کلمه جو
صفحه اصلی

wench


معنی : فاحشه، دختر، دختر دهقان، دختر بازی کردن
معانی دیگر : (تحقیرآمیز یا مزاح آمیز) دخترک، زن جوان، (قدیمی) دختر دهاتی، (قدیمی) کلفت، مستخدمه، (قدیمی) زن هرزه

انگلیسی به فارسی

دختر، دختر دهقان، فاحشه، دختر بازی کردن


گول زدن، دختر، دختر دهقان، فاحشه، دختر بازی کردن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: formerly, a girl or young woman, esp. from the country.

(2) تعریف: formerly, a prostitute or promiscuous woman.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: wenches, wenching, wenched
• : تعریف: formerly, to associate with prostitutes or promiscuous women, esp. habitually.

• country girl, servant girl (archaic); whore or promiscuous woman (offensive slang)
consort with prostitutes (offensive slang)
a wench is a girl or young woman, especially a servant or prostitute; an old-fashioned word.

مترادف و متضاد

فاحشه (اسم)
drab, fancy women, harlot, besom, whore, slut, prostitute, hooker, geisha, moll, callet, courtesan, madam, madame, wench, hack, trull, hetaera, light-o'love, quean, streetwalker, strumpet

دختر (اسم)
maid, gill, daughter, girl, gal, sissy, wench, sister, lass, lassie, girlie, periwinkle, quean, sis

دختر دهقان (اسم)
wench

دختر بازی کردن (فعل)
wench

جملات نمونه

1. I turned and saw my saviour, the wench with black curly hair from the tavern.
[ترجمه ترگمان]من برگشتم و saviour را دیدم، دختری با موهای مجعد سیاه از میخانه
[ترجمه گوگل]من تبدیل شدم و نجات دهنده من را دیدم، با موهای فرفری سیاه و سفید از میخانه

2. Just another wench, he told himself angrily, but deep down he knew different.
[ترجمه ترگمان]با عصبانیت به خود گفت: فقط یک دختر دیگر، اما عمیقا می دانست که فرق دارد
[ترجمه گوگل]او به سختی می گوید، اما عمیق می داند که متفاوت است

3. A tidy wench was unlikely to revive memories of a ragged boy aboard the Princess.
[ترجمه ترگمان]یک دختر مرتب و مرتب خاطراتی از یک پسر ژنده پوش در میان شاهزاده خانم پیدا می کرد
[ترجمه گوگل]بعید به نظر می رسد خاطرات یک پسر ناپاک بر روی شاهزاده خانم احیا شود

4. A serving wench brought us flagons of watered beer.
[ترجمه ترگمان]یک دختر خدمتکار ما را از آبجو آب سیراب کرد
[ترجمه گوگل]یک ونچ خدمتکار ما را با آبجو آبجو آورد

5. Catherine Zeta Jones is the token buxom wench, pregnant by our Chris.
[ترجمه ترگمان]، \"کاترین زتا جونز\" بهترین دختر buxom که \"کریس\" ما رو حامله - ه
[ترجمه گوگل]کاترین زتا جونز، جادوگر نامنظم است که توسط کریس ما باردار شده است

6. She had been a moneyed wench from parents who had made their fortune in fish and chips.
[ترجمه ترگمان]او یک دختر پولداری بود که از پدر و مادرش ثروتمند شده بود
[ترجمه گوگل]او از والدینی بود که پول شان را در ماهی و چیپس خراب کرده بود

7. Two people who are suspected bawdry and to wench are catched in a barber.
[ترجمه ترگمان]دو نفر که مظنون به bawdry و to هستند در یک سلمانی گرفته می شوند
[ترجمه گوگل]دو نفر که مظنون به تجاوز و زخم شدن هستند در یک سلمانی نگهداری می شوند

8. Probably this is the feature with due wench.
[ترجمه ترگمان]احتمالا این خصوصیت wench است
[ترجمه گوگل]احتمالا این ویژگی به دلیل جوش است

9. Iago . A good wench; give it me.
[ترجمه ترگمان]Iago دختر خوبی است، بده به من
[ترجمه گوگل]ایگو خوب جفتن؛ به من بده

10. Two people who are suspected bawdry and to wench are catched a barber.
[ترجمه ترگمان]دو نفر که مظنون به bawdry و wench هستند یک سلمانی هستند
[ترجمه گوگل]دو نفر که مظنون به تجاوز و عصبانیت هستند، آرایشگر هستند

11. Wine and wench empty men's purse.
[ترجمه ترگمان]شراب و کیف پول مرد خالی
[ترجمه گوگل]کیف پول مردانه و شراب

12. How can you know, wench? Facts bear strong against him.
[ترجمه ترگمان]از کجا می دونی دختره دختره؟ حقایق در مقابل او قوی است
[ترجمه گوگل]چطور می تونی بدی؟ واقعیت ها در برابر او قوی هستند

13. A serving wench brought us our ale.
[ترجمه ترگمان]یک دختر خدمتکار آبجو ما را آورد
[ترجمه گوگل]یک خدمتکار خدمتی به ما آورد

14. Where is that simple - minded little wench?
[ترجمه ترگمان]اون دختره احمق - کجاست؟
[ترجمه گوگل]کجایی که ساده اند؟

پیشنهاد کاربران

در زمان قدیم برای زن یا خانم جوان به کار برده میشد، مخصوصا آنها که دستیار یا خدمتکار بودند ( مستخدم )


کلمات دیگر: