1. I look forward to hearing from you. Yours truly, Taylor Champinski.
[ترجمه ترگمان] منتظر شنیدن خبری از تو هستم ارادتمند شما، تیلور Champinski
[ترجمه گوگل]منتظر شنیدن از شما هستم واقعا شما، تیلور چپینسکی
2. So, yours truly was left to clean up.
[ترجمه ترگمان] پس، مال تو واقعا برای تمیز کردن مونده بود
[ترجمه گوگل]بنابراین، شما واقعا تمیز بود
3. They all went out, leaving yours truly to clear up the mess.
[ترجمه ترگمان]همه شون بیرون رفتن و از دست تو جدا شدن تا این گندکاری رو پاک کنن
[ترجمه گوگل]همه آنها بیرون رفتند و واقعا شما را مجذوب خود کردند
4. She didn't have any money, so yours truly ended up having to lend her some.
[ترجمه ترگمان]اون هیچ پولی نداشت، پس تو واقعا مجبور شدی یه ذره بهش قرض بدی
[ترجمه گوگل]او هیچ پولی نداشت، بنابراین شما واقعا نیاز به وام دادن داشتید
5. Yours truly, Phil Turner.
[ترجمه ترگمان] ارادتمند شما، فیل ترنر
[ترجمه گوگل]راستش، فیلیپ ترنر
6. Yours truly got lumbered with delivering all the Christmas boxes and of course, each time I got asked in.
[ترجمه ترگمان]ارادتمند شما با تحویل دادن همه جعبه های کریسمس و البته هر دفعه که من از او تقاضا کردم
[ترجمه گوگل]شما واقعا با ارائه کلیه جعبه های کریسمس و البته هر بار که از من خواسته می شود، ترسیدم
7. The fucking idiot cocking it right up was yours truly of course.
[ترجمه ترگمان]این idiot لعنتی، دقیقا مال تو بود
[ترجمه گوگل]ادم خائن و بد و معرق لعنتی آن را تا جایی که می توانستید کاملا درست کنید
8. Of course it's Yours Truly that's got to dust the whole kit and caboodle!
[ترجمه ترگمان]البته این مال تو است که همه وسایل و وسایل سفر را گرد و خاک می کند
[ترجمه گوگل]البته مطمئنا این است که کل کیت و کابودل را گرد و خاک کرده است!
9. All high tech and computers and whatnot. Yours truly won't be moving to the new premises.
[ترجمه ترگمان]همه تکنولوژی بالا و کامپیوتر و غیره تو واقعا به این مکان جدید نقل مکان نمی کنی
[ترجمه گوگل]همه فن آوری های بالا و رایانه ها و غیره شما واقعا به محل جدید نمی روند
10. Everyone knew something yours truly didn't.
[ترجمه ترگمان]همه چیزی رو می دونستن که تو واقعا نداشتی
[ترجمه گوگل]همه چیز را می دانستند که شما واقعا ندیده بودید
11. And yours truly is in the drivin' seat.
[ترجمه ترگمان] و مال تو واقعا هم تو صندلی drivin
[ترجمه گوگل]و شما واقعا در صندلی رانندگی هستید
12. Either way the consequences were terminal for yours truly.
[ترجمه ترگمان]به هر حال، پیامدهای احتمالی، پایانه مخصوص شما بود
[ترجمه گوگل]در هر صورت عواقب آن واقعا برای شما اهمیت دارد
13. Group comportment had deteriorated by the day, with yours truly bearing the brunt of the collective delinquency.
[ترجمه ترگمان]گروه \"comportment\" در روز بدتر شده است، با این حال شما واقعا فشار ارتکاب جرم جمعی را تحمل کرده اید
[ترجمه گوگل]کمیته گروه تا به امروز رو به وخامت گذاشته است، و شما واقعا تحت تأثیر بزهکاری جمعی قرار گرفته اید
14. A comparatively leisurely schedule of Yours Truly still entailed travelling to twenty-one cities in thirty-five weeks.
[ترجمه ترگمان]یک برنامه نسبتا آرام همیشگی برای شما هنوز به بیست و یک شهر در عرض سی و پنج هفته می رسید
[ترجمه گوگل]یک برنامه نسبتا آرام از شما، به راستی، هنوز در سی و پنج هفته به شهرهای بیست و یک سفر کرده است
15. Members of the judging panel included yours truly.
[ترجمه ترگمان]اعضای هیات داوری دقیقا شامل شما بودند
[ترجمه گوگل]اعضای هیئت داوران واقعا شما را به خود جلب کرده اند