کلمه جو
صفحه اصلی

wellhead


معنی : منبع، سر چشمه، چشمه، سر دیوار، سرچاه نفت
معانی دیگر : چشمه، سرچشمه، منبع، سرچاه نفت، سر دیوار

انگلیسی به فارسی

سرچاه نفت، سرچشمه، منبع، چشمه، سر دیوار


سر چشمه، سر دیوار، سرچاه نفت، منبع، چشمه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the source of a well or stream; spring.

(2) تعریف: a source of something; fountainhead.

(3) تعریف: the top of, or shelter for, a well.

• spring; fountain; structure built over a well

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] سرچاه - منبعی که از آن یک رود جریان می یابد. محلی در زمین که یک چشمه از آن ظاهر شده و بوجود می آید.
[نفت] سر چاه

مترادف و متضاد

منبع (اسم)
original, cause, rill, source, provenance, fount, fountainhead, wellspring, headspring, quarry, parent, wellhead

سر چشمه (اسم)
original, principle, derivation, source, origin, root, spring, fountainhead, hotbed, headwaters, fountain, mother, wellspring, headspring, springhead, wellhead

چشمه (اسم)
well, source, opening, spring, fount, fountain, font, mesh, mineral spring, springhead, wellhead

سر دیوار (اسم)
wellhead

سرچاه نفت (اسم)
wellhead

جملات نمونه

1. In 1954 wellhead gas prices also came under government control.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۵۴ قیمت گاز wellhead نیز تحت کنترل دولت قرار گرفت
[ترجمه گوگل]در سال 1954 قیمت گاز سرب نیز تحت کنترل دولت قرار گرفت

2. There will not be much margin for resource or market rents at the well-head or in the electricity system.
[ترجمه ترگمان]حاشیه زیادی برای اجاره منابع یا اجاره بازار در سطح خوب یا در سیستم برق وجود نخواهد داشت
[ترجمه گوگل]حاشیه ای برای منابع یا اجاره های بازار وجود نخواهد داشت که به خوبی و یا در سیستم برق باشد

3. Leaking oil and spilled water around the wellhead percolates through to the groundwater, carrying pollutants.
[ترجمه ترگمان]نشت نفت و ریختن آب اطراف سر چاه سرچشمه از طریق آب های زیر زمینی و حمل آلاینده ها است
[ترجمه گوگل]نشت نفت و آب ریخته شده در اطراف حوضچه، از طریق آب های زیرزمینی عبور می کند و آلاینده ها را حمل می کند

4. The fixed conventional wellhead sealing units which are often used today have no displacement adjustment function.
[ترجمه ترگمان]واحدهای پوشش گیاهی ثابت ثابت که اغلب مورد استفاده قرار می گیرند، هیچ تابع تنظیم جابجایی ندارند
[ترجمه گوگل]واحدهای مهر و موم شده معمولی که امروزه اغلب استفاده می شوند، هیچ تابع تنظیم جابه جایی ندارند

5. Christmas trees and wellhead manifolds are the key facilities on offshore platforms.
[ترجمه ترگمان]درخت های کریسمس و wellhead manifolds امکانات کلیدی روی سکوهای ساحلی هستند
[ترجمه گوگل]درختان کریسمس و منیفولد های چاهک، امکانات کلیدی در سیستم عامل های دریایی هستند

6. Wellhead computer to ensure that manual or automatic device to enter the job status.
[ترجمه ترگمان]کامپیوترهای wellhead را برای اطمینان از اینکه دستگاه دستی یا اتوماتیک به وضعیت شغلی وارد می شود، تضمین می کند
[ترجمه گوگل]کامپیوتر را به کامپیوتر وصل کنید تا اطمینان حاصل شود که دستگاه دستی یا اتوماتیک برای ورود به وضعیت کار

