کلمه جو
صفحه اصلی

a lot of

انگلیسی به انگلیسی

• very much, very many

جملات نمونه

1. It takes a lot of thought and effort and downright determination to be agreeable.
[ترجمه نرگس عزیزی اقدم] تلاش وکوشش زیادی را می خواهد وکاملا قابل قبول است
[ترجمه نرگس عزیزی اقدم] تلاش زیاد رامیخواهد وعزم خالص تا سازگار باشد
[ترجمه ترگمان]فکر و تلاش زیاد و عزم جزم برای خوشایند بودن است
[ترجمه گوگل]این تفکر و تلاش و تفاهم بسیار دلپذیر را می گیرد

2. Tinned fruit usually has a lot of syrup with it.
[ترجمه شهرزاد] میوه کنسروی معمولا دارای شربت زیادی است
[ترجمه نرگس عزیزی اقدم] میوه ی کنسرو شده معمولا دارای شربت زیادی است
[ترجمه ترگمان]میوه Tinned معمولا حاوی مقدار زیادی شربت با آن است
[ترجمه گوگل]میوه کنسرو معمولا دارای مقدار زیادی شربت است

3. The conference is going to be a lot of extra work.
[ترجمه ترگمان]این کنفرانس کار بسیار زیادی خواهد بود
[ترجمه گوگل]این کنفرانس بسیار کار اضافی خواهد بود

4. A new computer system entails a lot of re-training.
[ترجمه ترگمان]یک سیستم کامپیوتری جدید مستلزم آموزش مجدد است
[ترجمه گوگل]یک سیستم کامپیوتری جدید مستلزم آموزش مجدد زیادی است

5. She has a lot of correspondence to deal with.
[ترجمه ترگمان]اون خیلی نامه داره که باید باه اش کنار بیاد
[ترجمه گوگل]او با مکاتبات زیادی برخورد کرده است

6. He owes a lot of money to Mr. Smith.
[ترجمه ترگمان]به آقای اسمیت پول زیادی بدهکاره
[ترجمه گوگل]او به آقای اسمیت خیلی پول میبخشد

7. There's usually a lot of traffic at this time of day.
[ترجمه ترگمان]معمولا در این زمان از روز تعداد زیادی ترافیک وجود دارد
[ترجمه گوگل]در این زمان روز معمولا تعداد زیادی از ترافیک وجود دارد

8. The farmer grows a lot of wheat.
[ترجمه FH] کشاورز مقدار زیادی گندم می کارد
[ترجمه ترگمان]کشاورز گندم زیادی بزرگ می کند
[ترجمه گوگل]کشاورز گندم زیادی تولید می کند

9. There was a lot of mud on the ground.
[ترجمه ترگمان]روی زمین خیلی گل بود
[ترجمه گوگل]زمین زیادی وجود داشت

10. Oh, you've got a lot of candies!Will you split with us?
[ترجمه ترگمان]! اوه، تو خیلی شیرینی داری از ما جدا میشی؟
[ترجمه گوگل]آه، شما مقدار زیادی آب نبات دارید! آیا با ما تقسیم می کنید؟

11. They spent a lot of money equipping the school with new computers.
[ترجمه ترگمان]آن ها پول زیادی صرف تجهیز مدرسه با کامپیوترهای جدید کردند
[ترجمه گوگل]آنها پول زیادی برای تجهیز مدارس با کامپیوترهای جدید صرف کردند

12. I have a lot of free time today.
[ترجمه ترگمان]من امروز وقت آزاد زیادی دارم
[ترجمه گوگل]امروز امروز من خیلی وقت آزاد دارم

13. A lot of nit-picking was going on about irrelevant things.
[ترجمه ترگمان]یه عالمه چیزای دیگه هم که مربوط به مسائل مربوط به نامربوط میشه
[ترجمه گوگل]بسیاری از نیت جمع آوری در مورد چیزهای بی اهمیت بود

14. You have a lot of nerve.
[ترجمه ترگمان] عجب رویی داری
[ترجمه گوگل]شما خیلی عصبی هستید

15. You need a lot of self-discipline when you're doing research work on your own.
[ترجمه ترگمان]زمانی که تحقیقات خود را روی خودتان انجام می دهید نیاز به نظم و انضباط زیادی دارید
[ترجمه گوگل]وقتی کار تحقیقاتی را انجام می دهید، به خود رشته ای نیاز دارید

پیشنهاد کاربران

زیاد ، فراوان ، very very

بسیار، زیاد ، بسیار زیاد

more of some things or some one


تعداد زیادی

خیلی از، بسیاری از، کلی

بسیار زیاد در حدی که قابل شمردن نباشد

مترادف هایی که میتونین ازش استفاده کنین ، مهم در ازمون ایلتس
A great deal of
A large number of
A great number of
Loads of


بیشتر از

بسیاری از

خیلی از

زیاد. بسیار

بیشتر - تعداد زیادی - خیلی از

خیلی از - زیاد - بسیار

مقدر زیاد

بسیاری

بسیاری از، تعداد زیادی ، زیادی ، بسیار زیاد، مقدار زیادی
she has a lot of friends = او دوستان بسیار زیادی دارد.


مقدار زیاد

متضادش هم بگذارید
معنی: بسیار زیاد - زیاد - بسیار - مقدار زیادی از چیزی.

خیلی_زیاد_بسیار یا many که به معنی تعداد زیاد است


شمار بسیار ( از ) ، شمار بسیاری ( از ) ، شمار افزون ( از ) ، شمار افزونی ( از ) ، شمار زیادی ( از )

[خودمانی، عامیانه]
یک خروار ، یک عالمه ، کلی

سلام
ببخشید فرق a lot و a lot of چیه و هر کدوم چه کاربردایی داره
سپاسگزارم

there's . . . . . . . . wind in summer
جای خالی باید از کدام مقدار زیادی استفاده کنیم؟؟

بسیار

Why did you buy a lot of paint?چرا ( این همه ) رنگ خریدی؟

a lot of قبل از اسامی قابل شمارش و غیر قابل شمارش استفاده می شه.
. I have a lot of pens on my desk
. A lot of rain falls in fall
اما a lot قید هست و هیچوقت قبل از اسم نمیاد و اغلب ته جمله میاد.
. I don't walk alot

. There is alot of wind in summer
. There is lots of wind in summer

زیاد ، بیشتر، همه

تعداد زیادی از

مقدار زیاد_تعداد زیاد
برای اسامی قابل شمارش و غیر قابل شمارش بکار میره


کلمات دیگر: