن کرست و آلت عاج و استخوان وال گیری به آن نیاز داشتند
[ترجمه گوگل]آنها افزایش یافته و فرموله الاغ، دور از نیاز به کرست و شلوار و چوب خرد است

12. To stiffen ( a piece of clothing ) with stays, as of whalebone.
[ترجمه ترگمان]برای خشک کردن (یک تکه لباس)با باقی ماندن از استخوان نهنگ
[ترجمه گوگل]برای خم شدن (یک قطعه لباس) با باقی مانده، به عنوان از چوب خرد

13. The Yankee blockade about the Confederate ports had tightened, and luxuries such as tea, coffee, silks, whalebone stays, colognes, fashion magazines and books were scarce and dear.
[ترجمه ترگمان]محاصره یانکی ها تنگ تر و تنگ تر شده بود، و تجملات و تجملات، مثل چای، قهوه، ابریشم، و استخوان وال، و کتاب ها و کتاب ها زیاد و عزیز بودند
[ترجمه گوگل]محاصره Yankee در مورد بنادر کنفدراسیون سخت تر شده بود و لوکس مانند چای، قهوه، ابریشم، بقایای چوب خردل، کلن، مجلات مد و کتاب ها کمیاب و عزیز بود


کلمات دیگر: