کلمه جو
صفحه اصلی

werewolf


معنی : شخصی که تبدیل به گرگ شده باشد
معانی دیگر : (افسانه) آدمی که می تواند تبدیل به گرگ بشود، گرگ مرد، گرگین (lycanthrope هم می گویند - werwolf هم می نویسند)، werwolf افسانه شخصی که تبدیل به گرگ شده باشد

انگلیسی به فارسی

( werwolf )(افسانه) شخصی که تبدیل به گرگ شده باشد


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: werewolves, werwolves
• : تعریف: in folklore, a person who has changed into or is capable of changing into a wolf and back into a human again; lycanthrope.

• wolf-man, man who turns into a wolf when the moon is full (folklore)
in horror stories and films, a werewolf is a person who changes into a wolf.

مترادف و متضاد

شخصی که تبدیل به گرگ شده باشد (اسم)
werewolf, werwolf

جملات نمونه

1. Werewolf admired her motorbike, I asked her about weekend games at the farm.
[ترجمه ترگمان]Werewolf موتورش را تحسین کرد و من از او در مورد بازی های آخر هفته در مزرعه پرسیدم
[ترجمه گوگل]گرگ با تحسین موتورسیکلتش، از او در مورد بازی های آخر هفته در مزرعه پرسید

2. Terrorizing the country with the notoriously savage werewolf Fenrir Greyback (Dave Legeno) and other Death Eaters, she has even left the wizards' beloved Diagon Alley in ruins.
[ترجمه ترگمان]بک و بقیه مرگ خوارها از کوچه دیاگون بیرون رفتند و از کوچه دیاگون بیرون رفتند
[ترجمه گوگل]ترور کردن کشور با فرنور گریباک (دیو لژنو) و دیگر نابود کنندگان گرگ وحشی گرگ وحشی، حتی از ویرانه های کوچه دیجونگ جادوگران را ترک کرده است

3. I'll become a werewolf in my dream.
[ترجمه ترگمان]در خواب یک گرگینه خواهم شد
[ترجمه گوگل]در رویا من تبدیل به یک گردن کلفت می شود

4. They explore where no werewolf — or no one — has been before.
[ترجمه ترگمان]آن ها به جایی می روند که هیچ گرگینه ای در آن وجود ندارد
[ترجمه گوگل]آنها کشف جایی که هیچ گرگ - یا هیچکس - پیش از آن نبود

5. The original werewolf of classical mythology, Lycaon, a king of Arcadia who, according to Ovid's Metamorphoses, was turned into a ravenous wolf by Zeus.
[ترجمه ترگمان]گرگ نمایی از اساطیر کلاسیک، Lycaon، یک پادشاه ساکن، که بر طبق to میلادی، تبدیل به یک گرگ گرسنه توسط زئوس تبدیل شد
[ترجمه گوگل]گرگ اصلی اسطوره شناسی کلاسیک، Lycaon، پادشاه Arcadia که، با توجه به متامورفوز Ovid، به یک گرگ سرسبز Zeus تبدیل شده است

6. As the Final Days approach, every werewolf is needed desperately.
[ترجمه ترگمان]همان طور که روزه ای آخر به هم نزدیک می شوند، هر گرگینه به سختی احتیاج دارد
[ترجمه گوگل]به عنوان رویکرد روزهای نهایی، هر گرداب به شدت مورد نیاز است

7. Please do not tell the werewolf, bear market is a short position in the regular operation!
[ترجمه ترگمان]لطفا به گرگ نما نگو که بازار خرس چه وضعی دارد!
[ترجمه گوگل]لطفا به گردن کلفت بگویید، بازار خرس موقعیت کوتاهی در عملیات منظم است!

8. Finally, some time after adolescence, a young werewolf undergoes his First Change.
[ترجمه ترگمان]سرانجام، زمانی پس از بلوغ، یک گرگینه جوان با اولین تغییر تغییر می کند
[ترجمه گوگل]در نهایت، بعضی از زمان ها بعد از نوجوانی، گردنبند جوان تحت تغییر اولین خود قرار می گیرد

9. If a werewolf bites a person, that person becomes a werewolf. False.
[ترجمه ترگمان]، اگه یه گرگینه یه نفر رو گاز بگیره اون آدم یه گرگینه میشه اشتباه بود
[ترجمه گوگل]اگر یک گرگ گربه یک شخص را جرعه کند، آن فرد تبدیل به یک گرگ می شود نادرست

10. As previously teased, this werewolf Raoul may not be free to cozy up to Sookie on season four because a new master will come on board.
[ترجمه ترگمان]همان طور که پیش از این به ستوه آمده بود، این گرگ نما را ممکن است در فصل چهارم با (سوکی)راحت نباشد، چون یک استاد جدید سوار کشتی خواهد شد
[ترجمه گوگل]همانطور که قبلا تصادف شده بود، این راول، رائول ممکن است در فصل چهارم نتواند به Sookie دلپذیر باشد، زیرا یک استاد جدید در کنار آن قرار خواهد گرفت

11. A werewolf only comes out when the moon is full.
[ترجمه ترگمان]یک گرگینه فقط وقتی که ماه کامل است بیرون می اید
[ترجمه گوگل]هنگامی که ماه پر است، گرگ تنها می آید

12. Nazi Propaganda Minister Joseph Goebbels had announced Operation Werewolf, a plan for guerrilla commandos to operate behind enemy lines as the Allies advanced across Germany.
[ترجمه ترگمان]وزیر تبلیغات نازی جوزف Goebbels عملیات Werewolf را اعلام کرده بود، طرحی برای کماندوهای چریکی که پشت خطوط دشمن فعالیت می کردند چرا که متفقین در آلمان پیش رفتند
[ترجمه گوگل]جوزف گوبلز، وزیر معادن نازی، اعلام کرد عملیات گرگ و میش، یک برنامه برای کماندوهای چریکی برای انجام کار در پشت خطوط دشمن، به عنوان متحدان پیشرفته در سراسر آلمان

13. Supatra "Nat" Sasuphan was born with hypertrichosis, which causes excessive hairiness and is sometimes referred to as "werewolf syndrome.
[ترجمه ترگمان]نات \"نات\" با hypertrichosis به دنیا آمد، که باعث hairiness شدید می شود و گاهی اوقات به عنوان \"سندرم گرگ نمایی\" شناخته می شود
[ترجمه گوگل]سوپاترا 'Nat' ساسافان با هیپرتریکوز متولد شده است، که باعث ایجاد بیش از حد ماندگی و گاهی اوقات به عنوان 'سندروم گردن کلفت' نامیده می شود

14. Now, if I'm a werewolf, I shouldn't be able to pick it up, right?
[ترجمه ترگمان]حالا، اگر من یک گرگینه هستم، نمی توانم آن را بردارم، درسته؟
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، اگر من یک گرگ است، من باید قادر به آن را انتخاب کنید، درست است؟

پیشنهاد کاربران

شخصی که هر ماه در شب ماه چهارده ( ماه کامل ) تبدیل به گرگ میشه ( افسانه )

گرگینه

گرگینه مثل لوپین ( به اجبار در ماه کامل به گرگ تبدیل می شود ولی animagus به اختیار خود به فرم حیوانی در می آید مثل سیریوس بلک )

گرگینه_ گرگ نما


کلمات دیگر: