کلمه جو
صفحه اصلی

watchman


معنی : بایگان، محافظ، سرایدار، نگهبان، پاسدار
معانی دیگر : شبگرد، مواظب، مراقب

انگلیسی به فارسی

مواظب، نگهبان، پاسدار، مراقب


نگهبان، پاسدار، سرایدار، بایگان، محافظ


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: watchmen
مشتقات: watchmanly (adj.)
• : تعریف: a man who keeps watch over or guards something, such as a building, esp. at night.

• guard, one who patrols (especially at night)
a watchman is a person whose job is to guard a building, a ship, or property.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] نگهبان

مترادف و متضاد

guard


بایگان (اسم)
archivist, recorder, bursar, chartulary, keeper, watchman

محافظ (اسم)
guardian, watchman, guard, bodyguard, preserver, surveillant

سرایدار (اسم)
caretaker, watchman, janitor, gatekeeper

نگهبان (اسم)
guardian, warden, ward, keeper, watchman, guard, curator, sentinel, conservator, custodian, lifeguard, sentry, guardsman, watchdog

پاسدار (اسم)
watchman, guard, picket, sentry, guardsman

Synonyms: caretaker, curator, custodian, detective, flagman, guard, keeper, lookout, observer, patrol, patrolman, picket, policeman, ranger, scout, security guard, security man, sentinel, sentry, signalman, spotter, spy, ward, warden, watch, watcher


جملات نمونه

1. The night watchman makes the rounds of the building every hour.
[ترجمه ترگمان]نگهبان شب هر ساعت از ساختمان دور می شود
[ترجمه گوگل]نگهبان شب هر ساعت از دور ساختمان را می سازد

2. They throttled the watchman and robbed the bank.
[ترجمه ترگمان]نگهبان را خفه کردند و بانک را غارت کردند
[ترجمه گوگل]آنها نگهبان نگهبان و سرقت از بانک

3. The criminal throttled the watchman and robbed the bank.
[ترجمه ترگمان]مجرم نگهبان را خفه کرد و بانک را غارت کرد
[ترجمه گوگل]جنایتکار، نگهبان نگهبان و سرقت از بانک

4. The watchman lives in a hut no far from here.
[ترجمه ترگمان]نگهبان در کلبه ای بسیار دور از اینجا زندگی می کند
[ترجمه گوگل]نگهبان نگهبان در اینجا زندگی می کند

5. The thieves left the night - watchman tied up and gagged.
[ترجمه ترگمان]دزدها شب را با دست بسته و دست و پا بسته بودند
[ترجمه گوگل]دزدان شب را ترک کردند - نگهبان گره خورده و چسبیده بود

6. The watchman of the storehouse will be relieved at 10 p. m.
[ترجمه ترگمان]نگهبان انبار از ساعت ۱۰ صبح آسوده خواهد شد متر
[ترجمه گوگل]نگهبان نگهبان در 10 پیمانه تخلیه خواهد شد متر

7. The watchman shone his torch at us.
[ترجمه ترگمان]نگهبان مشعل به سوی ما می درخشید
[ترجمه گوگل]نگهبان مشعل خود را به ما روشن کرد

8. The watchman came out from his hut, tipped his hat, and opened the gate.
[ترجمه ترگمان]نگهبان از کلبه بیرون آمد کلاهش را روی کلاهش گذاشت و دروازه را باز کرد
[ترجمه گوگل]نگهبان از کلبه اش بیرون آمد، کلاه خود را برداشت و دروازه را باز کرد

9. The watchman retreated to get on with his cooking and perhaps ponder his next step.
[ترجمه ترگمان]نگهبان پس از غذا عقب نشست و شاید به قدم بعدی فکر کند
[ترجمه گوگل]نگهبان برگشت به آشپزی خود ادامه داد و شاید گام بعدی او را در نظر بگیرید

10. Clyde, the night watchman, stood to attention as they alighted.
[ترجمه ترگمان]کلاید، نگهبان شب، همچنان که پیاده می شدند، گوش به زنگ ایستاد
[ترجمه گوگل]کلاید، نگهبان شب، به آنها توجه کرد

11. Being a night watchman had its compensations, he had to admit.
[ترجمه ترگمان]باید اعتراف کرد که نگهبان شب پاداشی دارد
[ترجمه گوگل]او یک مدافع شبانه بود که جبران خسارت می کرد، مجبور شد اعتراف کند

12. At first, the night watchman thought it was an avalanche.
[ترجمه ترگمان]اول، نگهبان شب فکر می کرد بهمن است
[ترجمه گوگل]در ابتدا، نگهبان شب فکر کرد که یک بهمن بود

13. At this point the watchman came out of his hut where he seemed to have been cooking himself a tasty meal.
[ترجمه ترگمان]در این هنگام نگهبان از کلبه ای که به نظر می رسید غذای خوش مزه درست می کند از کلبه بیرون آمد
[ترجمه گوگل]در این لحظه، نگهبان از کلبه اش بیرون آمد، جایی که به نظر می رسید خود را یک غذای خوشمزه داشته باشد

14. The spooky goings-on happened when night watchman James Durham spotted a man with a heavy overcoat walking his black retriever.
[ترجمه ترگمان]اتفاق عجیبی افتاد که وقتی شب سر جیمز دوره ام یک مرد را با پالتویی سنگین دید که سگ شکاری سیاهش را به راه انداخته بود، افتاد
[ترجمه گوگل]جنجال های شبح مانند در زمانی اتفاق افتاد که جیمز دورام، نگهبان شب، یک مرد با یک پالتو سنگین را که ردگیر سیاه آن بود، کشف کرد

15. The watchman had come out of his hut and was staring at them.
[ترجمه ترگمان]نگهبان از کلبه بیرون آمده و به آن ها خیره شده بود
[ترجمه گوگل]نگهبان از کلبه اش بیرون آمده و به آنها خیره شده بود

پیشنهاد کاربران

نگهبان, محافظ


کلمات دیگر: