کلمه جو
صفحه اصلی

whereto


معنی : چه بچه چیز، بکجا، بچه منظور، بچه هدفی
معانی دیگر : که به سوی آن، که به آن سو، به چه سمت ؟، به کدام سو؟، در کدام جهت ؟، whereunto چه بچه چیز

انگلیسی به فارسی

( whereunto )چه بچه چیز، بکجا، بچه منظور، بچه هدفی


به کجا، چه بچه چیز، بکجا، بچه منظور، بچه هدفی


انگلیسی به انگلیسی

قید و ( adverb, conjunction )
(1) تعریف: to what place or goal.

- We spied the castle whereto we were bound.
[ترجمه ترگمان] ما به خاطر هدفی که داشتیم جاسوسی می کردیم
[ترجمه گوگل] ما قلعه ای را که ما را محدود می کرد، جاسازی کردیم

(2) تعریف: to what or which.

• for what; to where; for what purpose
where, to which; why

مترادف و متضاد

چه بچه چیز (قید)
whereto

بکجا (قید)
whereunto, whither, whereto

بچه منظور (قید)
whereunto, whereto

بچه هدفی (قید)
whereunto, whereto

جملات نمونه

1. the place whereto they hurry
محلی که به سوی آن می شتابند

2. Whereto the judgment of my heart is tied?
[ترجمه ترگمان]قضاوت درباره قلب من بسته است؟
[ترجمه گوگل]آیا قضاوت قلب من گره خورده است؟

3. Does whereto of industry of Chinese civil aviation go?
[ترجمه ترگمان]آیا whereto صنعت هوانوردی چین پیش می رود؟
[ترجمه گوگل]آیا آیا از صنعت هواپیمایی شهری چینی بروید؟

4. I do not know whereto begin.
[ترجمه ترگمان]نمی دانم چه چیزی شروع می شود
[ترجمه گوگل]من نمی دانم که چه چیزی شروع شود

5. But whereto find such kind of water?
[ترجمه ترگمان]اما چه هدفی چنین آبی پیدا می کند؟
[ترجمه گوگل]اما کدام نوع از آب وجود دارد؟

6. Some troublous uprore, Whereto he drew in haste it to agree.
[ترجمه ترگمان]بعضی از uprore در فضا می پیچید و با شتاب آن را به سوی خود می کشید تا با آن موافقت کند
[ترجمه گوگل]برخی از مشکلاتی که موجب تحریک آنها می شود، به توافق برسند

7. It is not know whereto eat or what to order in a ().
[ترجمه ترگمان]این گیاه نمی داند چه چیزی بخورد و چه چیزی سفارش دهد ()
[ترجمه گوگل]نمی دانید که چه چیزی بخورید یا چه چیزی را در یک () سفارش دهید

8. Please tell me whereto get off. Please tell me one stop ahead.
[ترجمه ترگمان]خواهش می کنم به من بگویید که بچه به کجا می رود خواهش می کنم بهم بگو بس کن
[ترجمه گوگل]لطفا به من بگویید که چه اتفاقی بیفتد لطفا یک بار جلو بروید

9. Nevertheless, whereto we have already attained, let us walk by the same rule, let us mind the same thing.
[ترجمه ترگمان]با وجود این، هدفی که به دست آوردیم به همین ترتیب راه برویم
[ترجمه گوگل]با این وجود، همانطور که ما قبلا آن را به دست آورده ایم، اجازه دهید به همان قاعده پی ببریم، به همین ترتیب هم همین کار را بکنیم

10. WhereTo. org- A geo-caching utility with tag support and a social recommendation system.
[ترجمه ترگمان]whereto org - یک کاربرد geo با پشتیبانی برچسب و یک سیستم توصیه اجتماعی
[ترجمه گوگل]به کجا org- یک ابزار ذخیره سازی جغرافیایی با پشتیبانی از برچسب و یک سیستم توصیه شده اجتماعی

11. The undersigned hereby agrees that the new products whereto this trade name is more appropriate are made in China.
[ترجمه ترگمان]امضا کنندگان ذیل موافقت می نمایند که محصولات جدید whereto این نام تجاری در چین مناسب تر است
[ترجمه گوگل]به این ترتیب، امضاء کننده موافق است که محصولات جدید که این نام تجاری مناسب تر است، در چین ساخته شده است

12. Whereto answering, the sea.
[ترجمه ترگمان]whereto جواب میده دریا
[ترجمه گوگل]پاسخ دهید، دریا

13. The principle of EPC has been introduced herein, and its application whereto sample injection and column separation was demonstrated on the analysis of pesticides by GC/MS.
[ترجمه ترگمان]اصل EPC که در اینجا معرفی شده است و کاربرد آن whereto نمونه و جداسازی ستونی در آنالیز آفت کش ها توسط GC \/ MS نشان داده شده است
[ترجمه گوگل]اصل EPC در اینجا معرفی شده است و کاربرد آن که جداسازی نمونه و جداسازی نمونه بر روی تجزیه و تحلیل آفت کش ها توسط GC / MS نشان داده شده است

14. GUSTAV: I'm with my family and clear every day my room (smiles). I meet old friends and take this opportunity to do all those things, whereto the time is missing for me.
[ترجمه ترگمان]gustav: من با خانواده ام هستم و هر روز اتاق مرا روشن می کند (لبخند می زند) من دوستان قدیمی را ملاقات می کنم و این فرصت را به دست می آورم که تمام آن کارها را انجام دهم، اما زمان برای من خالی است
[ترجمه گوگل]GUSTAV من با خانواده ام هستم و هر روز اتاقم را روشن می کنم (لبخند) من دوستان قدیم را ملاقات می کنم و این فرصت را برای انجام همه کارهایی که زمان برای من فراموش شده است، می گیرم

the place whereto they hurry

محلی که به‌سوی آن می‌شتابند


پیشنهاد کاربران

کجا میری

کجا میروی

به کجا. از کجا


کلمات دیگر: