1. The spy whelmed his hat down over his eyes.
[ترجمه ترگمان]جاسوس کلاهش را روی چشمانش فرو کرد
[ترجمه گوگل]جاسوسی کلاه خود را بر روی چشمانش گذاشت
2. He was over whelmed by the death of his father.
[ترجمه ترگمان]مرگ پدرش بر او چیره شد
[ترجمه گوگل]او با مرگ پدرش ازدواج کرد
3. The avalanche whelmed the small mountain village.
[ترجمه ترگمان]سقوط بهمن دهکده کوچک کوهستانی را در بر گرفت
[ترجمه گوگل]این بهمن روستای کوه کوچک را از بین برد
4. Learn the meaning of the Whirlpool Whelm blue card and how to play it in 'Magic: The Gathering' in this free card game video from our expert gamer and fantasy game authority.
[ترجمه ترگمان]معنی کارت آبی whelm را یاد بگیرید و چطور آن را در جادو بازی کنید: این فیلم در این فیلم بازی مجانی کارت بازی را از \"بازیکن\" و \"بازی فانتزی\" ما دریافت می کند
[ترجمه گوگل]بدان معنا از کارت آب آبی Whirlpool Whelm و نحوه بازی در 'Magic Gathering' در این بازی ویدئویی کارت رایگان از بازیگر متخصص و بازی فانتزی ما یاد بگیرید
5. We whelm with tears at this time.
[ترجمه ترگمان]در این موقع با گریه و زاری شروع به گریه کردیم
[ترجمه گوگل]در این زمان ما با اشک ریختیم
6. Counterfeit parts, in fact, could one day over whelm genuine parts.
[ترجمه ترگمان]در حقیقت قطعات تقلبی ممکن است روزی بر روی بخش های واقعی whelm
[ترجمه گوگل]در حقیقت، قطعات تقلبی ممکن است یک روز بیش از بخش های اصلی خراب شود