7. When the offset distance is smaller on the wellhead, the layer velocity obtained with straight line and the refraction line is matched with that of actual formation velocity.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که فاصله افست از خط لوله کوچک تر باشد، سرعت لایه به دست آمده با خط مستقیم و خط انکسار متناسب با سرعت تشکیل واقعی است
[ترجمه گوگل]هنگامی که فاصله افست در چاه بزرگ کوچکتر است، سرعت لایه به دست آمده با خط مستقیم و خط ریزش با سرعت تشکیل واقعی واقعی سازگار است

8. Securely connect the hydraulic connector to the wellhead.
[ترجمه ترگمان]securely رابط هیدرولیک را به خط لوله وصل می کند
[ترجمه گوگل]اتصال هیدرولیکی را به چاه بطور ایمن وصل کنید

9. An instrument for nondestructive testingoil well tubing at wellhead is developed to reduce tubing failure.
[ترجمه ترگمان]ابزاری برای \"tubing testingoil\" (tubing tubing)به منظور کاهش خطای لوله لوله، توسعه یافت
[ترجمه گوگل]یک وسیله برای آزمایش غیرمخرب در لوله های حفره ای در چاه به منظور کاهش شکست لوله انجام می شود

10. The wellhead high pressure wireline control system can conduct close-in tests without bleeding off fluid and pressure, and keeping normal subsurface water injection.
[ترجمه ترگمان]خط لوله فشار قوی با فشار بالا می تواند بدون خونریزی، سیال و فشار، آزمایش های نزدیک را انجام دهد و تزریق آب زیر سطحی نرمال را حفظ کند
[ترجمه گوگل]سیستم کنترل سیمانی با فشار بالا منفجره می تواند آزمایشات نزدیک را انجام دهد بدون اینکه از مایع و فشار خون بیرون بیاید و تزریق آب زیرزمینی طبیعی را حفظ کند

11. Foreign natural gas prices are divided into a wellhead price, an urban gate station price, and a terminal user price.
[ترجمه ترگمان]قیمت های گاز طبیعی خارجی به قیمت خط لوله، قیمت یک ایستگاه دروازه شهری و یک قیمت کاربر نهایی تقسیم می شوند
[ترجمه گوگل]قیمت های خارجی گاز طبیعی به قیمت یخچال، قیمت یک ایستگاه شهری و قیمت کاربر پایانه تقسیم می شود

12. A mini tension leg wellhead platform ( TLP ) has been proposed in this paper.
[ترجمه ترگمان]یک پایگاه فرعی کشش پایه کششی (TLP)در این مقاله پیشنهاد شده است
[ترجمه گوگل]در این مقاله پیشنهاد شده است که یک پلت فرم منحنی کوتاه مچ پا (TLP) پیشنهاد شده است

13. Then there is the cementing of the wellhead, a process which is necessarily tricky.
[ترجمه ترگمان]پس استحکام خط لوله وجود دارد، فرآیندی که لزوما نیازمند مهارت است
[ترجمه گوگل]سپس حفاری چاه، یک فرایند است که لزوما مشکل است

14. There are 163 wells located at the 6 wellhead platforms in QHD 32 - 6 oilfield.
[ترجمه ترگمان]۱۶۳ چاه در پایگاه اصلی wellhead در میدان نفتی ۶ - ۳۲ میدان نفتی وجود دارد
[ترجمه گوگل]163 چاه واقع در 6 چاهک زمین در QHD 32 - 6 میدان نفتی وجود دارد

15. In 20 the wellhead price of natural gas averaged $ 25 a thousand cubic feet, about 40 percent below the average price from 2005 to 2009 and well under half the peak price.
[ترجمه ترگمان]در ۲۰ درصد قیمت نفت گاز به طور متوسط ۲۵ هزار فوت مکعب بوده است که در حدود ۴۰ درصد زیر قیمت متوسط از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۹ و همچنین کم تر از نصف قیمت است
[ترجمه گوگل]در سال 20 قیمت چرخه گاز طبیعی 25 میلیون هزار فوت مکعب بود که تقریبا 40 درصد کمتر از قیمت متوسط ​​از سال 2005 تا 2009 است و به شدت کمتر از نصف قیمت پائین است

پیشنهاد کاربران

سرچاه


کلمات دیگر: