کلمه جو
صفحه اصلی

weapons


معنی : تسلیحات

انگلیسی به فارسی

اسلحه، تسلیحات


مترادف و متضاد

تسلیحات (اسم)
armament, weaponry, weapons

جملات نمونه

1. weapons of offense
جنگ افزارهای آفندی (تدافعی)

2. weapons on towed or self-propelled mounts
سلاح هایی که بر ارابه های یدک کشی شده یا خودرو سوارند

3. air-to-surface weapons
جنگ افزارهای هوا به زمین

4. conventional weapons
سلاح های غیر اتمی

5. deterrent weapons
سلاح های انصراف انگیز (بازدار)

6. mechanized weapons
جنگ افزارهای زرهی و متحرک

7. nuclear weapons
سلاح های اتمی

8. offensive weapons
سلاح های آفندی

9. potent weapons
سلاح های نیرومند

10. primitive weapons
جنگ افزارهای ساده

11. terrible weapons
سلاح های وحشت انگیز

12. these weapons pack nuclear warheads
این جنگ افزارها دارای کلاهک اتمی هستند.

13. a ram's weapons are his horns
حربه ی قوچ شاخ های اوست.

14. dread secret weapons
سلاح های مخوف سری

15. testing nuclear weapons under the sea
آزمایش کردن سلاح های اتمی در زیر دریا

16. to stockpile weapons secretly
پنهانی اسلحه انبار کردن

17. a lion's natural weapons are strength and cunning
سلاح های طبیعی شیر،نیرومندی و ترفند هستند.

18. rifles and other weapons
تفنگ و جنگ افزارهای دیگر

19. the german's superior weapons
سلاح های بهتر آلمان ها

20. they put down their weapons passively and surrendered
آنها با بی عاری سلاح های خود را زمین گذاشتند و تسلیم شدند.

21. they had to buy the weapons they needed at an exorbitant price
آنها مجبور شدند سلاح های مورد نیاز خود را به بهای گزاف خریداری کنند.

22. the police discovered the terrorists' cache of weapons and amunitions
پلیس مخفیگاه اسلحه و مهمات تروریست ها را کشف کرد.

23. the superpowers have a vast arsenal of nuclear weapons
ابرقدرت ها سلاح های اتمی فراوانی را در اختیار دارند.

24. (advance) dope on the government's policy for the purchase of weapons
پیش آگاهی درباره سیاست خرید اسلحه توسط دولت

پیشنهاد کاربران

جنگ افراز

سلاح

تسلیحات


کلمات دیگر: