کلمه جو
صفحه اصلی

whirlpool


معنی : گرداب، چرخش اب
معانی دیگر : (مجازی) هر چیز خطرناک یا پر خشونت، چرخاب، بوژ

انگلیسی به فارسی

گرداب، چرخاب، چرخش آب


گرداب، چرخش اب


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: water turning rapidly about a center and exerting a downward pull; vortex.

(2) تعریف: something with the force or disturbing effect of a whirlpool.
مشابه: maelstrom

- They were drawn into a whirlpool of conflict.
[ترجمه ترگمان] آن ها به میان گرداب کش مکش کشیده شدند
[ترجمه گوگل] آنها به یک گرداب جنگی کشیده شدند

• whirling eddy or current of water, vortex of water
a whirlpool is a small area in a river or sea where the water is moving quickly round and round, so that objects floating near it are pulled into its centre.
you can also use whirlpool to describe a situation in which there is a lot of activity and from which it is difficult to escape.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] گرداب
[زمین شناسی] گرداب - یک گرداب کوچک دایره ای شکل در دریا یا رودخانه ای که از شکل کانال مربوط، یا بوسیله برخورد دو جریان، یا به علل مشابه ایجاد می شود.
[آب و خاک] گردابه چرخشی

مترادف و متضاد

spinning water


گرداب (اسم)
vortex, gulf, waterspout, whirlpool, tourbillon

چرخش اب (اسم)
whirlpool

Synonyms: eddy, maelstrom, stir, undercurrent, undertow, vortex, whirl


جملات نمونه

1. the whirlpool of addiction
گرداب اعتیاد

2. The water eddied around in a whirlpool.
[ترجمه ترگمان]آب در گردابی فرو رفت
[ترجمه گوگل]آب در اطراف گرد و غبار متمایل است

3. The canoe was sucked into the whirlpool.
[ترجمه ترگمان]قایق به درون گرداب کشیده شد
[ترجمه گوگل]قایقرانی به داخل گرداب مکیده شد

4. The huge whirlpool could suck in the boat.
[ترجمه ترگمان]این گرداب عظیم می تواند در قایق بخورد
[ترجمه گوگل]گرداب بزرگ می تواند در قایق خوردن

5. The whirlpool sucked down the canoe.
[ترجمه ترگمان]گرداب قایق را مکیده بود
[ترجمه گوگل]گرداب به قایقرانی سوار شد

6. The canoe was sucked down into the whirlpool.
[ترجمه ترگمان]قایق به درون گرداب کشیده شد
[ترجمه گوگل]قایقرانی به داخل گرداب رانده شد

7. A whirlpool is formed by water going round very fast.
[ترجمه ترگمان]گردابی از آب تشکیل می شود که به سرعت دور می شود
[ترجمه گوگل]گرداب با سرعت بسیار زیاد آب تشکیل می شود

8. She felt she was being dragged into a whirlpool of emotion.
[ترجمه ترگمان]احساس کرد که به گرداب احساسات کشیده می شود
[ترجمه گوگل]او احساس کرد که او را به یک گرداب احساسات کشانده است

9. She is flailing about in a cultural whirlpool of conflicting expectations, standards and demands.
[ترجمه ترگمان]او در یک گرداب فرهنگی انتظارات، استانداردها و خواسته های متضاد دست و پنجه نرم می کند
[ترجمه گوگل]او در مورد گرداب فرهنگی انتظارات، استانداردها و خواسته های متناقض درگیر است

10. A whirlpool bath and relaxing sun-beds are available for hire.
[ترجمه ترگمان]حمام گرداب و beds در حال استراحت برای استخدام در دسترس هستند
[ترجمه گوگل]حمام گرداب و آرامش بخش های خورشیدی برای استخدام در دسترس هستند

11. Just like that, she was sucked into the whirlpool that was threatening to swallow the Olympics.
[ترجمه ترگمان]درست مثل این، او به گرداب مکیده شد و تهدید کرد که المپیک را ببلعد
[ترجمه گوگل]درست مثل این بود که او به گرداب که تهدید به بلعیدن بازی های المپیک بود، مکیده شد

12. Its two suites boasted whirlpool baths in which three could sit comfortably and four even more so.
[ترجمه ترگمان]دو ملتزمین رکاب که در آن دو تن ظرفیت داشت که در آن سه تن می توانستند راحت و حتی بیش از چهار تن در آن بنشینند
[ترجمه گوگل]دو سوئیت آن دارای وان حمام گرداب بود که در آن سه نفر می توانست راحت نشست و چهار و حتی بیشتر

13. November 21 A whirlpool of mutual hatred With accelerating fury the Middle East's cycle of violence spins.
[ترجمه ترگمان]بیست و یکم نوامبر یک گرداب نفرت متقابل با خشم accelerating چرخه خشونت خاور میانه به دور خود می چرخد
[ترجمه گوگل]نوامبر 21 گرد و غبار نفرت متقابل با تکان دادن خشم چرخه خشونت خاورمیانه پیچیده است

14. Vortex missile . . . . . . creates a whirlpool of seething energy . . . . . . our only vortex missile.
[ترجمه ترگمان]گرداب موشک گردابی از انرژی در حال جوشش را ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]موشک وریکس گرداب انرژی جوشان ایجاد می کند تنها موشکهای ماوراء الطبیعه ما هستند

15. His face spun back in a whirlpool of anger.
[ترجمه ترگمان]صورتش در گردابی از خشم باز می گشت
[ترجمه گوگل]چهره اش در گرداب خشم پشت سر گذاشته شد

the whirlpool of addiction

گرداب اعتیاد


پیشنهاد کاربران

جکوزی

جکوزی ، استخرآب گرم یاداغ


چرخش آب گرداب

Whirlpool : گرداب
Whirlwind : گردباد
کلمات مرتبط با گرد باد :
Hurricane - typhoon - cyclone - Tornado - Twister


کلمات دیگر: