معنی : تلو تلو، احساس تهوع کردن، دور چرخاندن، دور زدن، چرخ خوردن
معانی دیگر : (محلی)، چرخ زدن، غلت زدن، تلو تلو خوردن، (مهجور) حالت تهوع داشتن، (دل ) به هم خوردن، تهوع، چر خوردن
احساس تهوع کردن، چرخ خوردن، تلو تلو، دور چرخاندن،دور زدن
شبیه سازی، تلو تلو، احساس تهوع کردن، چرخ خوردن، دور چرخاندن، دور زدن